هنگامه خرد


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


موسسه پژوهش های فرهنگی هنگامه خرد
ارتباط با ما:
Hengamekherad@gmail.com

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


بوی گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست

اکنون که رستاخیز خاک هنگامه ای برپا کرده است، هنگام اغتنام وقت است و بهره از نسیم بهار
سال خوشی رابرای شما آرزومندیم

موسسه پژوهشهای فرهنگی هنگامه خرد


بیناب dan repost
🔶 نهاد شاعرانه هنر
گذار از «زمانِ شتاب» به «زمانِ درنگ»

*بریده ای از سرمقاله دفتر یکم دوماهنامه #بیناب*
به قلم سیدحسین شهرستانی

... آنچه به نحوی نخستین نسبت ما و اثر هنری (و نیز شعر) را پدیدار می کند، به زبان فارسی در واژۀ «درنگ» نشسته است که عموما در برابر «شتاب» قرار دارد. اشیاء عادی در ظرف حیات روزمره، موضوع مواجهۀ شتابناک یا گذرای ما هستند. ما با آنها در سطح رویارو شده و از آنها درمی گذریم. اساساً روزمرگی چیزی نیست جز تردد شتابناک چیزها در سطح که در پهنه ای ناپایدار متوالیا می آیند و می روند: پیش از آنکه فرصت ظهور بیابند غایب می شوند. و اما این میان ناگاه در برابر چیزی ناگزیر به ایستادن، مکث، توقف و درنگ می گردیم و به جای عبور از آن به دیگری، درگیر حرکتی در درون آن می شویم و عبور را در درون آن دنبال می کنیم. شیئ هنری اساساً فراخوانی است به #درنگ و از این رهگذر دعوتی است برای آشکاری و ظهور (الثیا، ناپوشیدگی). او ما را از گرو این توالی رهانیده و چرخۀ شتاب و روزمرگی را پاره می کند و حرکت در سطح را به حرکت در عمق مبدل می سازد. چرا که او همان نیست که در مقام شیئ عادی پیدا است.

... درنگ ابتدائاً به معنی تأخیر و تعویق و مکث و توقف (در برابر «شتاب») است که با نوعی تذکر و تفطن و وقوف یافتن و تامل کردن در چیزی و اشعار به چیزی (شعر) نسبت دارد و از سنخ دانش و رای است. (نه هوش و نه دانش نه رای و درنگ). درنگ به معنی تانّی و «تأمل» در خود حامل معنی «زمان» و فرصت و مهلت و املاء است و به لحاظ ریشه شناختی به «دارگا» در فارسی باستان (longus در لاتین) به معنی «درازی» یا همان «امتداد» برمی گردد که آن را بن¬مایۀ زمان و حرکت می توان شناخت. اما درنگ در واژۀ «درنگ» مسیر پیش روی ما را نیز بیش از این می گشاید:
درنگ با «دیر» نیز همریشه است و دیرینه و دیرپا، به معنی چیز کهن که زمان درازی است تا بر جای است، اساس معنای محکم بودن و پابرجاماندن و استواری است. لذا در شاهنامه «درنگی» به معنی «استوار» به کار رفته است:
گوِ پیلتن گفت جنگی منم
به آوردگه در، درنگی منم

پس در اینجا ما با دو تقابل روبروییم:
تقابل درنگ (تامل، شعور، حکمت) که با «قرار» نسبت دارد (سرای درنگ است و جای قرار)؛ در برابر شتاب
و تقابل درنگی (دیرینه، استوار، محکم)؛ در برابر نقیض آن یعنی ناپایدار و سست.
این دو حاکی از رویارویی دو نحو از زمان است: زمانِ دیرینه و باقی و پایدار و پدیدار و حاضر یا «زمانِ حضوری» ـ پیدایی پایدار و استوار چیزها در عمق ـ ، با زمان شتابناک و حادث و گذرا و فانی یا «زمان حصولی» ـ پیدایی ناپایدار و نیم¬بند چیزها در سطح ـ .

