ماتیکان داستان


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


?داستان نویسان و دوستداران داستان
?کانال ماتیکان داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران زمین معرفی کنید
ارتباط با مدیر کانال
@vahidhosseiniirani

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


📢داستانهای خیلی کوتاه یا رمان پست مدرنیستی؟
@matikandastan

✒درباره کتاب آناناس، نوشته وحید حسینی ایرانی

سعیده امین زاده: ◀دوره پست مدرن در ادبیات داستانی، دوره ی اوج دگرگونی پیرنگ بود، آن قدر که بعضی مخاطبانِ آثار پست مدرن باور نمی کردند که آن تکه تکه هایی که از یک کتابِ مثلا دویست صفحه ای می خوانند، نه مجموعه ی داستان کوتاه، که مجموعه فصل های یک رمان اند! شاید مثال شاهد بر این مطلب، « صید قزل آلا در آمریکا»، نوشته ی ریچارد براتیگان، و یا « اگر شبی از شب های زمستان مسافری» نوشته ی ایتالو کالوینو باشد. در هر فصلِ این کتاب ها با جنبه جدیدی از داستان مواجه می شویم که به کلی با قبلی متفاوت است و گویی نویسنده یک موضوع را از جنبه های مختلفی می نگرد که مجموع این جنبه ها منجر به درک ما از شخصیت، یا یک پدیده می شود.
این گونه است که شاهد دگرگونی مفهوم پیرنگ هستیم؛ همان چیزی که جوهره ی داستان ماست و علت حرکت آن از نقطه ای به نقطه ی دیگر. این شکل نگاه به پیرنگ، تمامی قواعد و ساختارهای از پیش تعریف شده را در هم می شکند و پیرنگ را به عنوان کانون شکل گیری داستان، نه نقطه ای متمرکز، که مجموعه ای از نقاط در نظر می گیرد؛ همانند آینه ای با کانون های متعدد که از هر زاویه تصویری دگرگونه می سازد. اما مسیری دیگر هم در نگاه به خرده پیرنگ هست. مسیری که پیرنگ ها را آن قدر از هم می شکافد که هر یک داستانی مستقل می شوند با نقطه ی کانونی خاص خود که قائم به ذات و مجرد از هر داستان دیگری می توانند موجودیت خود را حفظ کنند. مجموعه داستان آناناس به این نوع نگاه نزدیک تر است.
داستان های این مجموعه که کوتاه و اغلب خیلی کوتاه هستند و ابداعات مینی مالیستی خاص نویسنده را در روایت دارند، اگر فارغ از دسته بندی و نام گذاری قرار گیرند می توانند خرده پیرنگ های یک رمان پست مدرن را شکل دهند که روح و جوهره ای یگانه را برای آن ها متصور می سازد. این نگاه به داستان در عین جامع نگری، دقت و ریزنگری را به شکلی توأمان دارد.

◀همه ی آدم های داستان های کتاب آناناس به گونه ای شخصیت های سرگشته و عاصی از شکل امروزین زندگی اند و در برابر بُهت و حیرتی که رفتارهای آدمیان و جامعه ی پیش روشان در آن ها به وجود می آورد پاسخی حیرت انگیز و بهت برانگیز نشان می دهند. انگار هر قدر پوچی جامعه ی مدرنی که سنت را پس می زند بیش تر اوج می گیرد، رفتار پوچ گرایانه و سرخوشانه ی آدم ها بیش و بیش تر نمایان می شود. اما این ریشخند به پوچی و کم مایه گی جهان در بعضی داستان ها رنگ اساطیری هم پیدا می کند و به آن سابقه ای ازلی می دهد، از جمله در داستان انتقام جن.

