کانال رادیو قوچان


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


ارتباط با قلندر قوچانی
@ghalandar51

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


برنامه هفتم کانال
« رادیو قوچان »

اجرا : قلندر قوچانی
@lahjehh


کانال رادیو قوچان dan repost
در داروخانه
داستان کوتاه به لهجۂ قوچانی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
------------------------------------------------------
مندو دِواخَنَه

مردی عاشق زن و بیچه ش بید و نون حلال موبوردَک سر سفرۂ زندگیش ، نون ره با زحمت کارگری و بنّایی در مِکرد که به خاطر کار با سیمان دستاش پینَه بستَه و چَغَل رفتَه بید ، با وجود ایکه هر شو قبل از خو دستاشَ با وازلین چرب مکرد و اول صبح دستاشَه با روغن دُمبَه چرب و چیلی مِکرده اما واز هم احساس مِنَه دستاش چَغَله ، یَک روز غروب که از سرکار ، مَندَه و ذلّه ورمگشتَه سمت خَنه ، مِرَه دِواخَنَه که یَک پُمادی بَری دستاش وستنَه که نَرِم بِره
با همو رختای کارگری و سروکلّه خاکی پاکی مره مندو دِواخنه و به نسخه پیچ میگه : ﮐِﺮِﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ دَرین ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ یا همو نسخه پیچ که جِوون بیدَه و زیر سیکا کلون رِفتَه و انگشتاش تَلّ دختر مُخترها نرم و لطیف بیده و رخت دکترا بَرش کِردَه ، خودش ره بالا بالا قیاس مِنه و ایی مرد کلون ره خیلی خوردی و مسقَره میبینَه و هم مسقَره مِنه و هم با حالتی که شاخ در کِردَه موپورسَه
ﮐﺮِﻡ ﺿﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ؟
مردَ میگه : ﺑﻠﻪ
نسخه پیچ با خِندۂ معنی دار جواب مده :
ﮐﺮِﻡ ﺿﺪ ﺗﯿﺮ ﺁﻫﻦ هم دریم ، کِرِم ضد ﺁﺟﺮ ﻫﻢ ﺩﺭیم ، ﺣﺎﻻ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺸَه ﻣخی یا خاریجیشَه ؟ ﺍﻣﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺷُﻢ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ هاش ﮔِﺮﻭﻧﻪ ﻫﺎع ...
ﻣﺮﺩ یَک ﻧﮕاه ﺑﻪ ﺩﺳﺘای چغل و خشکش مندزه و بعد به نسخه پیچ هم یَک نگاه مهربون منه و میگه :
ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ سیمان کاری مونوم ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯﺑﺮ رِفتَه ، ﻧﻤتَنوم با ایی دستام ، دستاهای دختر خوشگلوم ره بیگیروم یا نازش کنوم ، نمِتنوم دستهای مهربون زنوم ره بیگیروم و بهش بوگوم دوستت دروم . ﺍﮔﻪ ﺧﺎﺭﺟﯿﺶ بَشَه خیلی ﺑﻬﺘﺮﻩ، فکر قیمتش ره مکن ، دختروم به دنیا می ارزه و زنوم فرشته ای هست که هرچی خرجش کنوم کمه ، از بهترین خارجیاش ، یَک پماد گِرون بِتی که دستام زود نَرم بره
نسخه پیچ یَکدفعه ای تَلّ مجسمه خشکش مِزِنَه و زبونش بند میَه و همکاراش که نیششان وا بید ، یا کلّه شان ره مِندزن پویین یا از خِجِلت به یَک سُلاخ موشی جا مِرن که چشم شان به ایی مرد کلون نوفتَه .
مرد سیمان کار ، همونجی بالی نیمکت دواخنه میشنَه ، خوب دستاشَه چرب مِنه که ایی دفعه بدون خجلت دخترش ره بغل کِنه و پدرانَه نازش کِنه .

پایان
@lahjehh
شعور شایستۂ ادمای مهربونَه
و
عشق مندوی سینۂ ادمهای فهمیده یافت مِرَه .

