« گفتگوی قاتل و پلیس در فیلمِ seven »
قاتل: اگر می خواهید که مردم به آنچه می گویید گوش
فرا دارند، بس نیست که به شانه های آنان دست بگذارید
تا متوجه شما بشوند.
نیاز است که با کوبه ی چکش سراغشان روی.
پلیس: تو مگر چه چیز شگفت و ویژه ای داری
که مردمان به تو گوش فرادارند؟
قاتل: من هیچ چیزِ شگفت و ویژه ای ندارم
وهرگز هم چیزی ویژه نداشته ام،
بلکه آنی که دریافته ام
شگفت و ویژه است، کرده هایم:
من آنچه گناهانِ کبیره است را پادافره دادم.
پلیس: چه؟ کرده هایت؟
چیزِ ویژه و شگفتی درآنچه کردی نیست .
و پس از یکی دوماه یکسره فراموش خواهد شد.
قاتل: شاید در آغاز دریافتش اندکی دشوار باشد
ولی دیر یا زود خواهند فهمید.
من آنچه و آنکه ام را برنگزیدم، من برگزیده شدم.
من سرمشق هستم
وآموزه هایم دیگر فراموش نخواهند شد
و پیروانی خواهم داشت که
از پسِ من، پس از من خواهند آمد.
راه های خداوند مسیح رخنه ناپذیرند.
کانالِ فلسفیِ « تکانه »
@khosrowchannel
قاتل: اگر می خواهید که مردم به آنچه می گویید گوش
فرا دارند، بس نیست که به شانه های آنان دست بگذارید
تا متوجه شما بشوند.
نیاز است که با کوبه ی چکش سراغشان روی.
پلیس: تو مگر چه چیز شگفت و ویژه ای داری
که مردمان به تو گوش فرادارند؟
قاتل: من هیچ چیزِ شگفت و ویژه ای ندارم
وهرگز هم چیزی ویژه نداشته ام،
بلکه آنی که دریافته ام
شگفت و ویژه است، کرده هایم:
من آنچه گناهانِ کبیره است را پادافره دادم.
پلیس: چه؟ کرده هایت؟
چیزِ ویژه و شگفتی درآنچه کردی نیست .
و پس از یکی دوماه یکسره فراموش خواهد شد.
قاتل: شاید در آغاز دریافتش اندکی دشوار باشد
ولی دیر یا زود خواهند فهمید.
من آنچه و آنکه ام را برنگزیدم، من برگزیده شدم.
من سرمشق هستم
وآموزه هایم دیگر فراموش نخواهند شد
و پیروانی خواهم داشت که
از پسِ من، پس از من خواهند آمد.
راه های خداوند مسیح رخنه ناپذیرند.
کانالِ فلسفیِ « تکانه »
@khosrowchannel