◀نگاه متمرکز روی تصادف در وقایع ، که از مشخصات بارز آثار پست مدرنیستی است، در آناناس بسیار به چشم می خورد؛ از جمله در بازی های ایهام گونه و سراسر تصادف داستان «مناظره جویس و گراس» که همین باعث می شود پیرنگ های هر داستان، یا داستانکی، خرده پیرنگی برای پیوستن به بدنه ی پیرنگ واحد بسازد و این از منظری دیگر کتاب آناناس را به روحی پست مدرنیستی نزدیک می کند.

◀ارتباط آدم ها با جهان پیرامون شان در آثار پست مدرنیستی واقعی نیست و این چیزی است که عینا در کتاب آناناس دیده می شود. در روابط آدم ها هیچ نشانی از همدلی و عاطفه نیست. آدم ها با هم اند، اما این آمیزش و ارتباط عاری از همدلی و همراهی احساسی است. این البته حکایت دنیای مدرن است که گرچه در طنزی تلخ، راهها و وسایل ارتباطی در آن بی شمارند، اما ارتباط واقعی میان انسان ها کم تر اتفاق می افتد و روز به روز هم کم و کم تر می شود.

◀نحوه ی برخورد آدم ها با وقایع نیز فضایی پست مدرنیستی دارد. آدم ها با قطعیت به پدیده ها نگاه نمی کنند. از منظری معکوس نیز وقایع عدم قطعیتی مضاعف را القا می کنند که نشان از مواجهه با جهانی دارد که هر لحظه و هرجا بیش تر و بیش تر از ثبات فاصله می گیرد و پراکنده تر و ناامن تر می شود. به نوعی، پراکنده گی داستان هایی که می توانستند در دل یک پیرنگ واحد جا بگیرند نیز این معنا را القا می کند و به جهانی که مدام در تطور میان وحدت و پراکنده گی است کنایه می زند.

◀آناناس نیز به تمامی حکایت جهان امروز است و تصویر آن را همچون منشوری که در نقاطی شعاع های نور را مجتمع و در نقاطی دیگر آن ها را پراکنده می کند، کارکردی چندوجهی در روایت و داستان پردازی دارد که اگر تداوم یابد می تواند سبکی تازه بیافریند، چندان که در پیرنگ هزارتوی خود این را نشان می دهد. (مجله تجربه، دی ۱٣٩۶)
@matikandastan


📢داستانهای خیلی کوتاه یا رمان پست مدرنیستی؟
@matikandastan

دوره پست مدرن در ادبیات داستانی، دوره ی اوج دگرگونی پیرنگ بود، آن قدر که...