...درنتیجه حرکت و پویایی مستتر در هنر، عبور و رهایی از «زمانِ شتاب» یا همان امر روزمره، عادی و حادث است به «زمانِ درنگ» یا همان امر ظاهرشونده و ژرف. این حرکت همانا حرکت از امر ناپایدار و سست به امر دیرپا و استوار است که حافظ آن را «کسب جمعیت از آن زلف پریشان» می خواند. نکته مهم آن است که حرکت میان درنگ و شتاب یا استوار و سست یا دیرینه و نوپا، در متن کار هنری روی می دهد و هنر، ظرف این پویایی و کارزار این رویارویی است. لذا هنر و تجربۀ هنری، نمودار این دو کرانه از کیفیت پدیداری چیزها است. بدین ترتیب هنر به مثابه شعر، وجه استوار و دیرین اشیاء را به ظهور آورده و امر کهنه را تازه می کند:

بدانستم آمد زمان سخن
کنون نو شود روزگار کهن ...

🔸🔸در این شماره نسبت شعر و هنر از دریچه ملاقات با آثاری از هنرمندان معاصر ایران وارسی شده است.

🔸🔸آثاری از نادر ابراهیمی (ادبیات)، ابوالقاسم سعیدی (تجسمی)، ابوالحسن صبا (موسیقی)، فرهاد احمدی (معماری) و بهرام بیضایی (سینما)

🔸🔸بیناب را از کیوسک ها و کتابفروشی ها تهیه فرمایید.

https://t.me/binabmag


اخبار نشست هم اندیشی علم دینی dan repost
💠بنای این نشست انحلال تمام نظریات در هم نیست

📌نماینده مؤسسه هنگامه خرد گفت: مسیر تکوین یک تئوری از خلال جدال ما با مساله‌ها شکل می‌گیرد اما این مساله را با تکیه به زیست جهان خود و در درون آن تکوین می‌دهد.


🔹به گزارش ستاد خبری «نشست هم‌اندیشی علم دینی»، دکتر علیرضا بلیغ، نماینده مؤسسه هنگامه خرد در «نشست هم‌اندیشی علم دینی» که در بنیاد پژوهش‌های اسلامی در آستان قدس رضوی مشهد مقدس در حال برگزاری است، اظهار داشت: به نظر می‌رسد که برگزاری این نشست رسیدن به یک حوزه عمومی برای دانش انسانی و اجتماعی اسلامی است، نه اینکه تمام نظریات در هم منحل شوند.

🔸وی در معرفی مؤسسه هنگامه خرد، افزود: این مرکز سعی کرده است به جای پرداختن به مساله علوم انسانی و اجتماعی اسلامی، از متن خود مساله‌های عینی خودمان شروع کند و ببیند چه بصیرت‌هایی از علوم بومی و سنتی خودمان و از علوم اجتماعی مدرن، به‌خصوص علوم انسانی و فرهنگی آلمانی که یکی از موطن های علوم انتقادی مدرن است، قابل اصطیاد است.

🔹نماینده مؤسسه هنگامه خرد گفت: درباره روش علمی معتبر در این مرکز در موضوعات علمی‌اش، نقطه شروع همه تفکرات بزرگی که تاکنون به بشریت معرفی شده‌اند مساله بوده است، نه یک تئوری علمی خاص.

🔸وی ادامه داد: مسیر تکوین یک تئوری از خلال جدال ما با مساله‌ها شکل می‌گیرد اما این مساله را با تکیه به زیست جهان خود و در درون آن تکوین می‌دهد.

🔹بلیغ تصریح کرد: مساله‌هایی که ما تاکنون به آن پرداخته‌ایم شامل، هویت ملی، اقتصاد سیاسی، مساله جنسیت، مساله شهر و خانواده که دوره شهر گفتار به آن پرداخته است، همچنین مساله هنر و علوم انسانی که به ما کمک می کند از سنت هنری خودمان برای رسیدن به علوم انسانی برسیم.
انتهای پیام/

🆔 https://t.me/news_hamandish


اخبار نشست هم اندیشی علم دینی dan repost
🔸دکتر علیرضا بلیغ، نماینده مؤسسه هنگامه خرد🔸


به تور وبه سلم آگهی تاختند
که ایرانیان جنگ راساختند

جلسه14جستجوی حکمت اجتماعی درشاهنامه:
انتقام منوچهر وایران ازروم وتوران
سخنی درباب پیوند امردیرین و نو
یکشنبه ساعت17

