#🍁آواز_قو🍁
#پارت_صد و چهار
🍂🍂🍂🍂🍂
مثل خودش جدی گفتم:
_چه ضربه ای؟!
دستی تو موهاش کشید و دوباره تو چشمام خیره شد.
_ببین من میدونم دخترا تو سن تو چقدر رویایی فکر میکنن همین باعث میشه ضربه بخورن...چون همه ی احساسشون رو میذارن واسه اون آدم...من نمیخوام اینجوری شه سوین.
حرصی تو چشماش نگاه کردم و گفتم:
_خب تو چی میخوای؟!
_من۳۳ سالمه...اینو میدونم که هیچوقت آدم ازدواج نیستم...
پوزخند زدم:
_ازدواج؟؟!
_صبر کن...حرفم تموم نشده...آدمی که قصد ازدواج نداره پس یعنی قصد رابطه ی جدی رو نداره.
کلافه گفتم:
_چرا انقدر میپیچونی؟؟؟واضح حرفتو بزن.
صورتش رو بهم نزدیک تر کرد و گفت:
_واضحش اینه که دید من به رابطه با دید تو فرق داره.
منم بهش نزدیک شدم و معنا دار گفتم:
_ازکجا میدونی؟؟
نگاهش برقی زد و چیزی نگفت.
لبخند پیروزمندانه ای زدم و گفتم:
_انقدر نگران من نباش.
_من نگران عمومم...نمیخوام بعدا که رابطمون تموم شد اون از کارش بیکار شه تو این سن.
قاطع گفتم:
_هیچوقت این اتفاق نمیوفته!!
_حتی اگه از من متنفر شی؟!
🍂🍂🍂🍂🍂
@mf_hessa99
#پارت_صد و چهار
🍂🍂🍂🍂🍂
مثل خودش جدی گفتم:
_چه ضربه ای؟!
دستی تو موهاش کشید و دوباره تو چشمام خیره شد.
_ببین من میدونم دخترا تو سن تو چقدر رویایی فکر میکنن همین باعث میشه ضربه بخورن...چون همه ی احساسشون رو میذارن واسه اون آدم...من نمیخوام اینجوری شه سوین.
حرصی تو چشماش نگاه کردم و گفتم:
_خب تو چی میخوای؟!
_من۳۳ سالمه...اینو میدونم که هیچوقت آدم ازدواج نیستم...
پوزخند زدم:
_ازدواج؟؟!
_صبر کن...حرفم تموم نشده...آدمی که قصد ازدواج نداره پس یعنی قصد رابطه ی جدی رو نداره.
کلافه گفتم:
_چرا انقدر میپیچونی؟؟؟واضح حرفتو بزن.
صورتش رو بهم نزدیک تر کرد و گفت:
_واضحش اینه که دید من به رابطه با دید تو فرق داره.
منم بهش نزدیک شدم و معنا دار گفتم:
_ازکجا میدونی؟؟
نگاهش برقی زد و چیزی نگفت.
لبخند پیروزمندانه ای زدم و گفتم:
_انقدر نگران من نباش.
_من نگران عمومم...نمیخوام بعدا که رابطمون تموم شد اون از کارش بیکار شه تو این سن.
قاطع گفتم:
_هیچوقت این اتفاق نمیوفته!!
_حتی اگه از من متنفر شی؟!
🍂🍂🍂🍂🍂
@mf_hessa99