شاهنامه خوانی راه خرد


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


با درود و مهر
کانال شاهنامه خوانی راه خرد،به مناسبت دوازدهمین سالروز بزرگداشت دانای طوس،فردوسی بزرگ در جهت ترویج فرهنگ شاهنامه خوانی و خردورزی آغاز به کار نمود.

ارتباط با ادمین: @maryamborjian
Link: telegram.me/rahekherad

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


#منوچهر13
#داستان_زال_و_روداوه
#باز_آمدن_زال_به_نزد_سام
فرخی : خجستگی،میمنت،مبارکی
نوند : پیک
برافگندن : راهی کردن،گسی کردن،روانه کردن
خسروانی :شاهانه،خسروانه،شایسته پادشاه
پیرسر : پیری،پیرسری
نوی : ازنو،دوباره
آن کجا : آن که،آنچه
رفتن : در اینجا به معنی سرزدن،رخ دادن
گذاردن : در اینجا به معنی راه گذاشتن
چنان چون : بدانگونه که
پیوند : خویشی ،وصلت
روشن روان : تازه جان،آسوده خاطر
چرب : نرم،خوش،ملایم
فرخنده رای : صایب رای، نیک تدبیر
رای : تدبیر
به شاخ دست زدن : کنایه از تدبیرکردن و راه برگزیدن
چنان هم : همچنان،بدانسان،همانگونه
ساختن : تدبیرکردن،چاره نمودن
آراسته : آماده و مهیا
سراینده : در اینجا به معنی گوینده
سراینده راز : رازگوینده
همال : جفت،انباز
منش : طبع،نهاد،شخصیت
جستن : خواستار شدن،طلبیدن،خواستن،
آرزوکردن
انجمن : جمع،جمع مردم،مجمع،مجلس
دین : دراینجا به معنی راه و روش و آیین
سور : جشن و ضیافت
بساط : فرش و گستردنی
پیکر : نقش و نگار
خوشاب : آبدار،تر و تازه
آب : درخشان
به خورشید : جادوی ها نبشتن : گویا کنایه از ترفندآرایش را به نقطه اوج رسانیدن است و یا کنایه از رودابه
کشتی بر آب : کنایه از شتاب
هال : آرامش و شکیبایی
فرهی : شکوه و شوکت
آن کجا : آنچه
پاک : تماما،یکسر
زبان دادن : قول دادن
بدگمان : دشمن،بدخواه
دیدن : روادیدن،مصلحت دیدن،موافق بودن
پرده سرای گشادن : بازکردن سراپرده
انجامش : انجام،پایان
روزانجامش : روزقیامت،روز رستاخیز
گر : یا
رامش : شادی و بزم و جشن
گام گذاردن : جلورفتن،پیش رفتن
نگار : نقش و تزیین هایی است که از گوهرهای گونه گون بر تاج می نشاندند.
دد : جانور درنده
دام : جانور غیر درنده،چه اهلی و چه وحشی
بش : یال اسب
خلوق : بوی خوش
فرازآمدن : درآمدن،درون شدن
یک به یک : بکلی،پاک،تماما
یکایک : همان لحظه،در دم
شگفتی : متعجب،حیرت زده
ماندن : برجای ماندن
بند : عقد و وصلت
ایوان : هم به معنی کاخ و خانه و هم به معنی صفه و پیشگاه و در این بیت معنی دوم
کاخ : بخش درونی کاخ
به کاری ساز گرفتن : بدان کار پرداختن،بر سر آن شدن
دست بند : حلقه ای که مردان و زنان برای زینت در دست می کردند.
کشیدن : رفتن،حرکت کردن
عماری : کجاوه
پالان : نشیمنی که بر پشت ستور نهند
هودج : کجاوه
مهد : تخت روان و با هودج و عماری تفاوت معنایی چندانی ندارد.
درنشاختن : درنشاندن ،نشانیدن
خوش منش : خوش خوی و شادان
نیکی دهش : خداوند
فرخنده فال : بخت خجسته،.اقبال مبارک
با کسی دل و دیده راست داشتن : یکتا و یکدل و هم پیمان و بی شیله پیله بودن
یال افراشتن : گردن کشیدن و کنایه از سربلندی و غرور

https://t.me/rahekherad


#شاهنامه_خوانی_مریم_برجیان_بروجنی
#شاهنامه_پیرایش_دکتر_خالقی_مطلق
#بخش_یکم1
#منوچهر13
#داستان_زال_و_روداوه
#باز_آمدن_زال_به_نزد_سام
@Rahekherad


