دژ نبشت سپنتا


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


شکلگیری کانال ۱۴۰۱/۱۲/۲۳
مدیر دژ نبشت
@Sepanta1sepanta
کانال لیست کتاب سپنتا
https://t.me/listketabsepanta
کتابخونه سپنتا
@sepantaKETAB
گاه گذاشتن نسک تسوک ۶ ، ۱۲، ۱۸
(در روزهای تبادل دگرگون میشه)
پنجشنبه تسوک ۱۸ ریشه زبانزد
جمعه تسوک۱۴ کوئیز دانستنی

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Noma’lum dan repost
-درود یاران🤍🕊

دوستانی که علاقه دارن
به ادیت و مطالب ملی گرایانه و تاریخی
میتونن به چنلمون تشریف بیارن 🤍
-تازه تاسیس و تازه نفس🔥

🆔@YekMelliGara


#ریشه_زبانزد ۴

#گربه_رقصانی

گربه رقصانی کنایه از کارهای بی مغز و مایه و اعمال کودکانه است . یا به تعبیر دیگر درکارها مانع به وجود آوردن ، کاری را به تاخیرانداختن ، تعلل و امروز و فردا کردن در ادای حقی که در تمام موارد با ضرب المثل بالا تشبیه و تمثیل می شود .

اکنون باید دید که رقص گربه یا به اصطلاح دیگر گربه رقصانی با اعمال بی مغز و بی رویه و تاخیر در امور چه ارتباط و بستگی دارد .
در ازمنه قدیم نه عروسک صامت پیدا می شد و نه عروسک ناطق پس بهترین راه چاره برای دختر بچه ها این بود که بچه گربه ملوس و مانوسی را که در غالب خانه ها نگاهداری میشد با همان تکه پارچه ها قنداق کنند یعنی دستها و پاهایش را در درون قنداق قرار دهند تا پنجه نزند و فرار نکند.آنگاه او را در بغل گرفته در گوش او لالایی بخوانند تا به زعم خویش او را بخوابانند . گاهی هم به این حد قناعت نکرده به قول شادروان مستوفی :" دختر بچه ها گربه را قنداق می کردند و سردست گرفته می رقصانیدند که گربه رقصانی کنایه از همین کارهای بی مغز و مایه بچگانه است ."

اتفاقاً گربه را قنداق کردن و رقصانیدن در مازندران هم معمول و متداول بود و شاید در بعضی روستاها نیز هنوز معمول و رایج باشد . سابقاً بچه گربه ها به قدری ملوس و مانوس بودند که برای بزرگترها در هنگام فراغت و برای دختر بچه ها در همه حال وسیله سرگرمی و نشاط به شمار می آمدند و کمبودها را از لحاظ تفریح و انبساط خاطر و رفع بیکاری بدان وسیله جبران می کردند . البته بزرگترها با انگشتان دست و دستمال و رشته های تسبیح که غالباً در دست داشتند بچه گربه ها را به بازی می گرفتند و دختر بچه ها از ترس آنکه بچه گربه با ناخنهای تیزش پنجه نزند او را قنداق کرده به اصطلاح گربه رقصانی می کردند ولی امروزه نه آن بچه گربه ها را در خانه نگاهداری می کنند و نه برنامه های متنوع رادیو و تلویزیون و دستگاههای ضبط صوت و نوارهای موسیقی مجال چنین تفنن را می دهد .
به هرحال گربه رقصانی از مشغولیات شیرین و لذت بخش دختر بچه ها در ازمنه گذشته بود و این وسیله سرگرمی و نشاط آن چنان مورد توجه و عنایت اطفال قرار داشت که رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمده هرکار بی رویه و بچگانه را که نفع و فایدتی برآن متصور نباشد به آن تشبیه و تمثیل کرده اند .