حوزه هنری
پژوهشکده فرهنگ و هنر


کسی کو برادرفروشدبه خاک
سزدگر نخوانندش ازآب پاک

جلسه۱۳ جستجوی خرداجتماعی درشاهنامه
داستان مرگ ایرج:
"جدال خون و خاک"

یکشنبه ۱۷دی ساعت۱۷
پژوهشکده فرهنگ وهنراسلامی
@RCICA
ثبت نام حضور:
@RCICA_admin


شهرگفتار dan repost
🔸برگزاری پنجمین هفته از دوره شهرگفتار


📝"مصرف زدگی؛ فرهنگ اقتصادی شهرنشینی در ایران"
🔻با حضور دکتر ابراهیم رزاقی؛ اقتصاددان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه

🔻چهارشنبه 6 دی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


شهرگفتار dan repost
🔸برگزاری پنجمین هفته از دوره شهرگفتار


📝جلسه چهارم متن خوانی «کلانشهر و حیات ذهنی»
🔻با حضور سید حسین شهرستانی

🔻چهارشنبه 6 دی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


ز سالش چویک پنجه اندرکشید
سه فرزندش آمدگرامی پدید

جلسه دهم جستجوی خرداجتماعی در شاهنامه

داستان سه پور فریدون
باگفتاری پیرامون "آزمودن" و "نامیدن"

یکشنبه۲۶آذر ساعت17
پژوهشکده فرهنگ وهنراسلامی @RCICA


شهرگفتار dan repost
🔸برنامه جلسات هفته سوم شهرگفتار، چهارشنبه 22 آذر ۹۶

🔻جلسه اول:

📝«رمان به مثابه زبان شهر» با حضور علیرضا سمیعی، پژوهشگر ادبیات و فلسفه

🔻جلسه دوم:

📝متن خوانی مقاله "کلانشهر و حیات ذهنی زیمل" با حضور سیدحسین شهرستانی، دانشجوی دکتری انسان شناسی دانشگاه تهران

@shahrgoftar


به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه

جلسه نهم "جستجوی حکمت اجتماعی درشاهنامه"

آغاز پادشاهی فریدون
ادامه پژوهش پیرامون معنی"جادو" و "هنر"

یکشنبه ساعت17
پژوهشکده فرهنگ وهنراسلامی @RCICA


باشگاه هنرپژوهان جوان dan repost
🔶شرحی کوتاه از نخستین جلسه درسگفتار «جستجوی حکمت اجتماعی در شاهنامة فردوسی»

در آغاز جلسه مختصری پیرامون مفهوم حکمت اجتماعی و نسبت آن با علوم انسانی جدید طرح مساله گردید و به جایگاه شاهنامه در خرد ایرانی اشاره شد. حاضران نیز در ادامه از انگیزه های خود برای حضور در این سلسله جلسات سخن گفتند...


🔹گفتار دربارۀ «دیباچۀ شاهنامه»:
نیایش، بنیاد زبان و بنیانگذار فرهنگ است.

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد

آنچه در مواجهه با ابیات ابتدایی شاهنامه بیش از هرچیز به چشم می‌آید تقید فردوسی به نیایش و ستایش خالق این جهان است: جهانی که خود را در قامت زبان و به‌واسطة شعر حکمایی چون فردوسی روایت می‌کند. پس بیهوده نیست که شاهنامه، این روایتی اسطوره‌ای که شرحی از تآسیس جهان و حضور انسان در آن است، خود را به نیایش خداوند ابتدا کند. به تعبیر بهتر در این بخش از شاهنامه نه‌تنها خود جهان بلکه زبانی که با آن بتوان جهان را روایت کرد تأسیس می‌شود.
نیایشی که در ابتدای شاهنامه همچون غالب آثار ادبی کهن ایرانی آمده است رخصتی است که زبان از خالق هستی می‌گیرد تا خود را آغاز کند و اینگونه است که نیایش در قامت اساس زبان و بدین‌ترتیب در قامت بنیاد فرهنگ به میدان می‌آید.