ایران بوم dan repost
انسان خوب در شاهنامه

دکتر محمد علی اسلامی ندوشن

بطور کلی انسان خوب شاهنامه دارای این صفات است:

1- خردمندی: هیچ صفتی برای مرد و زن بالاتر از خردمندی نیست کسی که از خرد برخوردار است می داند که چگونه باید زندگی کند. هرگز زیان نمی بیند و به راه کژ نمی افتد، خرد، گوهر زندگی است، چون آن را یافتی رستگاری این جهان و آن جهان با تست.
در گشتاسب نامه دقیقی نیز همان لحن شاهنامه را در اعتقاد به خرد می بینیم.
دقیقی «درخت زرتشت» را «همه برگ او پند و بارش خرد » می خواند و جوهر دین بهی بنظر او این است « خرد برگزین، این جهان خوار کن ».
در مقابل خرد هوا و آز است «به‌رنج درازیم در چنگ آز» مردان بد شاهنامه در مقابل خوبان همگی بر اثر هوا و آز به‌دیگران بدی می‌کنند و خود سرانجام گرفتار می‌شوند.

2- فرهنگ: پس از خرد فرهنگ می‌آید. در واقع این دو به هم وابسته‌اند. خردمند به فرهنگ روی می برد، و با فرهنگ از خرد نصیب می یابد. خاصیت فرهنگ آن است که به ما راه و رسم زندگی می آموزد و انسانیت ما را می شکفاند. فرهنگ اکتسابی است، هر چند برای دست یافتن به آن، آمادگی ذاتی لازم است.
مرد با فرهنگ از اعتدال و آهستگی و رفتار برخوردار است. خوبی هر چیز در آن است که به اندازه باشد (همه کار گیتی به اندازه به – دل شاه از اندازه ها تازه به ). آهستگی، نرمخوئی و نرمگوئی است. آهستگی بخصوص از این جهت در شاهنامه بسیار ستوده شده است که ما با پهلوانان و جنگاوران که انقضای کار آنها تندی است سر و کار داریم.

رستم در ستایش پیران می گوید: «ز توران یکی مرد آهسته اوست » و سیاوش به « بالا و دیدار و آهستگی و فرهنگ و و دانائی » ممتاز است.

3- صلح طلبی: با آنکه شاهنامه کتاب جنگ‌ها است، با اینحال مرد خوب کسی است که صلح طلب باشد. تنها در یک مورد جنگ رواست، و آن جنگ بر ضد بدی است. جنگ های کین – خواهی نیز از این جهت واجب است که برای مجازات گناهکار است. این دو بیت خیلی پرمعناست:

پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ
نه خوبست و، داند همی کوه و سنگ
چو کین سر شهریاران بود
 سر و کار با تیر باران بود

4- بی آزاری: انسان خوب به کسی آزار نمی‌رساند. مصراع معروف «میازار موری که دانه کش است»، همه حکمت شاهنامه را در خود خلاصه کرده است. فریدون به پسرش ایرج می‌گوید:

نباید ز گیتی تو را یار جست
بی آزاری و راستی یار تست
 ( فریدون 429 )

بی آزاری جنبهٔ خودداری دارد، جنبه مثبت آن خدمتگزاری است، و همه مردان خوب شاهنامه سعی داشته اند که خدمتگزار مردم باشند.