─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─
@sepantaketab


کدام حیوان بعد از جفت گیری حیوان نر را می خورد؟
So‘rovnoma
  •   زنبور 🐝
  •   پروانه 🦋
  •   بیوه سیاه 🕷
  •   ملخ 🦗
37 ta ovoz


📘کناره گرفتن "نرسی" شاه وقت ایران از پادشاهی. (302 م)
📖"نرسی" شاه ايران از دودمان ساسانی پس از اين شنيدن شبيخون رومی‌ها و تلفات دادن ارتش ایران، از فرط اندوه بیمار شد و همان روز، پس از ده سال پادشاهی به سود پسرش "هرمز" كناره گيری كرد، اما "هرمز" تا روزی كه پدر زنده بود عنوان شاه بر خود ننهاد. "نرسی" قبلا ارتش روم به فرماندهی "گالريوس" را در منطقه فرات شمالی شكست و فراری داده بود و چون پيش بينی حمله مجدد را نمی‌كرد، نيمی از ارتش را روانه شمال شرقی كشور كرده بود كه "گالريوس" از فرصت استفاده کرده به سپاه ايران مستقر در جنوب ترکيه امروز  شبيخون زده و تلفات وارد ساخته بود. اختلاف ايران و روم در زمان "نرسی" بر سر ارمنستان بود. دو ماه بعد، همان بيماری ناشی از افسردگی شديد، سرانجام "نرسی" را از پای درآورد و "هرمز" به نام "هرمز دوم" تاج بر سر گذارد. "هرمز دوم" كه ۷ سال و ۴ ماه سلطنت كرد، نخستين شاه ايران است كه اجازه داد تصوير زن او بر سكه ضرب شود. "هرمز دوم" كه تاريخ او را به عنوان "عادل" مورد قضاوت قرار داده است، دادگاه‌های كيفری ايران را دو مرحله‌ای كرد و دستور داد كه احكام اعدام بدون تصويب و امضای او اجرا نشوند
@sepantaketab


سنگ‌نبشته‌ی نرسه در پایکولی، متنِ پهلوی، حرف‌نوشت، برگردان، یادداشت از دکتر سعید عریان
#کتیبه
#ساسانی
#زبانشناسی
#منابع_تاریخ_ایران_باستان
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@sepantaketab


سنگ‌نبشته‌ی نرسی در پایکولی.pdf
13.3Mb
#سنگ‌نبشته‌ی_نرسی_در_پایکولی
@sepantaketab
۲۴۲۴


باز پس گرفتن هرات توسط "شاه طهماسب اول". (۹۶۳ ه.ق)
@sepantaketab


غصبِ_تختِ_پادشاهی_در_ادبیاتِ_مکتوبِ_ایرانی_کتیبه‌ی_نَرسه_در_پایکولی.pdf
10.0Mb
#غصب_تخت_پادشاهی_در_ادبیات_مکتوب_ایرانی_کتیبه‌ی_نرسه_در_پایکولی؛ پژوهش: دکتر رحیم شایگان
#هخامنشی
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@sepantaketab
۲۴۳۷


خیزش.pdf
13.2Mb
📚کتاب #خیزشهای_مردم_قندهار_هرات_و_سیستان_بر_ضد_سلطه_صفویان_ایران_و_بابریان_هند_در_قرن_۱۸_میلادی

👤تالیف؛محمد اعظم سیستانی

@sepantaketab
۲۴۳۶


سپاه ۴۰ هزار نفری ايران در غرب صحرای مصر ناپدید شد. (525 پ.م)
📖بر پايه نوشته‌های هرودت، يك سپاه ۴۰ هزار نفری ايران كه از سوی "کمبوجیه" مامور شناخت و تصرف مصر شده بود در غرب صحرای مصر و در منطقه "واحه سيوا" گرفتار توفان شن شد و در زير شن مدفون گرديد. يک سپاه ديگر ارتش ايران از طريق شمال مصر و ساحل دريای مديترانه مامور تصرف ليبی شده بود که به انجام ماموريت خود موفق شد. در سال‌های اخير باستان شناسان موفق به يافتن آثاری از سپاه ناپديد شده ايران در منطقه "سيوا" شده‌اند
@sepantaketab


کمبوجیه-و-دختر-فرعون.pdf
3.7Mb
📚 #کمبوجیه_و_دختر_فرعون
✍گئورگ ابرس
🔃 جواد سید اشرف
🔖تعداد صفحات: ۵۱۲ صفحه

