ʏᴇɢᴀɴ dan repost
#پارتنامعلوم
دستم رو آرومگذاشتم رو صورتش
- دردونه من.....
- #مرد مهربونم ......
نمیخوای چشمات رو باز کنی؟
من منتظرم چشمای خوشگلت رو باز کنی
باز کنی و من دوباره بگم چشمات چه قدر گیراست
دستاس رو گرفتم
- بلند شو بهم بگو خانوم کوچولو
یادت میاد چه قدر با این کلمه اذیتم میکردی/:
پاشو اذیتم کن
اصلا پاشو بزن تو گوشم
فقط پاشو
همون کاری که خواستی انجام بدی
ولی.....
این کار رو نکردی و به جاش #رفتی ):
رفتی و داغونم کردی
مگه نمی گفتی نباید جلوتگریه کنم و اشک بریزم
ولی حالا....
دارم اشک می ریزم
دارم به خاطر کارهای نکردم اشک می ریزم
دارم به خاطر حرف های #نگفتم اشک می ریزم
کجایی بیای محکم داد بزنی بگی اشک هات رو به خاطر هر چیزی هر چند مهم هدر نده
اشک هام می ریخت و کنترلش دست خودم نبود ):
خدایا حالا که داشتم طعم زندگی رو می چشیدم چرا این طور شد؟
چرا حالا که به #مرد زندگیم رسیده بودم داری ازم میگیریش؟
با صدای بوق ممتد دستگاه شوک زده به بدن بی جونش نگاه کردم
خدایا نه
ازم نگیرش
خدایا.......
..................
اگه میخوای بقیشو بخونی بیا چنل زیر🙄💛
https://t.me/joinchat/AAAAAE4Q4q_xx1J2LjjLUA
دستم رو آرومگذاشتم رو صورتش
- دردونه من.....
- #مرد مهربونم ......
نمیخوای چشمات رو باز کنی؟
من منتظرم چشمای خوشگلت رو باز کنی
باز کنی و من دوباره بگم چشمات چه قدر گیراست
دستاس رو گرفتم
- بلند شو بهم بگو خانوم کوچولو
یادت میاد چه قدر با این کلمه اذیتم میکردی/:
پاشو اذیتم کن
اصلا پاشو بزن تو گوشم
فقط پاشو
همون کاری که خواستی انجام بدی
ولی.....
این کار رو نکردی و به جاش #رفتی ):
رفتی و داغونم کردی
مگه نمی گفتی نباید جلوتگریه کنم و اشک بریزم
ولی حالا....
دارم اشک می ریزم
دارم به خاطر کارهای نکردم اشک می ریزم
دارم به خاطر حرف های #نگفتم اشک می ریزم
کجایی بیای محکم داد بزنی بگی اشک هات رو به خاطر هر چیزی هر چند مهم هدر نده
اشک هام می ریخت و کنترلش دست خودم نبود ):
خدایا حالا که داشتم طعم زندگی رو می چشیدم چرا این طور شد؟
چرا حالا که به #مرد زندگیم رسیده بودم داری ازم میگیریش؟
با صدای بوق ممتد دستگاه شوک زده به بدن بی جونش نگاه کردم
خدایا نه
ازم نگیرش
خدایا.......
..................
اگه میخوای بقیشو بخونی بیا چنل زیر🙄💛
https://t.me/joinchat/AAAAAE4Q4q_xx1J2LjjLUA