5- نام نیک: این درست نیست که انسان به هر قیمتی شد زندگی کند، باید با نیکنامی و سربلندی عمر بسر برد. در نظر پهلوانان خوب شاهنامه، مرگ بهتر از بد نامی است، چنانکه در این بیت آمده است:

بنام ار بریزی مرا گفت خون
  به از زندگانی به ننگ اندرون
                                                                                ( دروازه رخ 249 )

در واقع معنای زندگی در شاهنامه در نام و ننگ خلاصه می شود. اشخاصی که به خواری می‌افتند، برای آنست که استعداد پرهیز از ننگ را از دست داده‌اند. در آنها هر چه هست ارضاء حس و غریزه است و از معنای زندگی خبری نیست.

داستان تازیانه بهرام نمونه خوبی از طرز تفکر پهلوانی است که به نام پای‌بند است. خلاصه داستان این است که در جنگ کاسه‌رود بهرام پسر گودرز، تازیانهٔ خود را که نامش بر آن نوشته در میدان نبرد گم می‌کند. چون غیرت به او اجازه نمی‌دهد که این تازیانه به دست دشمن بیفتد، تنها باز می‌گردد تا آن را بازجوید. برادرش گیو هر چه می‌کوشد تا او را از این کار خطرناک بازدارد فایده‌ای نمی‌کند. به برادرش جواب می دهد:

چنین گفت با گیو بهرام گرد
 که این ننگ را خوار نتوان شمرد
شما را زرنگ و نگار است گفت
  مرا آنکه شد نام با ننگ جفت
                                                                   ( پادشاهی کیخسرو 1508-1509 )

سرانجام می آید به جائی که منطقهٔ ترکان است و در میان کشته ها و زخمی‌ها مدتی جستجو می کند تا تازیانه خود را باز می‌یابد. لیکن ترکان که از آمدن او با خبر شده‌اند، بر سرش می ریزند و او را می کشند. شاید عمل بهرام به تعصب و افراط تعبیر شود که برای بازیافتن یک تازیانه جان خود را به هدر داده، ولی تازیانه در اینجا مفهومی کنایه‌ای دارد، هر جا شرافت شخص در معرض خطر قرار گرفت، چه موضوع کوچک باشد و چه بزرگ، حتی بقیمت جان باید مقاومت کرد. با آنکه مرگ در شاهنامه بدترین پتیاره‌هاست باز هم بر زندگی ننگ آلود ترجیح دارد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/8781-ensan-khob-dar-shahname.html

https://telegram.me/iranboom_ir


Arakhsha آرخش dan repost
article_29135_3c101fcde06e7f48b4eee50d5a4d9c02.pdf
291.0Kb
ساختار تراژیک داستان سیاوش

مهدی محقق
ایرج مهرکی
خدیجه بهرامی رهنما

پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، 1389.

@Arakhsha96
آرخش؛
کلبه‌ی پژوهش حماسه‌های ایرانی


Arakhsha آرخش dan repost
Div-nakhostin.pdf
179.3Kb
اسطوره‌ی دیوهای نخستین در شاهنامه

آرش اکبری مفاخر

مطالعات ایرانی، ۱۳۸۶.


@Arakhsha96
آرخش؛
کلبه‌ی پژوهش حماسه‌های ایرانی


Arakhsha آرخش dan repost
4_300661467500249465.pdf
444.7Kb
... مآخذ هخامنشی و روایات شاهنامه

جلال خالقی مطلق

ایران‌شناسی، ۱۳۷۵.


@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسه‌های ایرانی


Arakhsha آرخش dan repost
4_300661467500249440.pdf
479.9Kb
کیخسرو و کوروش

جلال خالقی مطلق

ایران‌شناسی، ۱۳۷۴.