@sepantaketab
۲۴۳۵


قتل "آقا محمد خان قاجار" مؤسس و اولين پادشاه سلسله‏ ی قاجاريه. (۱۲۱۱ ه.ق)
@sepantaketab


صدرالتواریخ یا تاریخ صدور قاجار.pdf
9.9Mb
📚کتاب #صدرالتواریخ یا تاریخ صدور قاجار «شرح حال یازده نفر از صدر اعظم های پادشاهان قاجار»

👤تالیف:محمد حسن اعتمادالسلطنه

👤تصحیح :محمد مشیری

@sepantaketab
۲۴۳۴


‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۱۹ تیر سالروز درگذشت رحمان هاتفی

(زاده سال ۱۳۲۰ شیراز -- درگذشته ۱۹ تیر ۱۳۶۲ تهران) مشهور با نام مستعار «حیدر مهرگان» فعال سیاسی و سردبیر روزنامه‌کیهان

او پس از هوشنگ تیزابی، نشریه «بسوی «سازمان نوید» را به عنوان سازمان داخل کشور حزب توده ایران در آن دوران شکل داد.
وی برای اولین‌بار در سال ۱۳۴۵ به مدت یک سال و بار دیگر در سال ۱۳۵۰ به مدت یک سال زندانی شد. در سال ۱۳۵۲ به حزب توده ایران پیوست و گروه آذرخش (یک گروه مخفی وابسته به این حزب) را ایجاد کرد. یکی دیگر از فعالیت‌های حزبی و روزنامه‌نگاری‌اش، همکاری با رادیو پیک ایران "رادیوی حزب که از آلمان شرقی و سپس از بلغارستان پخش می‌شد" و نیز بنیان‌گذاری نشریه «نوید» بود که از سال ۱۳۵۶ در ایران منتشر می‌شد.
در بهمن ۱۳۵۷ اکثر تیترهای کیهان کار او بود، از جمله تیتر معروف مربوط به سلام نظامی جمعی از همافران نیروی هوایی شاهنشاهی ایران که به گفته تیمسار عباس قره‌باغی - رئیس ستاد ارتش آن زمان - این تیتر کمر حکومت شاهنشاهی را شکست.

پس از انقلاب:
او در تصفیه‌هایی که چند ماه پس از انقلاب در بهار ۱۳۵۸ در روزنامه کیهان صورت گرفت، از کار برکنار شد.
یکی از همکاران سابقش، دکتر صدرالدین الهی درباره او می‌نویسد: «رحمان هاتفی روزنامه‌نگاری بود که مشخصات یک کار حرفه‌ای را از راه تجربه در حد اعلا آموخته بود. وی ارزشهای خبر و تیتر را خیلی خوب می‌شناخت. به فوت و فن روزنامه‌نگاری و پیچ و خم‌های آن به کمک استعداد درخشانش به‌خوبی آشنا شده بود. در کار آرایش صفحه و انتخاب تیتر و عکس، سلیقه‌اش بی‌مانند بود.»  آصفی به نقل از یکی دیگر از همکارانش می‌نویسد: «رحمان هاتفی بچه‌ای نجیب و مهربان و یگانه بود. هر روز به شوخی، یادم است لپم را می‌کشید و آن زمان که جوان هم بودم می‌گفت، پیرمرد چطوری؟ حتی یک نفر امروز نیست که از او دلخوری داشته باشد.»
رحمان هاتفی در ۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ در تهران دستگیر شد و برای بازجویی به زندان توحید برده شد. به روایتی زیر شکنجه کشته شد و به روایتی دیگر در سلول زندان خود را با «جویدن رگ‌هایش» کشت.

آثار:
تألیف:
اکتبر و ضد اکتبر: نقد نظری بر دیدگاه‌های چپ‌گراها و چپ‌نماها درباره دوران تاریخی و راه رشد غیر سرمایه‌داری.
دیدار با آرش: بحثی در دیالکتیک منظومه آرش کمانگیر اثر سیاوش کسرایی.
چپ‌روها و مسئله‌ای به نام خرده بورژوازی.
چپ‌روها و راه رشد غیر سرمایه‌داری.
انقلاب ناتمام.
حماسه گلسرخی.