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ایی داستان کپی رفته و به لهجۂ قوچونی برگردونده رفتَه از یَک داستانی که مندوی دنیای مجازی خوندوم .


قلندر قوچانی

شما هم دل نوشته های خودتان را ارسال کنید ، تا با لهجۂ قوچانی به اشتراک همشهریان بگذاریم .
ارسال مطالب 👇👇🌹🌹
@ghalandar51
به کانال لهجۂ قوچانی بپیوندید 👇👇🌹🌹

@lahjehh


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
حتما همه این صحبتهای استاد رنانی را گوش کنید و آویزه گوش کنید!

چقدر راحت و ساده به زندگی نگاه می کند! عالی است !


کانال رادیو قوچان


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
می بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن!

@lahjehh
کانال رادیو قوچان


@attachbot dan repost
خواستگاری

🎧#شعر_و_دکلمه
#قاسم_فرخی 🎧

https://telegram.me/nimaasakk


برنامه ششم کانال رادیو قوچان
@lahjehh


برنامه پنجم کانال
« رادیو قوچان »


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
رقص محلی قوچانی

جوانان خوش تیپ و شاد قوچان معمولا در پارک نشاط قوچان (-هفت تپه ) در گوشه ای خلوت به شادی و رقص می پردازند که می دانند
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
@lahjehh


اگر آدم‌ها ، غم را با هم تقسيم نكنند
غم ، آدم‌ها را تقسيم مى‌كند !

https://t.me/joinchat/AAAAAEE_57Zgw0_4DAFlaQ
کانال رادیو قوچان


معنی لغات به گویش خراسانی - قوچان

حولی : از کلمه ی « حوالی » گرفته شده و به معنای حیاط است
ره : را
پَل : باغچه
پال پال کردن : با دست و پا چیزی هایی را زیر رو کردن و یافتن چیز مورد نظر
دَمو : لبریز
لوش : لجن ، گل آلود
چینگ : نوک
ردّ : دنبال
کوخلجیوی : کرم های داخل جوی آب ، کرم خاکی
چرخ : دوچرخه
سیکا : سایه
دیفال : دیوار
مستراب : مستراح ، توالت
چِخت : لانه پرندگان
تُندُر : تنور
مَندو : داخل
بِتی : بده
کْرَت : دفعه
مَکَم : محکم
توز و دولاخ : گرد و خاک
چَلَک : چهار لیتیری حلبی که در سر آن لوله ای برای ریختن مایعات وجود دارد .
ماچ خوردی : بوس کوچک
خَپّنَکی : آهسته و بی سر و صدا
نیمتَنَه : کُت
زُلفی : زنجیری که در را به چهاربوب وصل می کند برای بسته شدن
هیزمخنه : هیزمخانه ، انباری
درمنه : چوب ریزه ها و سرشاخه ها و علف های خشک شده برای آتش استفاده شود
قویوم : پنهان
اختلات : صحبت کردن صمیمی
بیوم : بیایم
بوتوم : بدهم
دوغرَمَه : آبدوغ خیار
اوزیپّو : بی مزه و آبکی
بریکه : برای اینکه
پادار : همیشه
زفت : غلیظ
یَک قِسِّم: یک مشت
کلون : بزرگ
خیپونگ : مخلوطی از نمک پونه ی خشک و تر و شده ( لغت کرمانجی است )
پِدینَه : پونه
دِلیم : قاچ
پیاز داغیون : در نزدیکی قوچان روستایی است بنام داغیان ( فارس زبانند ) که پیاز های آنجا معروف است و مردم قوچان از آن بیشتر استفاده میکنند به سبب تندی و خواص زیاد آن .
قَطی قاطی
ملقه : ملاقه
شور مداد : بهم میزد
بدیَه : کاسه
میسی : مسی
بید : بود
قاق : کاملا خشک - خشک و نازک
هُمُّر گُمُّر : اصطلاحی است برای با ولع و زیاده خوری
مِغَلِشتیم : می ترکیدیم ( لغت کرمانجی است )
هَسّه : سهم
پیَله : پیاله
ورخستی : بیدار شدی ، از جایت بلند شدی
تونیک : پَهن
دوری روحی : بشقابی که از فلز روی ساخته شده باشد
پِلته والور : فیتیله چراغ نفتی
به تینگُم برخورد : به غرور و شخصیتم بر خورد ، احساس بدی پیدا کردم
هیچی دیَه : دیگر هیچی
چنگلی : نون روغنی ( نوعی غذای ساده محلی است که نان تریت شده را در روغن باز و داغ شده میریزند و بعد از آغشته شدن تمام نامها با روغن آنرا میل می کنند )
قلندر قوچانی : قاسم نعمت پناه