@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسه‌های ایرانی


سرو سایه‌فکن dan repost
فرهنگ شاهنامه رضازاده شفق001.pdf
116.2Mb
فرهنگ شاهنامه
رضازاده شفق




باشگاه شاهنامه پژوهان dan repost
📜نگاهی به واژه های ترکی شاهنامۀ فردوسی

🖋#سجاد_آیدنلو

🔍چکیده: وام واژه های مختلف زبان ترکی در کهن ترین متون و نمونه های نظم و نثر فارسی راه یافته است. دربارۀ لغات و ترکیب های عربی در مفصل ترین و مهم ترین منظومۀ بازمانده از سدۀ چهارم، شاهنامه فردوسی، پژوهش های بسیاری انجام شده است؛ اما هیچ پژوهش مستقلی دربارۀ واژه های ترکی این متن وجود ندارد. در این مقاله برای نخستین بار لغات و نام های ترکی حماسۀ ملی ایران بر اساس جدیدترین و منقّح ترین تصحیح آن، ویرایش دوم متن خالقی مطلق، استخراج و در چند بخش بررسی شده است: الف) واژه های ترکی؛ ب) ترکیب های ترکی فارسی؛ ج) نام های خاص؛ د) لغت های ترکی ابیات دقیقی؛ ه) واژه های نیازمند بررسی بیشتر. بر اساس این تحقیق، ده لغت و شش نام خاص ترکی در ابیات فردوسی و چهار واژه و دو اسم خاص نیز در هزار و پانزده بیت منقول از دقیقی در شاهنامه به کار رفته است. در میان کلمات ترکی شاهنامه به ترتیب، واژه های تُرک، خاقان، تاراج و خدنگ بسامد بیشتری دارد.

@shahnamehpajohan


📚منابع (نشریه):
متن شناسی ادب فارسی سال نهم تابستان 1396 شماره 2 (پیاپی 34)


صفحه پژوهش های شاهنامه dan repost
بررسی_جامعه_شناختی_نهادهای_آموزشی.pdf
253.4Kb
پایان‌نامه "بررسی جامعه شناختی نهادهای آموزشی در شاهنامه (خانواده، دین، آموزش و پرورش، ارتشتاری)"

راهنما: دکتر کزازی
نگارش: محسن بابایی

✅ صفحه پژوهش های شاهنامه

🇯‌🇴‌🇮‌🇳 🔰
@shahnameh_ferdowsi


محمود امیر عبدالهیان dan repost
*زال

چنان دید درخواب کزکوه هند
درفشی برافـــــراختندی بلنـــد

غلامی پـــدیدآمدی خوبــــروی
سپاهی گـران ازپس پشت اوی

نهادم تــرا نام دستــان زنـــــد
که با تو پدرکرد دستــان وبند

همی پوررا زال زر خواند سام
چودسـتان ورا کرد سیمرغ نام

درودبرشما

در بیت نخست بلند به زبر ل وهند به زیر ه قافیه معیوب است وچه بسیار ازاین پساوندها که درشاهنامه ومثنوی مولانا می توان یافت.
اما بیت ها باقافیه های معیوب حتما باید ازیکدیگر فاصله داشته باشند ونباید ازپس هم بیایند .٘
بازگشت بفرمائید به مقاله دکتر کزازی در دیباچه ی نامه باستان جلدپنجم رویه ی سیزده

در بیت دوم اگر واژه ی تازی غلام بناور باشد که لابد ازدستنویس فلورانس آمده است تنها توجیهش همان معنی جوان است که ریدکان ترک نوجوانان زیبا روی بودند...
آنچه ذهنیت دوستان را می پریشد کارزشت غلامبارگی ونامهائی چون ایاز تکین ،نوشین تکین ...دربرخی داستانهای فارسی است.

بیت سوم را که دربسیاری ازچاپها برافزوده دانسته اند ،دستان را مکر وحیله گزارش کرده اند.
گزارش دستان زند را جائی ندیده ام اما زند درلغت نامه دهخدا ونامه باستان دکترکزازی آتشزنه یاچخماق گزارش شده است.
ـــ اگرچوبی مانند یک مداد نوک تیز را برچوب نرم و خشکی چون مته بچرخانید میان این دو آتش افروخته می شود. چوب زیرین را پازند وچوب زبرین را زند گویند ـــ به نگرمن دستان زند شاید با آتش مقدس زردشت درارتباط باشد!!