👇👇👇


📢دروغ زیبای داستان
@matikandastan

کاوه فولادی نسب: چند سال پیش، در دانشکده‌ی معماری، با یکی از دانشجوهایم درباره‌ی پایان‌نامه‌اش حرف می‌زدم. موضوع کارش طراحی اقامتگاهی برای مهاجران بود. درباره‌ی مسایل مختلفی حرف زدیم؛ از مباحث نظری و فنی معماری گرفته تا لزوم توجه واقع‌بینانه به مسایل اقتصادی و مالی در چنین پروژه‌هایی. یادم هست که اواخر گفت‌وگوی‌مان، بهش گفتم «بیشتر از هر چیزی لازم داری با زندگی مهاجرا آشنا شی؛ انگیزه‌ها، موانع، دلخوشیا، کمبودا و خلاصه، سبک زندگی‌شون. برای اینا بد نیست چندتایی داستان و رمان هم بخونی؛ داستانا و رمانایی که به امر مهاجرت و زندگی مهاجرا پرداخته‌ن و می‌تونی با خوندن‌شون به مساله نزدیک‌تر شی.» گفت «یعنی قصه بخونم استاد؟» پوزخندی زد و ادامه داد:‌ »چندتا کتاب علمی درست‌وحسابی بهم معرفی کنین.» بهتم برد. چند لحظه‌ای نتوانستم چیزی بگویم. از آن مواقعی بود که در کسری از ثانیه، هزار فکر و خیال از سرت می‌گذرد. گفتم «نفهمیدم چی گفتی.» حرفش را تکرار کرد. نفهمیده بود چی گفته بودم. نیم‌ساعتی برایش روضه خواندم که رمان و داستانْ خودِ زندگی است؛ تجربه‌ای ناب که به خاطر همه‌ی محدودیت‌های بشری نمی‌توانی در جهان و زندگی واقع داشته باشی. این‌طوری نیست که فکر کنی داستان فقط برای سرگرمی است. سرگرمت هم می‌کند، این درست. اما در حقیقت تجربه‌ی زندگی‌های دیگر و وضعیت‌وموقعیت‌های دیگر است در متنی روایی، که به رشد آگاهی و استدراکت از هستی منتهی می‌شود؛ و بله، هرکه بامش بیش، برفش بیشتر، هرقدر معرفتت بیشتر باشد، می‌توانی درک و دریافت عمیق‌تری از متن داشته باشی. هفته‌ی بعد که آمد، پنج شش کتاب فارسی و انگلیسی درباره‌ی مهاجرت و دایاسپورا و موضوعات مرتبط با خودش آورده بود. آدم کتاب‌نخوانی نبود، همه را در همان یک هفته مطالعه کرده بود. گفتم «رمانا و داستانایی رو که گفتم، خوندی؟» گفت «نه استاد، شرمنده. اینا به نظرم مفیدتر بودن.» آدم دیکتاتورمآبی نبودم و نیستم که بگویم باید همین کاری را بکنی که من می‌گویم. کارْ کار او بود و حق انتخاب هم با او... و البته، انتخابش من را عمیقاً به فکر فرو برد. در این سال‌ها بارها و بارها این خاطره را مرور کرده‌ام. حتماً یک جای کار می‌لنگد. چطور ممکن است فرهیختگان جامعه‌ای چنین نظر یا قضاوتی درباره‌ی رمان و داستان داشته باشند؟ لذت متن و کیفیت ادبی و خیال‌ورزی به کنار، ‌آیا جز این است که یکی از بهترین راه‌ها و گذرگاه‌های اندیشیدن، رمان و داستان خواندن است؟ آیا جز این است که به قول جان آپدایک «داستان دنیای ما را توسعه می‌دهد»؟ (روزنامه وقایع اتفاقیه)
@matikandastan


7.pdf
259.6Kb
📃صفحه ادبیات و اندیشه روزنامه شهرآرا؛ ٧ دی ۱٣٩۶

✒فروغ؛ شاعری که سرودن زندگی اش بود
✒بیضایی؛ وامدار متون کهن ایرانی
✒داستان
✒شعر
و ...

@matikandastan


📃صفحه ادبیات و اندیشه روزنامه شهرآرا؛ ٧ دی ۱٣٩۶

✒فروغ؛ شاعری که سرودن زندگی اش بود
✒بیضایی؛ وامدار متون کهن ایرانی
✒داستان
✒شعر
و ...

@matikandastan

👇👇👇


ماتیکان داستان dan repost
✒داستان‌خوانی و نقد در نشست«ماتیکان داستان»
📢ورود برای همه شیفتگان ادبیات و نوشتن،آزاد و رایگان است
📃پنجشنبه‌ها ۵ تا ٧عصر:مشهد،سه‌راه ادبیات، ابن‌سینای۶،کافه‌کتاب سلام
@matikandastan
@cafeketabsalam


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📢انتقادات تند محمود دولت آبادى از مسئولان فرهنگی در مراسم نخستين جايزه ادبى احمد محمود
@matikandastan


