🔻🔻🔻‼️
درگیر سازی در منطقه و پروژه سقوط ایران
جورج کنان استاد دانشگاه و نظریه پرداز سد نفوذ زمانی که سفیر آمریکا در مسکو بود جنگ سرد را 4سال قبل از پایان جنگ جهانی دوم و جهان پساجنگ را تقسیم شده بین دو قطب شرق و غرب پیش بینی کرد. کنان با مطالعه تاریخ اتحاد جماهیر شوروی و نحوه توسعه طلبی این کشور از قرن 15میلادی به این طرف معتقد است که روسیه در قرن 15 خراجگزار مغول ها و محدود به مسکو(1081کیلومتر مربع و کمی بیش وسعت 760کیلومتری تهران فعلی ) اما پس از طی 5قرن به واسطه توسعه طلبی به بیش از 24میلیون کیلومتر مریغ ارتقا یافت و در سه قاره گستره ارضی یافت. او معتقد است خوی روس ها به توسعه طلبی عادت یافته و هر جا مقابل آنها مقاومت شده زمین گیر شده و عدم ایستادگی باعث پیشروی آنان شده است. کنان معتقد است ابتدا باید کمربند بهداشتی امنیتی دور کمونیسم کشیده شود آن گاه این کشور را چنان در مسایل خارجی درگیر ساخت که باعث بی توجهی به ملیت های موجود در این کشور گردد و شرایط برای فروپاشی آن فراهم شود. سیر حوادث تاریخی نشان داد که رقابت های سیاسی و ایدیولوژیک از یکسو و تحریم های اقتصادی و رقابت های نظامی و تسلیحاتی از سوی دیگر باعث فروپاشی شوروی در سال 1989 گردید و جهان وارد عصر یکجانبه گرایی آمریکا شده و از نظام دوقطبی به نظام تک قطبی تغییر یافت و برای اولین بار در تاریخ است که شاهد قدرت و هژمونی منطقه ای یک قدرت بصورت بلامنازع هستیم. بر همین اساس فرصت هایی که نظام دو قطبی برای برخی کشورهای مستقل چون ایران فراهم ساخته بود از بین رفت و کشور ما با مشکلات جدی در سیاست خارجی و اقتصادی خود مواجه شد. بی شک امروزه آمریکا با تکرار تجربیات به کار گرفته شده در مورد شوروی در حال بازی با همان کارت هایی است که باعث موفقیتش در این رقابت شد. اما درسی که از استراتژی امریکا گرفته نشد آن است که دستگاه دیپلماسی این کشور در کنار سایر ساختارهای سیاسی و رسانه ای و نظامی اش پروژه درگیر سازی ایران در منطقه خاورمیانه و لونت(شرق مدیترانه یا شامات شامل سوریه، فلسطین، لبنان و...)را طراحی کرده و کشور ما با اعمال سیاست حمایت از جنبش های آزادی بخش و اسلامی و محور مقاومت و مقابله با اسراییل باعث بی توجهی به مسایل داخلی شد. بحران های زیست محیطی و خشکسالی، بحران اشتغال و مهاجرت روستا ییان به شهر ها و حاشیه نشینی 19میلیون از ایرانیان در حواشی شهرها، شکاف دولت و جامعه و قهر نخبگان سیاسی ناشی از بحران 88، مهاجرت مغزها و بسیاری از معضلات دیگر نه تنها حل نشد که بصورت شکاف های متراکم در حوزه سیاست و جامعه انباشته شد و شرایط خطرناکی را بوجود آورد. بی جهت نیست که کوچکترین مسئله مالی تبدیل به بحران امنیت ملی شده و منجر به فعال شدن شکاف های متراکم گردیده و شورای امنیت ملی را وادار به دخالت می کند. بدیهی است ادامه روند سیاست خارجی و بی توجهی به مشکلات داخلی ادامه سناریو سقوط و فروپاشی است که اتحاد جماهیر شوروی آنرا تجربه کرد. بر همین اساس لازم است به صورت جدی علاوه بر جراحی در حوزه های مورد اشاره نیاز به جراحی سیاست خارجی است و بهبود شرایط عمومی کشور مستلزم تغییرات جدی در رویکردها و استراتژ ی های سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.
