من سالهاست نشستهام به انتظار روزی که دیگر به تو فکر نکنم روزی که با تو شروع نشود و با تو ادامه پیدا نکند.
نشستهام به انتظار روزی که طلوعش تو نباشی - که لحظههایش از تو رنگ نگیرد و با تو به شب نرسد.
اما عزیزم
"دَرد" را از هر طرف
که بخوانی "دَرد" است
دُرست مثلِ تو که هم به خاطر آوردنت کُشندهاست هم فراموش کردنت...
_ جاوید جوان
نشستهام به انتظار روزی که طلوعش تو نباشی - که لحظههایش از تو رنگ نگیرد و با تو به شب نرسد.
اما عزیزم
"دَرد" را از هر طرف
که بخوانی "دَرد" است
دُرست مثلِ تو که هم به خاطر آوردنت کُشندهاست هم فراموش کردنت...
_ جاوید جوان