📢ما فرزندانِ محمود هستیم
@matikandastan

مهدی یزدانی‌خرم: چهارم دی‌ماه سالروز تولد احمد محمودِ نویسنده است؛ نامی که طنینِ بلندش را رسانده به روزگار ما علی‌رغم ممنوعیت درخشان‌ترین رمانش، «همسایه‌ها» . این طنین بلند در تمام سال‌هایی که او فروتنانه در حصری خانگی بود انگار و کتاب‌هایش کم و سخت منتشر می‌شدند خود را به مخاطبان چند نسل رساند حتا بعدِ مرگِ نویسنده‌ محصور در اولِ دهه‌ هشتاد. اینکه محمود که بود و چه کرد در ساختارِ رمان‌نویسی ایران، اینکه چه ساخت و کجا ناموفق بود امری‌ است علی‌حده و مثلِ هر داستان‌نویسِ دیگری. اما او در زمانه‌ افسردگی، «آناتومی بلاهت و افسردگی» نشد. با تمامِ جانش از افسردگی گریخت و حتا در روزهای آخر عمرش که ریه‌اش دیگر نایِ جنبیدن نداشت، سرخوشانه سیگارش را روشن می‌کرد و سخن می‌گفت. احمد محمود چنین بود که تبدیل شد به حافظه جمعی ما شاید، به داستان‌نویسی که نسل‌های گوناگون می‌خوانندش با ذائقه‌های سیاسی مختلف. او «کهنه» نشد مثل بسیاری نویسندگانِ هم‌نسلش و انگار نوتر می‌شود هرچه از زمانه‌اش دورتر می‌شویم. چنین است که محمود «خاص» می‌شود و یگانه. مسیری که برای نوشتن می‌پیماید منحصربه‌فرد می‌شود و دُردانه. مشقتِ نویسنده‌بودن در فضایی که نویسندگان گاه باید افسرده، خودشیفته، پر مدعا و گاه پر نفرت باشند، او را آب‌دیده کرد. محمود به خود حق افسردگی نداد، در‌حالی‌که مستحقش بود. از شش‌در ایام که بر او بستند نهراسید هرچند رنج مالی و معنوی بسیار درک کرد و نفسش تنگ شد. و همین است که داستان‌نویسی چون او را که تکه‌ای از رئالیسم قصه‌گوی ایرانی‌ است بارورتر از بسیاری از هم‌نسلانش می‌کند و مقابل روی ما قرار می‌دهد. مردی همیشه در تبعید که در شرق تهران زیست و در انتهای غربش در خاک شد. از جنوب آمد و در شمال چهره شد. گویا به صلیب کشیده شد بر این چلیپای وطنی تا رنج نوشتن در این خاک را بر جانِ خود سزاوار و روا دارد مگر راهی باز شود به آینده، به افقی که محمود به آن باور داشت، که اگر نمی‌داشت «درختِ انجیر معابد» را نمی‌نوشت. و این است روزگار مرد مصلوب ادبیات ما که فروتنانه و با لبخند از بالای صلیبش به ما می‌نگرد و لبخند می‌زند. و چنین است که محمود هر سال نو به نو متولد می‌شود و می‌زید و ما را اعتلا می‌دهد با کلماتش، با احمد محمودبودنش. (منبع: روزنامه شهرآرا)
@matikandastan


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
خاطره شگفت انگیز سرکارگرِ آرامگاه فردوسی از سال ۱٣۴٣:

📢مردی که استخوانهای فردوسی را از قبرش درآورد
@matikandastan

منبع: شهرآرامحله
@shahraramahaleh

📌این ویدئو را برای دیگران هم بفرستید


🎧بشنوید داستان کوتاه "ضايعه مغزي" نوشته دونالد بارتلمي و برگردان پارسیِ شيوا مقانلو را با صدای نگار محقق. این داستان در کتاب "زندگی شهری"(نشر بازتاب نگار) به چاپ رسیده است.
@matikandastan


📢حرف زدن ایرانی‌ها برای صرب‌ها به آواز می‌ماند
@matikandastan

بویانا دویچ، معلم زبان فارسی دبیرستان زبان‌های خارجی بلگراد: ◀از کودکی ماجراجو بوده‌ام. مطمئنم که ماجراجویی در من ویژگی فطری است. هنگامی که بزرگ می‌شدم دچار ماجراهای فراوانی شدم اما یک ماجرای خاص  قابل ذکر است: "یاد گرفتن زبان فارسی". می‌توان گفت که زبان فارسی زیباترین ماجرای من است. شعر و ادبیات و تاریخ و هنر ایران همیشه برایم جالب بوده است.