‎🆔 @sepantaketab

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رحمان_هاتفی




انقلاب ناتمام
رحمان هاتفی ، حیدر مهرگان
@sepantaketab


‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘

۱۹ تیر سالروز درگذشت مهدیه الهی‌قمشه‌ای

(زاده سال ۱۳۱۶ تهران – درگذشته ۱۹ تیر ۱۳۹۵ تهران) شاعر، مولوی‌شناس و پژوهشگر ادبیات عرفانی

او به‌ تحقیق در مثنوی مولوی و تحلیل و تفسیر ادبیات عرفانی و تطبیق آنها با موضوعات قرآنی می‌پرداخت و حدود ۶۰۰۰ بیت از ابیات مثنوی را از حفظ داشت و خود او نیز با ذوق ادبی‌اش شعر می‌گفت و «آتش» تخلص می‌کرد.
وی از کودکی در خدمت پدرش مهدی الهی‌قمشه‌ای، به‌شعر و ادب علاقه‌مند شد و شعر می‌خواند و با مثنوی الاطفال آشنا شده‌ بود. از استادان وی علاوه بر پدر از: «جلال همایی» «شهابی» «صدرالدین محلاتی» «رضازاده شفق» و «محمدتقی جعفری» می‌توان نام برد.
حسین الهی‌قمشه‌ای، نظام‌الدین الهی‌قمشه‌ای، کمال‌الدین الهی‌قمشه‌ای و مرتضی الهی‌قمشه‌ای برادران او هستند. افشین علا داماد ایشان است.

آثار:
بهار عشق: منتخب اشعار، نشر: خط زرین (۱۳۸۷).
معبد عشق، مجموعه اشعار، تألیف: مهدیه الهی‌قمشه‌ای، نشر: علم (۱۳۸۲).
کربلا وادی عشق، سروده: مهدی الهی‌قمشه‌ای، باز سرایی: مهدیه الهی‌قمشه‌ای، نشر: فاران (۱۳۸۸).
«خاطرات من با پدرم»
سیری در گلزار مثنوی: شرح حکایت‌های مثنوی معنوی، ناشر :آستان‌قدس رضوی(۱۳۹۴)

مهدیه الهی‌قمشه‌ای در ۷۹ سالگی درگذشت و در آرامستان توک مزرعه در لواسان به‌خاک سپرده شد.

‎🆔 @sepantaketab

#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مهدیه_الهی_قمشه‌ای


🔺از من چرا رنجیده ای؟🔺

اي عشقِ هستي سوز من، از من چرا رنجیده ای؟
وی در خزان نوروز من ، از من چرا رنجیده ای؟

عمریست در کار توام ، از جان خریدار توام
خاری به گلزار توام ، از من چرا رنجیده ای؟

ای سرمه ی بینایی ام ، وی دفتر دانایی ام
هم عقل و هم شیداییم ، از من چرا رنجیده ای؟

ای یار بی نام و نشان ، وی قبله گاه عاشقان
بر عاشقانی همچو جان، از من چرا رنجیده ای؟

تو آفتاب روشنی ، من سایه ی انوار تو
من بی تو عین ظلمتم ، از من چرا رنجیده ای؟
ایدوست با ما پیش از این، بودت وفایی بیش از این
حالی که در ره مانده ام ، از من چرا رنجیده ای؟

«آتش» همه شب تا سحر ، مینالد از سوز جگر
باشد که باز آیی ز در ، از من چرا رنجیده ای؟

مهديه الهي قمشه اي (آتش)

@sepantaketab


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔺نوازنده دف و خواننده : دوست و هنرمند نازنین آقای حمیدرضا اجاقی
🔺شعر از مرحوم مهدیه الهی قمشه ای ( متخلص به آتش )

اي عشقِ هستي سوز من، از من چرا رنجیده ای؟
وی در خزان نوروز من ، از من چرا رنجیده ای؟
@sepantaketab


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🔺داستان بشر پرهیزکار و ملیخای دانشمند🔺
@sepantaketab

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

365

obunachilar
Kanal statistikasi