کانال رادیو قوچان


خاطره ای به لهجۂ قوچانی

✍ قلندر قوچانی

همی که در حولی ره وا کِردوم دیدُم یَک مرغ و هفت هشتا جوجَه درن مندو پَل ، خاک ماکَه ره پال پال منن . خروس هم کنج پل که اُو دمو زِده بید و لوش رفته بید خود چینگش ردّ کوخلَجیوی میگشت . چرخوم ره بردُم بیخ سیکای دیفال مستراب حولی مان گذاشتوم و رفتوم سراغ چِخت مرغا که ببینوم تخم مُخم کِردن یا نه . سرُم ره بردُم نزدیک در تُندُر دیدم سه تا تخم وسط خاکسترا هست . دستُم ره که بردُم سمت تخم مرغا کلَّم هم رفت مندو تُندُر ، یَکی یَکی داشتوم تخما ره در مِکردوم که به سومی تخم ننم گفت : دستت درد نِکنه پسرجان او ره هم بِتی به مو برو ردّ کارِت . تخم سوم ره هم دادوم به ننم و رختامَه تِکندوم و یَک دو کِرت دستامَه مَکَم بهم زدوم و توز و دولاخای دستُم ره گرفتوم و رفتوم سمت مستراب . هم رفتوم دیدم بِخ بشکۂ نفت ، دم چَلک یَک مرغ مان اَمدَه اونجی تخم کِردَه . تخم ره ورداشتوم یَک ماچ خوردی و خَپَنکی کِردوم و جا کِردوم مندو جیب نیمتَنم و از سولاخ در مستراب تماشا کردوم ننم جا رفتَه مندو خنه یا نه . ننم مندو حولی نبید . زُلفی در ره یواشکی انداختوم و از مستراب در رفتوم ، رفتوم سمت هیزُمخنه ، تخم مرغ ره مندو دَرمنَه ها قویوم کردوم تا وقتی ننم با رفقاش در حولی نیشستن بری اختلات کِردن مو بیوم تخم مرغُم ره وردروم و ترتیب خوردنش ره بوتوم .
غذای ظهرمان دوغرمَه بید با دوغ ترشِ اوزیپّو . بریکه پادار ننم دوغرمَهاش ره اُزیپو مِکرد که سیر بریم . دوغ زَفت ره مِخرید یَک پارچ اُو مندوش مِرخت اما خاب در عوض یَک قِسِّم کلون خیپونگ هم بهش اضافه مِکرد که هم شور بره هم مِزۂ پِدینه ره بِتَه . چندتا خیار ره دِلیم دِلیم مِکرد بعد همو دِلیما ره ریز ریز مکرد و یَک پیاز داغیون تند ره هم قطی مِکرد و با مَلَقه خوب شور مداد و نِفری دو سه تا ملقه مرخت مندو بَدیَه های میسی و هرچی نون خشک بید ره مذاشت جلومان و نون های قاق ره تریت مکردیم و هُمُّر گُمُّر همچی موخوردیم که به قول کُردها مِغلشتیم .
مو او روز ره دوغرمَه نوخوردوم و گفتوم سُرم درد مِنَه خوابُم میَه . ننم هَسّۂ موره مندو یَک پیلَه رخت و گفت از خواب ورخستی بخور .
خلاصه ..... وقتی که از خواب ورخستوم دیدُم هیچکی خنه نِست . ننم رفته بید در حولی با رفقاش تونیک رفته بیدن و آمار و اخبار محله ره گزارش مدادن و فیلم مردم ره ورمداشتن . بقیه هم هرکس رفته بید ردّ کاراش . مو بیدوم و تخم مرغی که قویوم کرده بیدوم . اول والورمان رو روشن کِردوم ، بعد یَک کم روغن دنبه و پی از مندو دبّه رختوم مندو دوری روحی مان و پِلتۂ چراغ ره کم کِردوم که روغن به حال خودش وا بره تا مو بُرُم تخم مرغ ره از هیزمخنه بیارُم ، رفتومو ..... هرچی مندو درمنه ها ره گشتوم تخمم ره یافت نکردوم که نکردوم . فهمیدوم که کار ، کار ننمه ، به تینگُم برخورده بید و هیچی هم بهش نمتنیستوم بُگم . هیچی دیَه ، بجای اینکه کونمه بُزنُم به آب یخ ، خرندوم و ... رفتوم سمت روغن مندو دوری که داشت موسوخت . جاتان خلی یَک چنگلی ساختوم و خوردوم و روشم دوغرمَه ای ره که ننم نگاه داشته بید ره با پیله سر کشیدوم و فِرت کردوم و هی چُسبید هَه . بریکه ظهر نون نوخورده بیدُم همچی گشنُم بید که از پُلو هم بیشتر چُسبید .