چهارم اگرچه بیت افزوده است اما ترکیب زال زر دربسیاری جاههای شاهنامه آمده است زال وزر هـــــردو راسپید موی معنی کرده اند وآنرا گشته یکدیگر هم دانسته اند .هوزوارش یا هوزوارشن که پدیده ای درنوشتار خط پهلوی ساسانی بوده است پایه این دو واژه درمعنی است . یعنی زال وزر هوزوارشن یکدیگربوده اند.

ازتکراری بودن این نوشتار ،پوزش می خواهم. پیروزباشید.

#محمود_امیر_عبداللهیان*دوازدهم




ورجاوند dan repost


Arakhsha آرخش dan repost
article_10940_4919a94a91bf2da613fc9f8481b3366b.pdf
229.5Kb
ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻄﺒﻴﻘﻲ داﺳﺘﺎنهای رﺳﺘﻢ و ﻛﻮراوﻏﻠﻮ

عاتکه رسمی

فرهنگ و ادبیات عامه، ۱۳۹۲.



@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسه‌های ایرانی




باشگاه شاهنامه پژوهان dan repost
📜 سیاوش، مسیح (ع) و کیخسرو (مقایسه ای تطبیقی)

🖋#سجاد_آیدنلو

🔍چکیده: در متون تاریخی و ادبی معتبر، که بسیاری از پیامبران سامی با شهریاران و یلان تاریخ ملی پهلوان ایران معاصر یا همسان پنداشته شده اند، نام حضرت عیسی(ع) در میان پیامبران مورد مقایسه و اختلاط دیده نمی شود و این با توجه به درآمیختگی سرگذشت و شخصیت مسیح(ع) با عناصر و بنمایه ای گوناگون داستانی (اساطیری، حماسی و عامیانه)- که طبعا زمینه مناسبی را برای این معاصرت یا یکسان انگاری یاد شده فراهم می آورد- تا حدودی سزاوار تامل و پرسش است. از بررسی روایات تاریخی- داستانی حضرت عیسی(ع) و مقایسه آن با اخبار اساطیری، حماسی و عامیانه مربوط به سیاوش و کیخسرو در منابع ایرانی، شانزده همانندی جزئی و کلی میان سیاوش و مسیح(ع) و بیست مشابهت توجه برانگیز دیگر بین کیخسرو و مسیح(ع) به دست می آید که به لحاظ نوع و شمار بسیار جالب است. در این مقاله با بررسی و توضیح لازم هر یک از این موارد، این نتیجه حاصل شده است که احتمالا پراشتراکترین و قابل تطبیق ترین کسان روایات سامی و ایرانی، حضرت عیسی(ع) و سیاوش و کیخسرو است؛ چنانکه گویی زندگی و سیمای این سه تن در قالب الگویی واحد و براساس ویژگیها، مضامین و باورهای مشترکی پرداخته شده است.

@shahnamehpajohan

📚منابع (نشریه):
پژوهشهای ادبی بهار 1388 شماره 23


Arakhsha آرخش dan repost
article-1534-254469.pdf
491.8Kb
فردوسي در آيينه‌ی نگارگري ايراني

منیژه کنگرانی

کیمیای هنر، ۱۳۹۰.


@Arakhsha96
آرخش؛
کلبۀ پژوهش حماسه‌های ایرانی


Arakhsha آرخش dan repost
Art University of Isfahan-v6n11p11-fa.pdf
1.0Mb
تأثیر اوضاع سیاسی و اجتماعی دوره آل‌مظفر بر مصورسازی شاهنامه
مهناز محمدی خشوئی - فرزانه فرخ فر
نشریۀ پژوهش هنر دانشگاه هنر اصفهان دوره ۶، شماره ۱۱ - ( ۶-۱۳۹۵ )
@Arakhsha96
کلبه‌ی پژوهش حماسه‌های ایران



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

187

obunachilar
Kanal statistikasi