🔹ژرفای بینش توحیدی حکیم توس:

به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه

خدا وجود مطلق و مطلق وجود است و بدین روی نه به دیدار چشم می آید و نه در اندیشه می گنجد. آنچه از او بر ما و خرد ما آشکار می گردد و موضوع آگاهی و ستایش ماست، «نام» اوست. «هستی» او اما موضوع آگاهی ما نیست. تنها سرآسیمگی و «پرستش» است که نسبت ما در برابر هستی مطلق را بیان می کند:

ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را ببایدت بست
... به هستیش باید که خستو شوی ز گفتار بیکار یکسو شوی
خستو: مقر، معترف

https://t.me/Hengamekherad/42


جلسات شاهنامه خوانی
روایتی فلسفی و اجتماعی از شاهنامه فردوسی
با ارائه سیدحسین شهرستانی
یکشنبه ها ساعت ۱۷-۱۹
در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی(حوزه هنری،خ سمیه)
ثبت نام: ۸۸۸۹۶۹۳۳
و آی دی:
@Nadersohrabi66


🔹نشست تاملی در امکان های تداوم بسیجی شهید به‌ مثابه انسان آرمانی ایرانی
با حضور
🔸سید جواد طاهایی
🔸سیدحسین شهرستانی
🔸سیدمهدی ناظمی
سه‌شنبه31 مردادساعت14پژوهشکده فرهنگ و هنراسلامی


✅ بازگشت به ارتباطات یک‌سویه
@hengamekherad

سیاست ایجاد کانال‌های یک‌سویه در تلگرام، کمی قبل از انتخابات توسط گروه سازنده، مهم‌ترین تفاوتی بود که تلگرام در قیاس با دیگر پیام‌رسان‌های موبایلی داشت. با این سیاست، این پیام‌رسان تبدیل به مهم‌ترین بستر رسانه‌ای برای «پیام‌های یک‌سویه» شد. تلگرام، عقب‌گردی در بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی در ایران محسوب می‌شود. زیرا طراحی این نرم‌افزار به‌گونه‌ای است که «بازگشت به ارتباطات یک‌سویه توده‌ای» را نوید می‌دهد. بنابر آمار موجود، عمده تولیدات محتوایی در این نرم‌افزار توسط کانال‌های یک‌سویه و غیرتعاملی رخ می‌دهد و کاربران نیز در انتشار این پیام‌های کنترل‌شده، به‌طور کاملاً ناخواسته، تمام تلاش خود را می‌کنند. بدون اینکه نظر خود را در خصوص این محتوا منتشر سازند. بنابراین، تلگرام نه‌تنها از قامت یک پیام‌رسان خارج نشد، بلکه از مزیت‌های شبکه‌های اجتماعی نیز دور گشت. به این نکته نیز باید اشاره کرد که این نرم‌افزار بیشترین تعداد کاربران – چیزی حدود 40 میلیون نفر – را در ایران دارد. درحالی‌که «اینستاگرام» - که به معنای واقعی، شبکه‌ای اجتماعی مبتنی بر تصویر است – کاربران بسیار کمتری دارد و میزان نفوذ آن قابل قیاس با تلگرام نیست. بدون شک، درمجموع باید گفت که تلگرام و اینستاگرام، تأثیری شگرف در تصمیم‌گیری سیاسی در سال‌های اخیر در ایران داشته‌اند. با این تفاوت که تلگرام، میزان کنترل بر حوزه عمومی فضای مجازی در ایران را به میزان زیادی افزایش داده است و اینستاگرام نیز با خاصیت سرگرمی خود، طرفداران زیادی خصوصاً در اقشار جوان جامعه و همچنین طبقه متوسط دارد. نتیجه آنکه حوزه عمومی شکل‌گرفته برمبنای این دو نرم‌افزار و شبکه اجتماعی، به میزان زیادی بازتولید معنایی ارزش‌های طبقه متوسط در انتخابات شد. ارزش‌هایی که مبتنی بر ارزش‌های سرمایه‌داری است و حیات آن را تداوم می‌بخشد.

