مدتها بود دنبال «امریکائی آرام» [ترجمهی عزتالله فولادوند] گراهام گرین بودم؛ درکتابفروشیهای انقلاب و دستدومفروشیها. نبود. هر جا گشتم نبود تا اینکه پیدایش کردم. خواندمش و الآن میفهمم چرا بعضیها میگفتند این بهترین متنی است که گرین نوشته. حتا بالاتر از «مرد سوم» و «صخرهی برایتون» که آن دو را هم دوست داشتم. وقایع داستان در ویتنام، در اواخر سلطهی فرانسه و در آستانهی تجاوز امریکا روی میدهد. آنجا که گویی استعمار واپسین نفسهایش را میکشد و دستاورد سالها حضورش فقر و فحشا و افیون و تباهی است. ارتش فرانسه در نبرد با کمونیستهاست و همه میدانند که امیدی به پیروزی ندارند. داستان از زبان توماس فاولر خبرنگار امریکایی روایت میشود که برای پوشش اخبار جنگ به ویتنام رفته. آنجا عاشق فوئونگ دختری ویتنامی میشود و با آمدن آلدن پایل جوان امریکایی مثلث عاشقانهای شکل میگیرد. این سه – چهار صفحه از کتاب، از بهترین متنهایی است که دربارهی جنگ خواندهام.
پینوشت: نمیدانم چرا نشر خورازمی این کتاب را تجدید چاپ نمیکند. نسخهای که من دارم چاپ اول فارسی آن است و برای سال ۱۳۶۳. یکبار هم سال ۱۳۷۵ تجدید چاپ شده و از آن به بعد دیگر منتشر نشده است. دلیلش را نمیدانم. البته حدسهایی میزنم: توصیف تریاککشیدن فاولر؟ توصیف فوئونگ؟ توصیف آن فاحشهخانهای که سربازان آنجا تسکینی برای دردهایشان مییابند؟ خدا میداند.
http://uupload.ir/files/j68n_photo_2018-09-05_14-07-51.jpg