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

لطفا اگر تمایل دارید ، مطلب فوق را روخوانی کرده و ضبط کنید و ارسال ، برای استفاده در برنامه پنجم « رادیو قوچان » .

ارتباط با قلندر قوچانی
@ghalandar51

🌹🙏🌹🙏🙏🌹🙏🙏🌹🙏🌹



کانال رادیو قوچان


اثر كبري يا تصميم كبري ؟!


در قرن ١٨ زمانی که انگلیس ، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند
و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند.

این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر میرسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود
اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل میدادند هر روز بیشتر میشد .
دولت از پیامد این کار غافل شده بود زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند.

البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمیدهد فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند در هر طرف شهر رها کردند .
بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد ...از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد میشود .

اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب درحل مسائل که میتواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد .

ما تاکنون نمونه‌های بسیار زیادی از این گونه تصمیمات را در طول نیم قرن اخیر در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی از دولتمردان کشور شاهد بوده‌ایم!

به عنوان نمونه ما بعد از اتمام جنگ تا امروز حداقل ۴٠% از کل درآمد کشور را به دلیل کم‌تجربگی و بی‌سوادی مديران مون نابود كرديم ...

✍️عاطفه يعقوبي

رادیو قوچان
@lahjehh




کانال رادیو قوچان
تصنیف ایرانی
خواننده :
شقایق اولاد زاده
@lahjehh


قرار جان

شقایق اولادزاده 🎤
آهنگ و تنظیم: محمدزمان اسماعیلی
شعر: محمد اکبری


رادیو قوچان


هفتمین جلسه ی انجمن شعر قوچان با حضور اکثریتی ی شاعران جوان قوچانی در اداره ارشاد برگزار شد .

جلسات هفتگی انجمن شعر قوچان با مسئولیت قاسم نعمت پناه
چهار شنبه ها ، ساعت ۶ تا ۸ بعد از ظهر
اداره ارشاد


com.hiqrecorder.full-1.apk
3.7Mb
نرم افزار ضبط صدا


برنامۂ چهارم کانال

« رادیو قوچان »


بخشی از برنامه چهارم کانال
« رادیو قوچان »
ویژه ماه رمضان- طنز


برنامه سوم کانال

« کانال رادیو قوچان »

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

4 889

obunachilar
Kanal statistikasi