🔴 وضعيت كنوني و نيازهاي زنان و كودكان سرپل ذهاب
✍ طاهره جورکش( پژوهشگر علوم اجتماعي)
⭕️ اگر مردم نبودند ما از گرسنگی می مردیم؛
بهار 26 ساله از سرپل ذهاب میگوید: روزهای اول چراغ پیکنیک روشن می کردیم و همه کنارش جمع می شدیم تا گرم شویم. اگر همین کمکهای مردمی ساماندهی می شد و با برنامه به دستمون می رسید خیلی نتیجه ی بهتری داشت.
⭕️ کمک هایی که به ما می شد آن کمک هایی نبود که ما می خواستیم؛
شیما 24 ساله مادر دو فرزند می گوید: ما به چیزهایی احتیاج داشتیم، که اصلا برایمان نفرستاند. وسایل و پوشاکی که برای ما میفرستادند آن چیزی نبود که ما میخواستیم و اصلا به کارمان نمی آمد.
با توجه به مشاهدات و مصاحبه های صورت گرفته میتوان گفت که هر روستا با در نظر گرفتن میزان خسارت و خرابی های صورت گرفته نیازهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال مردم روستای فولادی که خانه هایشان با خاک یکسان شده است به تمامی کمکها از ابتدا تا انتها نیاز دارند و مردم سرپل ذهاب بیشتر از همه چیز به پول نقد احتیاج دارند.
⭕️ روزها میسوزیم و شبها یخ می زنيم؛
مهمترین نیاز مردم داشتن کانکس است که میتوان گفت در سرپل ذهاب به ازای هر بیست چادر یک کانکس وجود دارد. طبق گفته ی مردم محلی ، به تعداد محدودی از افراد با شرایط خاص کانکس می دهند.به عنوان مثال،خانواده های بی سرپرست ، زنان باردار ، خانواده هایی با کودکانی کمتر از یک سال، کارمندان در اولویت هستند. یکی از خانمها میگوید به ما گفتن به اجاره نشینها کانکس نمیدهیم، این یعنی چی، ما باید چیکار کنیم.
شب بو میگوید: پوستمان زیر نور آفتاب خراب شده است. صبح ها هوا بسیار گرم است و شبها چادرها را با بخاری برقی گرم نگه می داریم، اگر برق برود ما از سرما یخ می زنیم. چندتا از چادرها به خاطر بخاری نفتی آتش گرفته اند. اینجا هیچکس تحمل این سرما را ندارد.
⭕️ سرپل ذهاب هیچ وقت مثل قبل نمیشود؛
پروین میگوید از سال 1370 تا همین یک ماه پیش مردم ما تلاش کردند سرپل ذهاب را آباد کنند، بعد از 26 سال به جایی رسیده بودیم که آرزوش را داشتیم اما زلزله همه چیز را خراب کرد.زمان زیادی میخواهد تا مثل روزهای اول شود.
میگوید قبل از زلزله وضعیت شهرمون خیلی خوب بود ، مردم وضع مالی متوسطی داشتند، همه جا امن بود و مردم در آرامش بودند. در بسیاری از خیابانها مغازه هایی بود که تا دیر وقت باز بود ،مردم کاسبی خوبی داشتن، همه جا روشن بود به خاطر همین خانم ها احساس امنیت می کردند و میتوانستند تا ساعاتی از شب بیرون باشند.
پروین می گوید دوست دارم از اینجا برم و 15سال دیگه برگردم ، وقتی هم برگشتم سرپل ذهاب مثل روز اولش شده باشد. اما میدونم برای اینکه مثل روز اول بشه هزینه ی زیادی میخواد.
⭕️ نیاز زنان به روانشناس، پزشک خانم و آرایشگر؛
در غرب کشور زنان بسیاری فرزندان و خانواده ی خود را از دست داده اند، آنها روزها را با شوک و غم از دست دادن عزیزانشان سپری می کنند، بسیاری از آنها تنهاتر از قبل و دچار افسردگی شده اند و نیاز شدید به روانشناس دارند.