دکتر حسین معین آبادی استادیار علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان
@pssbuk
درگیر سازی در منطقه و پروژه سقوط ایران
جورج کنان استاد دانشگاه و نظریه پرداز سد نفوذ زمانی که سفیر آمریکا در مسکو بود جنگ سرد را 4سال قبل از پایان جنگ جهانی دوم و جهان پساجنگ را تقسیم شده بین دو قطب شرق و غرب پیش بینی کرد. کنان با مطالعه تاریخ اتحاد جماهیر شوروی و نحوه توسعه طلبی این کشور از قرن 15میلادی به این طرف معتقد است که روسیه در قرن 15 خراجگزار مغول ها و محدود به مسکو(1081کیلومتر مربع و کمی بیش وسعت 760کیلومتری تهران فعلی ) اما پس از طی 5قرن به واسطه توسعه طلبی به بیش از 24میلیون کیلومتر مریغ ارتقا یافت و در سه قاره گستره ارضی یافت. او معتقد است خوی روس ها به توسعه طلبی عادت یافته و هر جا مقابل آنها مقاومت شده زمین گیر شده و عدم ایستادگی باعث پیشروی آنان شده است. کنان معتقد است ابتدا باید کمربند بهداشتی امنیتی دور کمونیسم کشیده شود آن گاه این کشور را چنان در مسایل خارجی درگیر ساخت که باعث بی توجهی به ملیت های موجود در این کشور گردد و شرایط برای فروپاشی آن فراهم شود. سیر حوادث تاریخی نشان داد که رقابت های سیاسی و ایدیولوژیک از یکسو و تحریم های اقتصادی و رقابت های نظامی و تسلیحاتی از سوی دیگر باعث فروپاشی شوروی در سال 1989 گردید و جهان وارد عصر یکجانبه گرایی آمریکا شده و از نظام دوقطبی به نظام تک قطبی تغییر یافت و برای اولین بار در تاریخ است که شاهد قدرت و هژمونی منطقه ای یک قدرت بصورت بلامنازع هستیم. بر همین اساس فرصت هایی که نظام دو قطبی برای برخی کشورهای مستقل چون ایران فراهم ساخته بود از بین رفت و کشور ما با مشکلات جدی در سیاست خارجی و اقتصادی خود مواجه شد. بی شک امروزه آمریکا با تکرار تجربیات به کار گرفته شده در مورد شوروی در حال بازی با همان کارت هایی است که باعث موفقیتش در این رقابت شد. اما درسی که از استراتژی امریکا گرفته نشد آن است که دستگاه دیپلماسی این کشور در کنار سایر ساختارهای سیاسی و رسانه ای و نظامی اش پروژه درگیر سازی ایران در منطقه خاورمیانه و لونت(شرق مدیترانه یا شامات شامل سوریه، فلسطین، لبنان و...)را طراحی کرده و کشور ما با اعمال سیاست حمایت از جنبش های آزادی بخش و اسلامی و محور مقاومت و مقابله با اسراییل باعث بی توجهی به مسایل داخلی شد. بحران های زیست محیطی و خشکسالی، بحران اشتغال و مهاجرت روستا ییان به شهر ها و حاشیه نشینی 19میلیون از ایرانیان در حواشی شهرها، شکاف دولت و جامعه و قهر نخبگان سیاسی ناشی از بحران 88، مهاجرت مغزها و بسیاری از معضلات دیگر نه تنها حل نشد که بصورت شکاف های متراکم در حوزه سیاست و جامعه انباشته شد و شرایط خطرناکی را بوجود آورد. بی جهت نیست که کوچکترین مسئله مالی تبدیل به بحران امنیت ملی شده و منجر به فعال شدن شکاف های متراکم گردیده و شورای امنیت ملی را وادار به دخالت می کند. بدیهی است ادامه روند سیاست خارجی و بی توجهی به مشکلات داخلی ادامه سناریو سقوط و فروپاشی است که اتحاد جماهیر شوروی آنرا تجربه کرد. بر همین اساس لازم است به صورت جدی علاوه بر جراحی در حوزه های مورد اشاره نیاز به جراحی سیاست خارجی است و بهبود شرایط عمومی کشور مستلزم تغییرات جدی در رویکردها و استراتژ ی های سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.
دکتر حسین معین آبادی استادیار علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان
@pssbuk