⁉️ایران 14- کامبوج 0
بازیکنانی که بهر ه ای از هوش هیجانی نبرده اند!
ما ایرانیان در داستانها و ادبیات کهن خود داستان پوریای ولی را بارها مرور کرده ایم و خوانده ایم:
❇️جوانی از فقرای شهر خوی عاشق دختر حاکم این شهر میشود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری میگردد. او عاشق دختر حاکم شهر شده بود. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش میکنند. اما پسر بر عشق خویش پافشاری میکند. خبر به گوش دختر حاکم میرسد و وی ازدواج خود با آن پسر را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی میکند. در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهر خوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش میکند که از قضا پوریای ولی هم آنجا حضور داشت. پهلوان از مادر میپرسد: سبب نذرت چیست؟ و او جواب میدهد: پسرم برای ازدواج با دختر حاکم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا نذر کردهام تا پسرم پیروز گردد.پوریا دچار تردید میشود. تردید در مورد حفظ موقعیت خود به عنوان پهلوان شهر یا اجابت نذر یک مادر و حرکت در جهت رساندن یک جوان به آرزوی خود. روز موعود فرا میرسد. همه انتظار دارند. در چشم به هم زدنی، پهلوان نامدار شهرشان پیروز گردد. اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق میکند.مردم، جوان پیروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زیر دست و پای مردم نظاره گر شادی آن جوان و گریههای شوق مادرش بود. دیگر هیچکس پوریا را به چشم پهلوان نمینگریست.
خود پهلوان پوریای ولی در این مورد میگوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینهام نشست، ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم.
این داستانی است که در ادبیات و تاریخ ورزش این سرزمین آمده است و ما بارها و بارها در کتابهای مدرسه خوانده ایم و از معلمین خود شنیده ایم و در تلویزیون ملی دیده ایم.
🛑در جایی از جک ولز میخواندم: قبل از آن که رهبری دیگران را به عهده بگیرید مهم ترین کار و موثرترین عامل موفقیت شما این است که خودتان را پرورش دهید.
مربی تیمی که صرفا به پرورش بدن، بازو، عضلات و ... بازیکنان تیم اش پرداخته است قطعا نتوانسته است تا روح آنها را نیز به پرورش وادارد تا برای اثبات برنده بودن خودشان 14 گل حواله دروازه حریف نکنند.
این موضوع به روشنی موید چند چیز است:
👈به ما یادنداده اند گاهی باید بفکر توسعه دیگران نیز باشیم.
👈به ما خیرخواهی را نیاموخته اند.
👈به ما یاد نداده اند بازیکن خوب، صرفا یک بازیکن موفق نیست بلکه یک بازیکن ارزشمند است.
👈به ما یاد نداده اند حرمت مهمان را پاس بداریم و با 14 گل آنها را بدرقه نکنیم.
👈افراد با هوش هیجانی بالا، تلاش نمیکنند تا بر دیگران سلطه یابند. نتیجه بازی 14 -0 برنده شدن نیست بلکه نوعی سلطه گری است. این سلطه گری قطعا منجر به شکست غرور ملتی فقیر شده است که تیم ملی کشورشان را باعث این سرافکندگی می دانند. و این نه در اخلاق ورزشی است و نه در اخلاق یک ایرانی.
در رفتار سازمانی آموخته ایم: سازمانهایی که در آن، کارکنان احساس میکنند دارای «مدیرانی خیرخواه» هستند به طور محسوسی عملکرد بهتری نسبت به سازمانهایی دارند که مدیران آنها از دید کارکنان فردی «خودخواه» به شمار میرود. و متاسفانه در فوتبال ما خیرخواهی، دلسوزی، مردانگی و جوانمردی را یاد نداده اند.
ما می توانستیم با نتیجه مثلا ۵-۰ هم برنده باشیم!
ممکن است با 14 گل ما دریکروز خاص به اوج برسیم اما قطعا نمیتوانیم در اوج بمانیم. برای در اوج ماندن باید انسانهای بهتری باشیم. 14 گل به حریف نه تنها به ارزشهای ماچیزی نیفزود بلکه از آن نیز کاست.
مرتضی جوشقانی- مهرماه ۱۳۹۸
#هوش_هیجانی
#رفتار_سازمانی
در کانال آموزشی مدیریت منابع انسانی با ما همراه باشید 👇👇👇
@HRMCHANNEL