بیشترین مشکلات در بین زنان به ویژه زنان باردار زلزله زده شرایط بد بهداشتی و شیوع بیماری های زنانه بوده که متاسفانه به دلیل حضور پزشکان مرد در این مناطق و حفط حریم معاینه اي صورت نمیگیرد. لذا از پزشکان خانم و مامائی تقاضا میشود در صورت امکان حضور یابند و به این مساله رسیدگی کنند.
زنان برای به دست آوردن روحیه و انگیزه به فضاهای های زنانه و کار احتیاج دارند. این روزها تنها دلیل جمع شدن آنها کنار یکدیگر، برگزاری جلسات قرآن است. از آنجایی که بسیاری از آنها خیاطی و بافندگی انجام می دهند و با توجه به اینکه زنان کرد قابلیت یادگیری بسیار بالایی دارند، از این طریق میتوان قدمی در راه توانمند کردن زنان برداشت و کارگاهایی مانند خیاطی ایجاد کرد كه اين اقدام مي تواند منبع درآمدي هم باشد.طبق گفته ی زنان محله در حال حاضر آنها به آرایشگر، کرم ضد آفتاب، لباس زیر، کفش، جورابهای ضخیم، ساق دست و پارچه برای دوخت لباس کردی نیاز دارند.
⭕️ مهد کودکهای چادری دلخوشی بچه ها
در چنین مواقعی کودکان بی دفاع ترین و آسیب پذیرترین گروه هستند، رسیدگی به وضعیت آنها توجه ویژه ای را می طلبد. جمعی از فعالین حقوق کودک مهد کودک هایی به صورت چادر و یا کانکس احداث کرده اند که می توان گفت تاثیر بسیار خوب و بازتاب مثبتی روی کودکان و مادران داشته است. وجود این فضاهای شاد و مفرح باعث شده بسیاری از مادران همراه فرزندانشان به این مهدها بیایند. از آن جایی که از این مهدها استقبال زیادی شده است دائما به وسایل بازی، لوازم التحریر احتیاج دارند.طبق مشاهدات صورت گرفته بچه ها به ویژه در سنین 10 تا 17 به لباس گرم ، جوراب ضخیم، کفش و یا پوتین و خوراکی نیاز دارند.
http://telegram.me/Iranianspa
✍ طاهره جورکش( پژوهشگر علوم اجتماعي)
⭕️ اگر مردم نبودند ما از گرسنگی می مردیم؛
بهار 26 ساله از سرپل ذهاب میگوید: روزهای اول چراغ پیکنیک روشن می کردیم و همه کنارش جمع می شدیم تا گرم شویم. اگر همین کمکهای مردمی ساماندهی می شد و با برنامه به دستمون می رسید خیلی نتیجه ی بهتری داشت.
⭕️ کمک هایی که به ما می شد آن کمک هایی نبود که ما می خواستیم؛
شیما 24 ساله مادر دو فرزند می گوید: ما به چیزهایی احتیاج داشتیم، که اصلا برایمان نفرستاند. وسایل و پوشاکی که برای ما میفرستادند آن چیزی نبود که ما میخواستیم و اصلا به کارمان نمی آمد.
با توجه به مشاهدات و مصاحبه های صورت گرفته میتوان گفت که هر روستا با در نظر گرفتن میزان خسارت و خرابی های صورت گرفته نیازهای متفاوتی دارد. به عنوان مثال مردم روستای فولادی که خانه هایشان با خاک یکسان شده است به تمامی کمکها از ابتدا تا انتها نیاز دارند و مردم سرپل ذهاب بیشتر از همه چیز به پول نقد احتیاج دارند.
⭕️ روزها میسوزیم و شبها یخ می زنيم؛
مهمترین نیاز مردم داشتن کانکس است که میتوان گفت در سرپل ذهاب به ازای هر بیست چادر یک کانکس وجود دارد. طبق گفته ی مردم محلی ، به تعداد محدودی از افراد با شرایط خاص کانکس می دهند.به عنوان مثال،خانواده های بی سرپرست ، زنان باردار ، خانواده هایی با کودکانی کمتر از یک سال، کارمندان در اولویت هستند. یکی از خانمها میگوید به ما گفتن به اجاره نشینها کانکس نمیدهیم، این یعنی چی، ما باید چیکار کنیم.
