♥️....
♥️......
♥️.........
#عفیفه💎
#جذآبترینایزندگیبانو😍✨
اینداستان!😍
#خاستگاریحضرتعلی°•🥰
{}..💐..{} روزیابوبڪرڪهجلوتربه خاستگاریفاطمهعلیهالسلامرفتهبود
بهعمرخطابڪرد ::
تونیزنزدپیامبربرو وازایشان″فاطمه″
را خاستگاری ڪن!..🙄
{}..🌙..{} عمرآنروزبهمسجدنزدپیامبر
رفتوازایشاندخترشانراخاستگاریڪرد!
پیامبرڪهموافقنبودعرضهداشت::
مننیز درامرازدواجفاطمه..
منتظر امر پروردگارم!😇
#جآنمبهاینپدرودختر🌱
{}..🥀..{} عمرڪهفهمیدماجرا ازچه قرارستونظرپیامبردر بارهاومنفیاست
برگشتپیشابوبڪروگفتڪهپیامبر مرا
هممانند تو رد ڪرد!😁😅
{}..🍓..{} درهمینهنگامخدمتڪارحضرت علیهماز ماجراباخبرشد•
و بهنزدحضرتعلیرفت...
و گفتایعلیتونیزبهنزدپیامبربرو و دخترشانرابرایخودخاستگاری ڪن😍✨
{}..🌈..{} ابوبڪروعمرهمڪهڪنجڪاوبودن🤨
نظرپیامبرخدآرانسبتبهعلیعلیهالسلام بدانند..
پیشعلیعلیهالسلامرفتندوآنهاهماین پیشنهادرابهایشاندادند!😐
همانجاحضرتتصمیمگرفتندڪهبه
مسجدنزدپیامبربروندو فاطمه{س}را از
ایشانخاستگاری ڪنند🤩🍃
{}..☔️..{} وقتیواردمسجدشدند
ازخجالتوحجبوحیاچیزیبیاننڪردند🙂
#عاخهمولابهاینماهیرو..
#مگهمیشهقربونشنرف!😍🙈♥️
{}..🍭..{} پیامبرسه مرتبهپرسیدند::
آیا بامنڪاریداری؟!
بازهمحضرتچیزیبهزباننیاوردند
#درحالیڪهسرخودراپایینانداختهبودند(:💛
{}..🍄..{} تااینڪهخودپیامبرمیفرمایند::
یا علی؛آیابهخاستگاریدخترمزهرا
آمدهای؟!
درآنزمان؛حضرتشمیفرمایند::
#بله ایرسولخدا(:🌱
{}..🌸..{} پیامبرنزد دخترشانرفتندو
موضوعراگفتند....
ڪهحضرتزهرافرمودند ::
#راضیمبهرضایخداپدرجان((:✨
#عاخهمگداریمبهترازیندختر؟!🙂^
#امابیهایپدر•😌√😍
{}..🔮..{} پیامبرعرض ڪردند:
فاطمهجان؛خدا درعلیهفتویژگیبرمن عطافرمودهاست .. :
🌹..اولڪسیاستڪه
بامنازقبربیرونمیآید..
🌷..اولڪسیاستڪه
بامنبرصراطمیایستدوبهآتشمیگویداینرابگیروآنرارهاڪن..
🌹..اولڪسیاستڪه
پسازمنبرپوششخاصرحمتخداقرارمیگیرد..
🌷..اولڪسیاستڪه
بامندرِبهشترامیڪوبد..
🌹..اولڪسیاستڪه
بامنبرجانبراستعرشمیایستد..
🌷..اولڪسیاستڪه
بعدازمندرمقامعلّیینقرارمیگیرد..
🌹..اولڪسیاستڪه
ازشرابنابطهوردستنخوردهو
سربستهبهشتیمینوشد..(:
{}..💌..{} پس ...!
#فاطمه{س}
#رضایتداد!🥰🍃
♥️....