«نشست مسئله رسانه‌ای شدن انتخابات»
#مجید_سلیمانی

@hengamekherad


✅ سلبریتی به مثابه سیاستمدار
@hengamekherad

سیاست رسانه‌ای شده ما را به جایی می‌برد که تفاوت جدی بین سیاست‌مدار و سلبریتی وجود ندارد. یعنی مردم همان خواسته‌ای که از یک سلبریتی دارند همان خواسته‌ را از سیاستمدار هم دارند. شما از سلبریتی چه انتظاری دارید؟ انتظار دارید که برای شما فضایی ایجاد بکند که شما دوستش داشته باشید و یک انس و رفاقتی ایجاد بکنید، یا بتواند محبتی ایجاد بکند که این محبت، از محبت من به پدر و مادر و خواهر و برادرم، بیشتر باشد. من حتی چیزی که روبه‌روی خودم می‌بینم و امر واقعی است را کنار بگذارم و به آنچه که او می‌گوید بیندیشم.
سلبریتی به‌مثابۀ سیاستمدار از اواخر دهه ٨٠ مطرح شد و هرچه پیش آمدیم، ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد. این بخشی از یک مفهوم بزرگتری است که امثال بوردیو به‌عنوان فرا واقعیت مطرح می‌کنند. بحث بر سر این است که فقط سیاست نیست که رسانه‌ای شده بلکه همه امور رسانه‌ای شده است. در این شرایط دیگر این‌گونه نیست که وقتی با امر واقع برخورد مستقیم میکنی، تجربه‌ای کسب کنی. در دنیای رسانه‌ای شده، فرآیند تجربه کردن شما هم رسانه‌ای می‌شود. یعنی اگر با امر واقع هم برخورد بکنی، درکی که از آن امر واقع میکنی و فرآیند تجربه کردنت مبتنی ‌بر یک امر رسانه‌ای شده است. در حوزه رواشناسی،‌ نظریه‌هایی داریم مثل نظریه‌های «فانک هاوزر» که‌ آنجا بیان می‌کند بچه‌هایی که از ابتدا و سنین زیر مدرسه بازی‌های کامپیوتری انجام می‌دهند، فرآیند تجربه امر واقعشان دچار مشکل می‌شود. یعنی بچه ١٢ ساله می‌شود و بالای پشت‌ بام خانه‌شان می‌رود و از آن بالا خودش را به پایین پرت می‌کند و هنوز به این درک نرسیده که اگر خودش را از بالای ساختمان ٢٠ یا ۵٠ طبقه بیندازد، می‌میرد. مثلا فکر می‌کند مثل کارتون‌ها و بازی‌هایی است که انجام داده است و بال در می‌آورد و پرواز می‌کند. برخی از روانشناسان معتقدند که دو مسئله اصلی اجتماعی برای خودکشی نوجوانان در جامعه ایرانی مطرح است که یکی از آن‌ها همین مسئله است. یعنی جوان یا نوجوان ایرانی آن‌قدر رسانه‌ای شده است که در مواجهه با امر واقع نمی‌تواند تجربه درستی از آن امر واقع داشته باشد. در حوزه سیاست و مسائل جدی هم چنین اتفاقی می‌افتد و در دنیای رسانه‌ای شده حتی این امکان برایتان فراهم نیست که در مواجهه با واقعیت مستقیم، تجربه معمولی از آن درک کنید و تجربه شما نیز تجربه رسانه‌ای‌شده است.

«نشست مسئله رسانه‌ای شدن انتخابات»
#محمدحسین_ساعی

@hengamekherad


✅ انتخاب اقتصادی
@hengamekherad

این بی‌قاعدگی‌ها و بی انضباطی‌های ماست که این بلا را به سر ما می‌آورد. قبل از انتخابات این تحلیل غلط بود که ما شعار اقتصادی بدهیم و شعار سیاسی ندهیم! مردم مسئله‌شان کرسنت است و کنسرت نمی‌خواهند! این واضح بود غلط است و مردم مطالبات اجتماعی–سیاسی هم دارند. بعد از انتخابات هم این تحلیل غلط است که آقای روحانی به‌خاطر مطالبات سیاسی–اجتماعی رای آورده است. آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی به‌ لحاظ اقتصادی توجیه‌پذیرتر و منطقی‌تر ظاهر شد. توضیح داد که من یک برنامه ٨ ساله دارم و مردم یک انتخاب عقلانی و اقتصادی کردند تا این که کسی که دستش در کار است، بماند. مردم به این دلیل رای دادند که اگر فرد جدیدی بیاید دوباره همه چیز را از نو می‌چیند. از آن طرف این ترس را ایجاد کردند که ثمرات برجام در معرض خطر است و فشارهای واکنشی آن به ما برمی‌گردد. همه منتظر بودند که اگر آقای رئیسی رای بیاورد، بورس پایین بیاید و با انتخاب آقای روحانی، بورس بالا رفت. این انتخاب یک انتخاب اقتصادی بود و اقتصاد ماهیت سیاسی دارد.

