🔻من محمدتقی بانکی هستم
🔸محمدتقي بانكي از معدود مديران تكنوكرات موفق پس از انقلاب است كه در هر جا مديريت كرده يادگارهاي ارزشمندی را از خود به جا گذاشته است. او سالها پيش در كتابي با عنوان "عصر جهاد، دوران خدمت" درباره فعاليت هاي سياسي و مديريتي خود توضيحاتي داده كه بخشي از آن را با هم مي خوانيم.
🔹من محمدتقی بانکی هستم که ششم اردیبهشت 1325 در تهران به دنیا آمدم و تحصیلاتم را در دبستان محمدی و دبیرستان علوی تهران گذراندم و در دانشگاه تهران، دانشکده فنی و رشته عمران در سال 1347 دانش آموخته شدم.
🔸بعد از سربازی در سال 1350 برای ادامه تحصیلات به امریکا رفتم و در دانشگاه میسوری شهر کلمبیا دکترا گرفتم. البته فوق لیسانس تعلیم و تربیت را هم در دانشگاه هوستون گرفتم و در زمان بازگشت به ایران با وجود اینکه پیشنهاد شده بود که در کانادا و سفارت ایران مشغول بشوم، فکر میکردم که چون انقلاب شده زودتر رها کردم و آمدم ایران.
🔹اول در کانون پرورش فکری کودکان آمادگی داشتم که کار کنم بعد با حضور شهید محمدعلی رجایی و آقای بهزاد نبوی، دعوت شدم که در خدمت آن بزرگواران در نخستوزیری مشغول به کار شوم که در آن درگیریهای مفصل بنیصدر و مرحوم رجایی، ما نیز بودیم. به خصوص در مورد بودجه سال 60 که آن هیاهو را بنیصدر در روزنامه انقلاب اسلامی راه انداخته بود، از من خواستند که مقداری در این مقولات کار کرده و جواب بدهم.
🔸سپس آقای رجایی دستور داد در معاونت سازمان برنامه و بودجه کار کنم که آن بحثها را با بنیصدر داشتیم تا بتوانیم در مجله دنبال کنیم که متأسفانه حادثه هفت تیر اتفاق افتاد و ما را هم خیلی تو فکر فرو برد که چرا اینقدر پلیدی وجود دارد. این حادثه باعث شد که خیلی از نیروها توجهشان به اسلام و به انقلاب اسلامی شکلی عینیتر از قبل پیدا کند.
🔹در سازمان برنامه مشغول بودم که کابینه دکتر محمدجواد باهنر شکل گرفت و در آنجا از من خواسته شد که به عنوان وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه باشم که متأسفانه عمر این کابینه نیز بسیار کوتاه بود.
🔸با شهادت مرحوم باهنر و رجایی، در کابینه آقای مهدوی کنی همان سمت را داشتم و پس از انتخاب آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری و حضور آقای مهندس موسوی به عنوان نخستوزیر در این سمت ادامه کار دادم و در کابینه دوم آقای موسوی به عنوان وزیر نیرو مشغول به کار شدم.
🔹بعد برای مدتی از کابینه بیرون رفتم و در وزارت معادن و فلزات خدمت آقای مهندس آیتاللهی به عنوان قائم مقام ایشان در طرحهای عمده انقلاب شرکت کردم تا اینکه کابینه آقای هاشمی شکل گرفت و در وزارت معادن و فلزات به عنوان معاون وزیر و رئیس شرکت ملی فولاد مشغول کار شدم.
🔸در سال 72 با توجه به اختلاف سلیقههای اداری، وزارت معادن و فلزات را ترک کردم و شش ماه بعد در صنایع ملی به عنوان مدیر عامل صنایع ملی و معاون وزیر صنایع مشغول شدم که در آنجا کارخانهها و چیزهایی که مصادره و در شورای انقلاب تصویب شده بود که در شرایط خاص و با بهبودی شرایط خصوصیاش کنند در ظرف 9 ماه 68 شرکت را خوشبختانه توانستیم بفروشیم و به دست بخش خصوصی بدهیم که قصهاش مفصل است.
