🌻معنویت در اسلام و شیعه
جلال ایجادی
جامعه شناش دانشگاه فرانسه
معنویتی که اسلام از آن حرف میزند کدام است؟ سراسر تاریخ اسلام سرشار از زورگویی و تجاوز است. قرآن منشور جنگ علیه مخالفان و سیاست سیستماتیک نقض حقوق بشر است. تبعیض دینی و جنسییتی و سیاسی و فرهنگی تمام فضای قرآن را گرفته است. برخلاف تمام پیامبران محمد سازمانده جنگها و غزوات متجاوزانه علیه مردمان دیگر بوده است. چهار خلیفه اسلام، یاران نزدیک محمد، ادامه دهنده تجاوز استعماری به سرزمینهای دیگران میباشند. حال علیرغم همه این جنایات از معنویت اسلام صحبت میشود. ایدئولوگهای اسلامی میگویند اسلام برابر برکت و حریت است. میدانیم که غزوات و جنگهای اسلام برای غنیمت گیری و تجاوز به حقوق دیگران بوده است پس برکت همان ثروت ناشی از تجاوز برای جنگجویان و دزدان و حاکمان اسلام بوده است و حریت همان آزادی در تجاوز و کسب قدرت توسط عربهای قریش و دیگر قبایل عرب بوده است.
اگر بخواهیم بطرز ملموس تر چند معیار را بعنوان معنویت اسلامی در نظر بگیریم میتوان به موارد زیر توجه نمود: ایمان به الله، ایمان به توحید، ایمان به روز قیامت، اعتقاد به بهشت، اجرای نماز و روزه و حج، سربریدن گوسفند برای عید قربان، قرائت قرآن، زیارتنامه خواندن، عزاداری حسین، انتظار کشیدن امام زمان، احترام به احکام قرآنی، احترام به پیامبر و امامان، زیارت قبور، نخوردن گوشت خوک، مشروب نخوردن، حجاب بر سر داشتن، از جمله عناصر معنویت اسلامی است. دکترین اسلامی هنجارهایی را برای خوب و بد شرعی تعیین کرده و مسلمان برای انکه به عرصه گناه وارد نشود همه اجزای دکترین را باید رعایت کند. گفتار رسمی و رایجی که از معنویت اسلامی حرف میزند در واقع مجموعهای از خرافات و موهومات است. معنویت اسلام مجموعهای از باورهای پست و پائین است و فاقد ارزش متمایل به بزرگی انسانی است. در قرآن تبعیض و قتل دیگری جزو احکام الهی است. اسلام فاقد ارزشهای برابری در باره انسانها یا در مورد زن و مرد است.
بعلاوه از نظر آنترپولوژیک و انسان شناسی، برای اسلام انسان آلوده گناه است و این دنیا هرگز پاک نخواهد بود. لذت انسانی در این جهان بیانگر ناپاکی انسان است. این جهان فاقد ارزش است و تنها پس از مرگ و دسترسی به بهشت، به معنویت برتر میرسید. حال در این دنیای خار چه باید کرد؟ در این دنیای خار باید تبعیت از الله کرد و از مجموعه اعتقاد و آداب دینی پیروی نمود تا راه بهشت میسر گردد.
قرآن میگوید: «وَ یوْمَ یعْرَضُ الَّذِینَ کفَرُوا عَلَی النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیباتِکمْ فِی حَیاتِکمُ الدُّنْیا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها.»، «آن روز که کافران را بر آتش عرضه میکنند به آنان گفته میشود از طیبات و لذایذ در زندگی دنیوی خود استفاده کردید.» سوره احقاف، آیه ۲۰. در انطباق با این بینش قرآنی علی ابن ابی طالب در نهج البلاغه مینویسد: «مَثَل دنیا مانند مار است که زیر دست انسان نرم و ملایم ولی سمّ کشندهای در درون با خود دارد. نادان بی خبر به آن علاقه پیدا میکند و هوشمند عاقل از آن پرهیز مینماید.». در جای دیگر مینویسد: «ای مردم، دنیا در نظر شما بایستی کم ارزش تر از پوست درخت و اضافیها و دم قیچیهای پشم چیده شده حیوانات باشد.» و باز در جای دیگر میاورد: «به خدا سوگند دنیای شما نزد من، از استخوان خوکی در دست یک جذامی پست تر است». در نامه ۴۵ نهجالبلاغه میگوید: أُعْزُبی عَنّی فَوَ اللَّهِ لااذِلُّ لک فَتَسْتَذِ لّینی، وَ لااسْلَسُ لَک فَتَقُودینی. «ای دنیا از من دور شو، به خدا سوگند من تو را رام نخواهم شد تا خوارم سازی، و اختیارم را به تو واگذار نمیکنم تا هر کجا خواستی ببری.».
اگر بخواهیم خلاصه کنیم این دنیای زمینی پست است و در این دنیا همه گناهکار هستند زیرا به الله و پیامبر اسلام ایمان ندارند و بعلاوه این دنیا فاقد ارزش است و تسلیم در برابر الله و قضاوت الهی در روز قیامت و رفتن به بهشت، اوج مسرت معنوی است. بینش اسلام در ضدیت با زندگی انسانی و زندگی آزادمنشانه است. این بینش دینی نمیخواهد به انسان در این جهان شادی ببخشد.