«نشست انتخابات 96 و آینده سیاست در ایران»
#سیدحسین_شهرستانی
@hengamekherad


✅ فقدان گفتار معنابخش
@hengamekherad

من معتقدم که آن‌چیزی که ما دچارش هستیم این است که گفتار معنابخشی راجع به وضعیت خودمان نداریم و متعهد به تدوین و تکوین این گفتار عقلانیِ معنابخش به وضعیت خودمان هم نبوده‌ایم. این هم در عمل و گفتار ما خودش را نشان داده است. هم در ساخت سیاست خودش را نشان داده است و هم در ساحت‌های پشتیبان و پاینده سیاست مثل قلمرو علم. و در نهایت این مسئله خودش را در لکنت ما در تحلیل این رویداد و رویدادهای مشابهش نشان داده است.
من موافقم که اصولگرایان در این قضیه مقصر هستند و اصلاً بحران، بحران اصولگرایی است ولی با این مخالفم که در نقطه‌ای بنشینیم که آن خودش نقطه آسیب اصولگرایان بوده است. یعنی همه هزینه‌ها را بر گرده جریان سیاسی اصولگرایی انداختیم و کسی که اتفاقاً آقای هاشمی را تبدیل به منجی سیاست ایران کرد، همان کسی است که غایب این انتخابات بوده است و حقش این است که چهارسال دیگر هم توهین و اهانت بشنود از این دولت بخاطر اینکه پایش را بیرون کشیده تا بگوید که دیگی که برای من نجوشد، سر سگ در آن بجوشد!
آقای احمدی نژاد در سال ٨۴ با شکل‌گیری گفتمان اصولگرایی به‌معنای کلی‌اش به میدان آمد و این گفتمان را مصادره کرد و نمادهای این گفتمان را -که مثلاً دکتر چمران نماینده‌ آن بود در بدو تکوینش- از آن خودش کرد. بله، به‌ درستی نابغه این کار بود. آقای قالیباف لکنت داشت در اینکه گفتار اصولگرایی را در خودش متجلی بکند ولی آقای احمدی‌نژاد این کار را کرد. این تقابلی که این دوستان بین اصولگرایی و «ما» ایجاد کردند، یک مای بی‌معنی که چهارنفر آدم‌های بی‌ریشه سیاسی دور او هستند و این‌ها مدار سیاسی را در دست بگیرند و به هیچ گفتاری پایبند نباشند و به هیچ نظم و قاعده سیاسی پایبند نباشند. نتیجه‌اش آن می‌شود دور دوم حکومت آقای احمدی‌نژاد که اقتصاد و سیاست در این کشور فلج شد و در انتخابات ٩٢ کسی که بیشتر منتقد دور قبلی بود،‌ رای آورد. آقای روحانی چون متضاد و آنتی‌تز آقای احمدی‌نژاد بود، رای آورد.

