به نام خدای شهیدانمان
به سوز و دعای شهیدانمان
به شور و نوای شهیدانمان
به کرب و بلای شهیدانمان
چه زیباست فتح الفتوح خمینی
سلام ملائک به روح خمینی
غرور و رگِ غیرتم انقلاب است
و حُرّیت و عزّتم انقلاب است
نه این و نه آن! شوکتم انقلاب است
رگ و ریشهء هیئتم انقلاب است
امام آنقَدَر عاشق کربلا بود
قیامش، به دنبال خون خدا بود
کمی رنج مقداد را می شناسم
بلا دیده ام، داد را می شناسم
غریبی اجساد را می شناسم
غمِ ماه خرداد را می شناسم
امام جماران ما جمکرانیست
و سیدعلی راهش از او جدانیست
چه خونها که پای غم رهبرم ریخت
چه خونها که از هر رگ کشورم ریخت
چه خونها که در جبهه و سنگرم ریخت
چه خونها که وقت دفاع حرم ریخت
کجائید آن ها که بی ادعائید
شهیدان، شهیدان، شهیدان کجائید
دوباره میان حرم دم بگیرید
برای علمدار، پرچم بگیرید
مبادا مرا از مُحرّم بگیرید
خلاصه دو دست مرا هم بگیرید
بیارید داروی حیرانی ام را
همان عطر و بوی سلیمانی ام را
گناهان، فنا داده پرهای ما را
زمینگیر کرده قمرهای ما را
خدایا بسوزان جگرهای ما را
بخر با حسینت ضررهای ما را
حسینی که سر داده تا دین بماند
سر نوکرش از چه پائین بماند
سر افتاد از نیزه ها، خواهرش دید
سر افتاد در زیر پا، همسرش دید
سر افتاد در آتش و مادرش دید
سرافتاد در تشت زر، دخترش دید
فدای رقیه است جان شهیدان
فدای غمش دختران شهیدان
صدا زد پدر، دخترت که نمرده
بمیرم سرت مثل من سنگ خورده
مرا زجر، دست مغیلان سپرده
بغل کن مرا باز، خوابم نبرده
ز بس کوفه و شام، نامرد دارد
سر و صورت و پیکرم درد دارد
سه ساله شدن که خمیدن ندارد
اگر مو بسوزد کشیدن ندارد
گلوی بریده که دیدن ندارد
چرا عمه بابای من تن ندارد
رسیدم به یارم ولی بیقرارم
سرم را به روی لبش می گذارم
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
#امام_خمینی_ره
#انقلاب_اسلامی
@reza_dinparvar101
به سوز و دعای شهیدانمان
به شور و نوای شهیدانمان
به کرب و بلای شهیدانمان
چه زیباست فتح الفتوح خمینی
سلام ملائک به روح خمینی
غرور و رگِ غیرتم انقلاب است
و حُرّیت و عزّتم انقلاب است
نه این و نه آن! شوکتم انقلاب است
رگ و ریشهء هیئتم انقلاب است
امام آنقَدَر عاشق کربلا بود
قیامش، به دنبال خون خدا بود
کمی رنج مقداد را می شناسم
بلا دیده ام، داد را می شناسم
غریبی اجساد را می شناسم
غمِ ماه خرداد را می شناسم
امام جماران ما جمکرانیست
و سیدعلی راهش از او جدانیست
چه خونها که پای غم رهبرم ریخت
چه خونها که از هر رگ کشورم ریخت
چه خونها که در جبهه و سنگرم ریخت
چه خونها که وقت دفاع حرم ریخت
کجائید آن ها که بی ادعائید
شهیدان، شهیدان، شهیدان کجائید
دوباره میان حرم دم بگیرید
برای علمدار، پرچم بگیرید
مبادا مرا از مُحرّم بگیرید
خلاصه دو دست مرا هم بگیرید
بیارید داروی حیرانی ام را
همان عطر و بوی سلیمانی ام را
گناهان، فنا داده پرهای ما را
زمینگیر کرده قمرهای ما را
خدایا بسوزان جگرهای ما را
بخر با حسینت ضررهای ما را
حسینی که سر داده تا دین بماند
سر نوکرش از چه پائین بماند
سر افتاد از نیزه ها، خواهرش دید
سر افتاد در زیر پا، همسرش دید
سر افتاد در آتش و مادرش دید
سرافتاد در تشت زر، دخترش دید
فدای رقیه است جان شهیدان
فدای غمش دختران شهیدان
صدا زد پدر، دخترت که نمرده
بمیرم سرت مثل من سنگ خورده
مرا زجر، دست مغیلان سپرده
بغل کن مرا باز، خوابم نبرده
ز بس کوفه و شام، نامرد دارد
سر و صورت و پیکرم درد دارد
سه ساله شدن که خمیدن ندارد
اگر مو بسوزد کشیدن ندارد
گلوی بریده که دیدن ندارد
چرا عمه بابای من تن ندارد
رسیدم به یارم ولی بیقرارم
سرم را به روی لبش می گذارم
#امام_حسین_ع
#حضرت_رقیه_س
#امام_خمینی_ره
#انقلاب_اسلامی
@reza_dinparvar101