♥️......
♥️.........
#عفیفه💎
#جذآبترینایزندگیبانو😍✨
اینداستان!😍
#خاستگاریحضرتعلی°•🥰
{}..💐..{} روزیابوبڪرڪهجلوتربه خاستگاریفاطمهعلیهالسلامرفتهبود
بهعمرخطابڪرد ::
تونیزنزدپیامبربرو وازایشان″فاطمه″
را خاستگاری ڪن!..🙄
{}..🌙..{} عمرآنروزبهمسجدنزدپیامبر
رفتوازایشاندخترشانراخاستگاریڪرد!
پیامبرڪهموافقنبودعرضهداشت::
مننیز درامرازدواجفاطمه..
منتظر امر پروردگارم!😇
#جآنمبهاینپدرودختر🌱
{}..🥀..{} عمرڪهفهمیدماجرا ازچه قرارستونظرپیامبردر بارهاومنفیاست
برگشتپیشابوبڪروگفتڪهپیامبر مرا
هممانند تو رد ڪرد!😁😅
{}..🍓..{} درهمینهنگامخدمتڪارحضرت علیهماز ماجراباخبرشد•
و بهنزدحضرتعلیرفت...
و گفتایعلیتونیزبهنزدپیامبربرو و دخترشانرابرایخودخاستگاری ڪن😍✨
{}..🌈..{} ابوبڪروعمرهمڪهڪنجڪاوبودن🤨
نظرپیامبرخدآرانسبتبهعلیعلیهالسلام بدانند..
پیشعلیعلیهالسلامرفتندوآنهاهماین پیشنهادرابهایشاندادند!😐
همانجاحضرتتصمیمگرفتندڪهبه
مسجدنزدپیامبربروندو فاطمه{س}را از
ایشانخاستگاری ڪنند🤩🍃
{}..☔️..{} وقتیواردمسجدشدند
ازخجالتوحجبوحیاچیزیبیاننڪردند🙂
#عاخهمولابهاینماهیرو..
#مگهمیشهقربونشنرف!😍🙈♥️
{}..🍭..{} پیامبرسه مرتبهپرسیدند::
آیا بامنڪاریداری؟!
بازهمحضرتچیزیبهزباننیاوردند
#درحالیڪهسرخودراپایینانداختهبودند(:💛
{}..🍄..{} تااینڪهخودپیامبرمیفرمایند::
یا علی؛آیابهخاستگاریدخترمزهرا
آمدهای؟!
درآنزمان؛حضرتشمیفرمایند::
#بله ایرسولخدا(:🌱
{}..🌸..{} پیامبرنزد دخترشانرفتندو
موضوعراگفتند....
ڪهحضرتزهرافرمودند ::
#راضیمبهرضایخداپدرجان((:✨
#عاخهمگداریمبهترازیندختر؟!🙂^
#امابیهایپدر•😌√😍
{}..🔮..{} پیامبرعرض ڪردند:
فاطمهجان؛خدا درعلیهفتویژگیبرمن عطافرمودهاست .. :
🌹..اولڪسیاستڪه
بامنازقبربیرونمیآید..
🌷..اولڪسیاستڪه
بامنبرصراطمیایستدوبهآتشمیگویداینرابگیروآنرارهاڪن..
🌹..اولڪسیاستڪه
پسازمنبرپوششخاصرحمتخداقرارمیگیرد..
🌷..اولڪسیاستڪه
بامندرِبهشترامیڪوبد..
🌹..اولڪسیاستڪه
بامنبرجانبراستعرشمیایستد..
🌷..اولڪسیاستڪه
بعدازمندرمقامعلّیینقرارمیگیرد..
🌹..اولڪسیاستڪه
ازشرابنابطهوردستنخوردهو
سربستهبهشتیمینوشد..(:
{}..💌..{} پس ...!
#فاطمه{س}
#رضایتداد!🥰🍃
♥️....