«نشست انتخابات 96 و آینده سیاست در ایران»
#سیدحسین_شهرستانی
@hengamekherad


✅ مطالبات اجتماعی پررنگ شده‌اند
@hengamekherad

هیچ رئیس‌جمهور با رای بالای ۶۵ درصد در ایران رئیس‌جمهور نخواهد شد چون در نهایت رقابت بر سر ١۵–٢٠ درصد از افرادی هست که رایشان تعیین‌کننده است. احمدی نژاد موفق شد دو دوره این‌ها را با خودش همراه کند، یعنی نمایندگی تام و تمامی برای این بخش از مردم بود. هرچه جلوتر می‌آییم از جماعتی که مطالبات معیشتی و اقتصادی دارند کاسته می‌شود و به جماعتی که خواهان دولت بوروکراتیک و متمایل به سرمایه‌داری صنعتی هستند، افزوده می‌شود. این نتیجه توسعه‌یافتگی است.
به موازات رشد بورژوازی، بخش خدمات از بخش تولید فربه‌تر می‌شود. به موازات فربه‌ شدن بخش خدمات نسبت به بخش تولید و به موازات فربه شدن ویژگی‌های شهرنشینی نسبت به مناطق دورافتاده و تغییر ماهیتی که پیرامون پیدا کرده است، ما دیگر به آن شفافیت نمی‌توانیم بین آنجا و مرکز تمایز قایل شویم. این چه اتفاقی را در تمایلات سیاسی رقم می‌زند؟ فکر می‌کنیم که وقتی می‌گوییم محرومان، ‌خیلی از مردم خودشان را ذیل این معنا تعریف می‌کنند؛‌ درحالی‌که فضا تغییر کرده است و خیلی از مردم این معنا را درک نمی‌کنند و مطالبات اقتصادی‌شان به مطالبات صنفی و اجتماعی تبدیل شده است و به نوعی به ‌دنبال اقناع هستند. یعنی اگر جریان چپ را حاصل جمع دو مفهوم پررنگ و پربسامد آزادی و عدالت است، جریان اصولگرایی در ادامه ١٣٨۴، تصور می‌کرد پشت این مفهوم می‌تواند آن رای را زنده بکند و به هیجان بیاورد و آن اکثریت است. درحالی‌که به نظر می‌رسد آن اکثریت به سمت مفاهیم مشابهش میل کرده است.

«نشست انتخابات 96 و آینده سیاست در ایران»
#وحید_یامین‌پور
@hengamekherad


✅ بورژوازی شهری فربه‌تر شده است
@hengamekherad

وقتی بحرانِ معنا می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟ باید بدانیم که مردم با آن ظرافت‌های سیاسی منطبق بر مفاهیم آکادمیک تصمیماتشان را نمی‌گیرند. ولی این سوال مطرح است که چه می‌شود که بعضی از نمادها یک زمانی معنا دارد و زمانی معنا ندارد؟ چرا گوش‌ها بعضی وقت‌ها چیزهایی را می‌شنود و چیزهایی را نمی‌شنوند؟ ما می‌گوییم که اگر فلانی، فلان شعار را بدهد، مردم اقبال نمی‌کنند. روی چه حسابی؟ تنها چیزی که برای من می‌تواند این را توضیح بدهد، تغییر بافت اجتماعی ایران و گرایش بیشتر به سمت دولت بروکراتیک است. این به من فهمی می‌دهد که بتوانم توضیح بدهم. هرچند سیاست فانتزی شده و بحران ایده داریم ولی بعضی نمادها هنوز معنای خودشان را دارند یا میل و هراس تولید می‌کنند. شاید در گذشته بعضی از افراد براساس معرفت رای می‌دادند یا هنوز ٣٠ درصد مردم براساس معرفت سیاسی‌شان رای می‌دهند. اما الآن نه! این رای زنده و اثرگذار، براساس معنا و معرفت رای نمی‌دهد و براساس روانشناسی اجتماعی رای می‌دهد. حالا چرا آن گوش این را می‌شنود؟ به‌خاطر همین تغییرات اجتماعی ناشی از یک شبه سرمایه‌داری صنعتی است که بدنه بورژوازی شهری را فربه کرده است و بعضی نمادها ایجاد هراس و بعضی ایجاد جذابیت می‌کنند. شنیدم آقای حجاریان یک جایی گفته است تا وقتی قوه‌قضاییه و سپاه و صداوسیما نماد حاکمیت هستند و دست آن‌طرف هستند، ما در انتخابات‌ها برنده می‌شویم. این حرف، آن طرف حرفی است که بنده می‌گویم و او دارد می‌فهمد که این میل به سرمایه‌داری صنعتی یا دولت بوروکراتیک از دل این شکاف ناشی می‌شود.

«نشست انتخابات 96 و آینده سیاست در ایران»
#وحید_یامین‌پور
@hengamekherad

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

116

obunachilar
Kanal statistikasi