شب بو میگوید: پوستمان زیر نور آفتاب خراب شده است. صبح ها هوا بسیار گرم است و شبها چادرها را با بخاری برقی گرم نگه می داریم، اگر برق برود ما از سرما یخ می زنیم. چندتا از چادرها به خاطر بخاری نفتی آتش گرفته اند. اینجا هیچکس تحمل این سرما را ندارد.
⭕️ سرپل ذهاب هیچ وقت مثل قبل نمیشود؛
پروین میگوید از سال 1370 تا همین یک ماه پیش مردم ما تلاش کردند سرپل ذهاب را آباد کنند، بعد از 26 سال به جایی رسیده بودیم که آرزوش را داشتیم اما زلزله همه چیز را خراب کرد.زمان زیادی میخواهد تا مثل روزهای اول شود.
میگوید قبل از زلزله وضعیت شهرمون خیلی خوب بود ، مردم وضع مالی متوسطی داشتند، همه جا امن بود و مردم در آرامش بودند. در بسیاری از خیابانها مغازه هایی بود که تا دیر وقت باز بود ،مردم کاسبی خوبی داشتن، همه جا روشن بود به خاطر همین خانم ها احساس امنیت می کردند و میتوانستند تا ساعاتی از شب بیرون باشند.
پروین می گوید دوست دارم از اینجا برم و 15سال دیگه برگردم ، وقتی هم برگشتم سرپل ذهاب مثل روز اولش شده باشد. اما میدونم برای اینکه مثل روز اول بشه هزینه ی زیادی میخواد.
⭕️ نیاز زنان به روانشناس، پزشک خانم و آرایشگر؛
در غرب کشور زنان بسیاری فرزندان و خانواده ی خود را از دست داده اند، آنها روزها را با شوک و غم از دست دادن عزیزانشان سپری می کنند، بسیاری از آنها تنهاتر از قبل و دچار افسردگی شده اند و نیاز شدید به روانشناس دارند.
بیشترین مشکلات در بین زنان به ویژه زنان باردار زلزله زده شرایط بد بهداشتی و شیوع بیماری های زنانه بوده که متاسفانه به دلیل حضور پزشکان مرد در این مناطق و حفط حریم معاینه اي صورت نمیگیرد. لذا از پزشکان خانم و مامائی تقاضا میشود در صورت امکان حضور یابند و به این مساله رسیدگی کنند.
زنان برای به دست آوردن روحیه و انگیزه به فضاهای های زنانه و کار احتیاج دارند. این روزها تنها دلیل جمع شدن آنها کنار یکدیگر، برگزاری جلسات قرآن است. از آنجایی که بسیاری از آنها خیاطی و بافندگی انجام می دهند و با توجه به اینکه زنان کرد قابلیت یادگیری بسیار بالایی دارند، از این طریق میتوان قدمی در راه توانمند کردن زنان برداشت و کارگاهایی مانند خیاطی ایجاد کرد كه اين اقدام مي تواند منبع درآمدي هم باشد.طبق گفته ی زنان محله در حال حاضر آنها به آرایشگر، کرم ضد آفتاب، لباس زیر، کفش، جورابهای ضخیم، ساق دست و پارچه برای دوخت لباس کردی نیاز دارند.
⭕️ مهد کودکهای چادری دلخوشی بچه ها
در چنین مواقعی کودکان بی دفاع ترین و آسیب پذیرترین گروه هستند، رسیدگی به وضعیت آنها توجه ویژه ای را می طلبد. جمعی از فعالین حقوق کودک مهد کودک هایی به صورت چادر و یا کانکس احداث کرده اند که می توان گفت تاثیر بسیار خوب و بازتاب مثبتی روی کودکان و مادران داشته است. وجود این فضاهای شاد و مفرح باعث شده بسیاری از مادران همراه فرزندانشان به این مهدها بیایند. از آن جایی که از این مهدها استقبال زیادی شده است دائما به وسایل بازی، لوازم التحریر احتیاج دارند.طبق مشاهدات صورت گرفته بچه ها به ویژه در سنین 10 تا 17 به لباس گرم ، جوراب ضخیم، کفش و یا پوتین و خوراکی نیاز دارند.
http://telegram.me/Iranianspa