@revayatnameh
🔸محمدتقي بانكي از معدود مديران تكنوكرات موفق پس از انقلاب است كه در هر جا مديريت كرده يادگارهاي ارزشمندی را از خود به جا گذاشته است. او سالها پيش در كتابي با عنوان "عصر جهاد، دوران خدمت" درباره فعاليت هاي سياسي و مديريتي خود توضيحاتي داده كه بخشي از آن را با هم مي خوانيم.
🔹من محمدتقی بانکی هستم که ششم اردیبهشت 1325 در تهران به دنیا آمدم و تحصیلاتم را در دبستان محمدی و دبیرستان علوی تهران گذراندم و در دانشگاه تهران، دانشکده فنی و رشته عمران در سال 1347 دانش آموخته شدم.
🔸بعد از سربازی در سال 1350 برای ادامه تحصیلات به امریکا رفتم و در دانشگاه میسوری شهر کلمبیا دکترا گرفتم. البته فوق لیسانس تعلیم و تربیت را هم در دانشگاه هوستون گرفتم و در زمان بازگشت به ایران با وجود اینکه پیشنهاد شده بود که در کانادا و سفارت ایران مشغول بشوم، فکر میکردم که چون انقلاب شده زودتر رها کردم و آمدم ایران.
🔹اول در کانون پرورش فکری کودکان آمادگی داشتم که کار کنم بعد با حضور شهید محمدعلی رجایی و آقای بهزاد نبوی، دعوت شدم که در خدمت آن بزرگواران در نخستوزیری مشغول به کار شوم که در آن درگیریهای مفصل بنیصدر و مرحوم رجایی، ما نیز بودیم. به خصوص در مورد بودجه سال 60 که آن هیاهو را بنیصدر در روزنامه انقلاب اسلامی راه انداخته بود، از من خواستند که مقداری در این مقولات کار کرده و جواب بدهم.
🔸سپس آقای رجایی دستور داد در معاونت سازمان برنامه و بودجه کار کنم که آن بحثها را با بنیصدر داشتیم تا بتوانیم در مجله دنبال کنیم که متأسفانه حادثه هفت تیر اتفاق افتاد و ما را هم خیلی تو فکر فرو برد که چرا اینقدر پلیدی وجود دارد. این حادثه باعث شد که خیلی از نیروها توجهشان به اسلام و به انقلاب اسلامی شکلی عینیتر از قبل پیدا کند.
🔹در سازمان برنامه مشغول بودم که کابینه دکتر محمدجواد باهنر شکل گرفت و در آنجا از من خواسته شد که به عنوان وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه باشم که متأسفانه عمر این کابینه نیز بسیار کوتاه بود.
🔸با شهادت مرحوم باهنر و رجایی، در کابینه آقای مهدوی کنی همان سمت را داشتم و پس از انتخاب آیتالله خامنهای به ریاست جمهوری و حضور آقای مهندس موسوی به عنوان نخستوزیر در این سمت ادامه کار دادم و در کابینه دوم آقای موسوی به عنوان وزیر نیرو مشغول به کار شدم.
🔹بعد برای مدتی از کابینه بیرون رفتم و در وزارت معادن و فلزات خدمت آقای مهندس آیتاللهی به عنوان قائم مقام ایشان در طرحهای عمده انقلاب شرکت کردم تا اینکه کابینه آقای هاشمی شکل گرفت و در وزارت معادن و فلزات به عنوان معاون وزیر و رئیس شرکت ملی فولاد مشغول کار شدم.
🔸در سال 72 با توجه به اختلاف سلیقههای اداری، وزارت معادن و فلزات را ترک کردم و شش ماه بعد در صنایع ملی به عنوان مدیر عامل صنایع ملی و معاون وزیر صنایع مشغول شدم که در آنجا کارخانهها و چیزهایی که مصادره و در شورای انقلاب تصویب شده بود که در شرایط خاص و با بهبودی شرایط خصوصیاش کنند در ظرف 9 ماه 68 شرکت را خوشبختانه توانستیم بفروشیم و به دست بخش خصوصی بدهیم که قصهاش مفصل است.
@revayatnameh