◀از دو سال پیش با امضا تفاهم‌نامه‌ای میان رایزنی فرهنگی و نماینده رسمی بنیاد سعدی در صربستان و دوشکو بابیچ رئیس دبیرستان ادبیات و زبان‌های خارجی بلگراد، برای نخستین بار کلاس درس زبان فارسی برای دانش آموزان دبیرستان‌های صربستان در این دبیرستان به طور آزمایشی  آغاز شد. این دوره‌ها تحت نظارت سازمان ارزشیابی آموزشی وزارت آموزش صربستان است. همه ما امیدواریم و تلاش می‌کنیم که اجرای موفق این دوره‌ها باعث شود تا درس زبان فارسی به صورت رسمی در بقیه دبیرستان‌های صربستان هم تصویب شود.

◀در دبیرستان ادبیات و زبان‌های خارجی در سطح پایه، میانی و در سطح پیشرفته فارسی تدریس می‌کنم.

◀در دبیرستان دانش‌آموزان تا سطح تکمیلی فارسی یاد می‌گیرند. هر دانش آموز دبیرستان ادبیات و زبان‌های خارجی که دوره آموزش زبان فارسی را به پایان برساند گواهی‌نامه می‌گیرد.

◀از بچه‌ها پرسیدم چرا زبان فارسی یاد می‌گیرند. به من گفتند که زبان فارسی شیرین است و دوست دارند آن را به خوبی یاد بگیرند. ادبیات ایران هم برایشان هم بسیار زیباست. یکی از دانش آموزان به من گفت که آشنایی با یکی از کهن‌ترین زبان‌های جهان در واقع آشنایی با یک فرهنگ بی‌نظیر است.

 ◀به نظرم تقویت انگیزه برای یادگیری زبان فارسی خیلی مهم است. اگر از من بپرسید بهترین روش یادگیری زبان فارسی چیست، باید به شما بگویم که بلد نیستم اما مطمئنم که هر زبان‌آموزی این سوال را خود می‌پرسد. به بچه‌ها گفتم که یک دفتر خاطرات به زبان فارسی داشته باشند، رادیو گوش کنند، بازی‌های رایانه‌ای فارسی انجام بدهند، از اپلیکیشن‌های رایگان استفاده کنند و محتوایی به فارسی پیدا کنند که برایشان جالب است.

◀برای اکثریت دانش‌آموزان یاد گرفتن زبان فارسی آسان است و آنها علاقه دارند در دانشگاه هم زبان فارسی درس بخوانند. بعضیشان دوست دارند هر چه زودتر به ایران بروند و آنجا به فارسی صحبت کنند.

◀به نظرم فارسی در مقایسه با زبان‌های دیگر مخصوصا از لحاظ دستور زبان ، سخت نیست.  زبان چینی خیلی سخت است.

◀برای اکثریت دانش‌آموزان یادگیری فارسی آسان است. برای بعضی از دانش‌آموزان در سطح پایه دیکته سخت است، همچنین نبود علامت‌ها برای صداهای فارسی هم موقع خواندن برای دانش آموزان سخت است.