جلال ایجادی
جامعه شناش دانشگاه فرانسه
معنویتی که اسلام از آن حرف میزند کدام است؟ سراسر تاریخ اسلام سرشار از زورگویی و تجاوز است. قرآن منشور جنگ علیه مخالفان و سیاست سیستماتیک نقض حقوق بشر است. تبعیض دینی و جنسییتی و سیاسی و فرهنگی تمام فضای قرآن را گرفته است. برخلاف تمام پیامبران محمد سازمانده جنگها و غزوات متجاوزانه علیه مردمان دیگر بوده است. چهار خلیفه اسلام، یاران نزدیک محمد، ادامه دهنده تجاوز استعماری به سرزمینهای دیگران میباشند. حال علیرغم همه این جنایات از معنویت اسلام صحبت میشود. ایدئولوگهای اسلامی میگویند اسلام برابر برکت و حریت است. میدانیم که غزوات و جنگهای اسلام برای غنیمت گیری و تجاوز به حقوق دیگران بوده است پس برکت همان ثروت ناشی از تجاوز برای جنگجویان و دزدان و حاکمان اسلام بوده است و حریت همان آزادی در تجاوز و کسب قدرت توسط عربهای قریش و دیگر قبایل عرب بوده است.
اگر بخواهیم بطرز ملموس تر چند معیار را بعنوان معنویت اسلامی در نظر بگیریم میتوان به موارد زیر توجه نمود: ایمان به الله، ایمان به توحید، ایمان به روز قیامت، اعتقاد به بهشت، اجرای نماز و روزه و حج، سربریدن گوسفند برای عید قربان، قرائت قرآن، زیارتنامه خواندن، عزاداری حسین، انتظار کشیدن امام زمان، احترام به احکام قرآنی، احترام به پیامبر و امامان، زیارت قبور، نخوردن گوشت خوک، مشروب نخوردن، حجاب بر سر داشتن، از جمله عناصر معنویت اسلامی است. دکترین اسلامی هنجارهایی را برای خوب و بد شرعی تعیین کرده و مسلمان برای انکه به عرصه گناه وارد نشود همه اجزای دکترین را باید رعایت کند. گفتار رسمی و رایجی که از معنویت اسلامی حرف میزند در واقع مجموعهای از خرافات و موهومات است. معنویت اسلام مجموعهای از باورهای پست و پائین است و فاقد ارزش متمایل به بزرگی انسانی است. در قرآن تبعیض و قتل دیگری جزو احکام الهی است. اسلام فاقد ارزشهای برابری در باره انسانها یا در مورد زن و مرد است.
بعلاوه از نظر آنترپولوژیک و انسان شناسی، برای اسلام انسان آلوده گناه است و این دنیا هرگز پاک نخواهد بود. لذت انسانی در این جهان بیانگر ناپاکی انسان است. این جهان فاقد ارزش است و تنها پس از مرگ و دسترسی به بهشت، به معنویت برتر میرسید. حال در این دنیای خار چه باید کرد؟ در این دنیای خار باید تبعیت از الله کرد و از مجموعه اعتقاد و آداب دینی پیروی نمود تا راه بهشت میسر گردد.
قرآن میگوید: «وَ یوْمَ یعْرَضُ الَّذِینَ کفَرُوا عَلَی النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیباتِکمْ فِی حَیاتِکمُ الدُّنْیا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها.»، «آن روز که کافران را بر آتش عرضه میکنند به آنان گفته میشود از طیبات و لذایذ در زندگی دنیوی خود استفاده کردید.» سوره احقاف، آیه ۲۰. در انطباق با این بینش قرآنی علی ابن ابی طالب در نهج البلاغه مینویسد: «مَثَل دنیا مانند مار است که زیر دست انسان نرم و ملایم ولی سمّ کشندهای در درون با خود دارد. نادان بی خبر به آن علاقه پیدا میکند و هوشمند عاقل از آن پرهیز مینماید.». در جای دیگر مینویسد: «ای مردم، دنیا در نظر شما بایستی کم ارزش تر از پوست درخت و اضافیها و دم قیچیهای پشم چیده شده حیوانات باشد.» و باز در جای دیگر میاورد: «به خدا سوگند دنیای شما نزد من، از استخوان خوکی در دست یک جذامی پست تر است». در نامه ۴۵ نهجالبلاغه میگوید: أُعْزُبی عَنّی فَوَ اللَّهِ لااذِلُّ لک فَتَسْتَذِ لّینی، وَ لااسْلَسُ لَک فَتَقُودینی. «ای دنیا از من دور شو، به خدا سوگند من تو را رام نخواهم شد تا خوارم سازی، و اختیارم را به تو واگذار نمیکنم تا هر کجا خواستی ببری.».
اگر بخواهیم خلاصه کنیم این دنیای زمینی پست است و در این دنیا همه گناهکار هستند زیرا به الله و پیامبر اسلام ایمان ندارند و بعلاوه این دنیا فاقد ارزش است و تسلیم در برابر الله و قضاوت الهی در روز قیامت و رفتن به بهشت، اوج مسرت معنوی است. بینش اسلام در ضدیت با زندگی انسانی و زندگی آزادمنشانه است. این بینش دینی نمیخواهد به انسان در این جهان شادی ببخشد.