♥️ #تمرین_امروز
مثلِ هر سال موقعِ تحویل
کسبِ تکلیف از پدر کردم
با صدایی که دلپسندش بود
یه دعا (گرچه مختصر) کردم
گفت لب تر کنم ترانه بگم
لب نجنبید ... چشم تر کردم
همه همدیگه رو دعا کردن
من فقط یادِ یک نفر کردم
دلو بردی ... غمت هجوم آورد
سینهٔ خالیو سپَر کردم!
خیلی حسّت رو من اثر کرده
من رو حسّت چقد اثر کردم؟!
سیزده روز رد شد از امسال
سیزده شب رو بی تو سر کردم
رفتی از شهر و من غریب شدم
تو نه، اِنگار من سفر کردم!
عید هر سال همسفر بودیم
عیدِ امسالو من نظر کردم
رفتی از شهر و شهر خالی شد!
بی سفر سیزده به در کردم!
#شاهین_فرخندی
@Radioutopia ☘️
مثلِ هر سال موقعِ تحویل
کسبِ تکلیف از پدر کردم
با صدایی که دلپسندش بود
یه دعا (گرچه مختصر) کردم
گفت لب تر کنم ترانه بگم
لب نجنبید ... چشم تر کردم
همه همدیگه رو دعا کردن
من فقط یادِ یک نفر کردم
دلو بردی ... غمت هجوم آورد
سینهٔ خالیو سپَر کردم!
خیلی حسّت رو من اثر کرده
من رو حسّت چقد اثر کردم؟!
سیزده روز رد شد از امسال
سیزده شب رو بی تو سر کردم
رفتی از شهر و من غریب شدم
تو نه، اِنگار من سفر کردم!
عید هر سال همسفر بودیم
عیدِ امسالو من نظر کردم
رفتی از شهر و شهر خالی شد!
بی سفر سیزده به در کردم!
#شاهین_فرخندی
@Radioutopia ☘️