صبحے دیگر است
و من آمده ام ،با صبح بخیرے دیگر
و با سینے صبحانه اے در دست
ڪه طعم شیرین عشق دارد
و بوے دل انگیز امید
"امید به شروعے دوباره "
این بار اما چاے را تو بریز!
فنجان دلم خالے از
گرماے دوست داشتن توست
گرمم ڪن، دوستم بدار
و من آمده ام ،با صبح بخیرے دیگر
و با سینے صبحانه اے در دست
ڪه طعم شیرین عشق دارد
و بوے دل انگیز امید
"امید به شروعے دوباره "
این بار اما چاے را تو بریز!
فنجان دلم خالے از
گرماے دوست داشتن توست
گرمم ڪن، دوستم بدار