◀آهنگ صحبت فارسی‌زبان‌ها برای اکثریت صرب‌ها شبیه زبان‌های ترکی و عربی است. وقتی ایرانیان حرف می‌زنند صرب‌ها فکر می‌کنند آنها دارند آواز می‌خوانند. زبان شما این قدر شیرین است! (منبع:ایسنا)
@matikandastan


ماتیکان داستان dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📹جادوی طنز و روایتهای تلخ
این مستندِکوتاه درباره گابریل گارسیا مارکز نویسنده نامدار آمریکای لاتین است
📢ازاینکه با بازفرستیِ این ویدئو،ماتیکان داستان را به دیگران معرفی میکنید،سپاسگزاریم
@matikandastan


ماتیکان داستان dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📹پرسش بسیارمهم: فلسفه به چه کار می آید؟
اگرهنوز نویسندگانی هستندکه به لزوم مطالعه فلسفه باورندارند،حتمن این ویدئورا ببینند.
@matikandastan
📢سپاس ازاینکه با بازفرستیِ ویدئو مارا به دیگران معرفی می کنید


ابو الفضل ملایجردی dan repost
ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺑﺮاﻱ ﺿﺒﻄ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺩﺭﺳﻲ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎﻳﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰ

اﮔﺮ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﺎﺭﻱ ﺩاﺭﻳﺪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﭙﻴﻮﻧﺪﻳﺪ...🙏🙏🙏

https://t.me/joinchat/A2uhtRHYYckqKWSFisiJQA


داستان "مثل چيزي كه مادر درست مي كرد" نوشته شرلي جكسن را با صدای نگار محقق بشنوید.
📘از كتاب: به انتخاب مترجم
✒احمد اخوت
📎نشر افق
@matikandastan


ماتیکان داستان dan repost
📢رمان عاشقانه از نویسنده‌ای که به روش سامورایی خودکشی کرد
@matikandastan

یوکیو میشیما نویسنده‌ی مطرح ژاپنی در سال ۱٩٢۵ متولد شد و در سال ۱٩٧۰ در اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ژاپن، هاراگیری (خودکشی آیینی سامورایی‌ها) کرد. حاصل عمر کوتاه این نویسنده هشت رمان، چهار نمایش‌نامه، پنجاه داستان کوتاه، ده نمایش‌نامه‌ی تک‌پرده‌ای، یک سفرنامه‌ و چندین مقاله است. معروف‌ترین اثر وی چهارگانه‌ی «دریای حاصلخیزی» است که آخرین جلد آن را صبح روزی که اقدام به هاراگیری کرد تحویل ناشرش داد.

«آوای امواج» داستان عاشقانه‌ی ساده‌ای از یوکیو میشیما ست که با برگردان پارسیِ فرناز حائری به همت نشر قطره منتشر شده است. این رمان در سال ۱٩۵۴ در ژاپن موفق به دریافت جایزه‌ی ادبی «شینچوشا» Shinchosha شد.
@matikandastan


ماتیکان داستان dan repost
📢رمان عاشقانه از نویسنده‌ای که به روش سامورایی خودکشی کرد
@matikandastan

یوکیو میشیما نویسنده‌ی مطرح ژاپنی در سال ۱٩٧۰ در اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ژاپن، هاراگیری کرد...

👇👇👇


شهرآرا محله dan repost
⭕️مرحوم کربلایی محمد نیازی (معروف به کل مندلی لره ) از کهنسالترین افراد #آبکوه بود.
او قدمت این محله را از زمان امام رضا(ع) می‌دانست
📖از کتاب «روزی‌روزگاری‌آبکوه» نوشته علی دشتبان
@shahraraMahaleh


ماتیکان داستان dan repost
✒داستان‌خوانی و نقد در نشست«ماتیکان داستان»
📢ورود برای همه شیفتگان ادبیات و نوشتن،آزاد و رایگان است
📃پنجشنبه‌ها ۵ تا ٧عصر:مشهد،سه‌راه ادبیات، ابن‌سینای۶،کافه‌کتاب سلام
@matikandastan
@cafeketabsalam


ماتیکان داستان dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
📹مستند زندگی دکتر رضا براهنی، داستان نویس و شاعر سرشناس ایرانی؛ از نوشتن کتابهای تاثیرگذار و مقالات جنجالی درباره اخوان، گلشیری و... تا تدریس در زیرزمین و مهاجرت از ایران.

@matikandastan

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

2 812

obunachilar
Kanal statistikasi