سلسلهمراتبِ دپارتمانهای علمی-تکنیکی:
مافیای پزشکی در ایران
امروز یکم شهریورماه، روز بزرگداشت ابن سینا و روز پزشک در تقویم شمسی است و جای آن دارد که قدردان زحمات پزشکان و کادر درمان به خصوص در بحران کرونا باشیم.
با این وجود میخواهم فرصت را غنیمت شمرده و به تبیین یک مسئلهی روز بپردازم و این بار از منظر فلسفهی علم و نه جامعهشناسی.
پزشکی، مجموعهای از تکنیکها و علوم حفظ و بازگشتِ سلامتیِ بدن انسان، مبتنی بر علوم زیستشناختی و شیمیایی مثل علوم تشریح، داروشناسی و... است اما پزشکی در نهایت مجموعهای از تکنیکها برای حفظ سلامتی و بازگرداندن آن است(از جمله نقدهای وارد شده بر منطقِ اکتشاف علمی در پزشکی توسط فوکو ابتنای پزشکی مدرن بر بیماری/مرگ است).
هر دپارتمان علمی-تکنیکی برای پیشبرد اهدافِ طولانیمدت و میانمدتِ خود نیاز به قسمی سازمانیافتگیِ سلسلهمراتبی دارد تا بتواند در یک ساختارِ منظم هرچه سریعتر، بهینهتر و دقیقتر به نتایج مد نظر خود برسد یا خدماتی که برایش تعریف شده را ارائه دهد.
برای رسیدن به این هدف، آنچه توسط فیلسوفانِ علم پیشنهاد شده است یک سلسلهمراتب مشخص متشکل از فیلسوف/مدیر، دانشمند علم، مهندس علم و تکنیسین علم است که به همین ترتیبی که گفته شد باید یک دپارتمان علمی ایجاد کرد بدینصورت که فیلسوف علم یا متخصص مدیریت در آن حوزهی خاص مثلا در حوزهی پزشکی متخصص مدیریتِ سلامت باید در رأس سلسلهمراتب قرار گیرد تا منطقِ اکتشافات علمی و نحوهی تولید علم را برای دانشمندان مشخص کند و بتواند با دانش مدیریتی خود یک سازمان را مدیریت کند و پس از آن دانشمندان علم قرار میگیرند که مادهی خامِ علمی را در اختیار تکنیسین ها قرار میدهند که در حوزهی پزشکی به دانشمندانِ فیزیولوژی، آناتومی، بیوشیمی، بیوفیزیک و ... میتوان اشاره کرد.
پس از دانشمندانِ علم، این مهندسانِ علم هستند که متناسب با دانش تولید شده توسط دانشمندان به تولیدِ ابزار پزشکی میپردازند با این هدف که انجام کارها برای تکنیسین را آسانتر و بهینهتر کنند و در نهایت تکنیسین های علم که از علم دانشمندان و ابزارِ مهندسان، تحت نظارت مدیران سلامت بهرهبرداری میکنند تا کار به مرحلهی نهایی برسد که پزشک یکی از همین تکنیسین ها است.
حالا در نظامِ سلامت ما چه اتفاقی افتاده و این سلسلهمراتب چگونه است؟
امیدوارم هرگز مجبور نباشید به بیمارستان مراجعه کنید اما حتماً حداقل یک بار متوجه سلسلهمراتب در بیمارستانهای ایران شدهاید که مدیر/مسئولِ نظام سلامت از بزرگترین واحد که وزارتخانهی وزارت بهداشت باشد تا کوچکترین واحدها یعنی درمانگاهها توسط پزشکان که تکنیسین های علم هستند اداره میشود.
قطعاً میتوانید تصور کنید که این وارونگی ساختاری چه فجایعی به بار میآورد که در حالی که تکنیسین/پزشک نه چیزی از منطقِ اکتشاف علمی میداند و نه چیزی از مدیریت سلامت به عنوان مدیر سلامت و بدتر این است که همزمان به عنوان تکنیسین علم مشغول کار باشد.
در چنین شرایطی است که نظام سلامت کشور درگیر انحصار میشود و چنین ظلمهایی در حق مردم و سایر اعضای کادر درمان(حتی پزشکان عمومی) میکند.
#امیرحسین_رشنودی
#مافیا_پزشکی
#فلسفه_علم
Taamoq | تَعَمُّق
مافیای پزشکی در ایران
امروز یکم شهریورماه، روز بزرگداشت ابن سینا و روز پزشک در تقویم شمسی است و جای آن دارد که قدردان زحمات پزشکان و کادر درمان به خصوص در بحران کرونا باشیم.
با این وجود میخواهم فرصت را غنیمت شمرده و به تبیین یک مسئلهی روز بپردازم و این بار از منظر فلسفهی علم و نه جامعهشناسی.
پزشکی، مجموعهای از تکنیکها و علوم حفظ و بازگشتِ سلامتیِ بدن انسان، مبتنی بر علوم زیستشناختی و شیمیایی مثل علوم تشریح، داروشناسی و... است اما پزشکی در نهایت مجموعهای از تکنیکها برای حفظ سلامتی و بازگرداندن آن است(از جمله نقدهای وارد شده بر منطقِ اکتشاف علمی در پزشکی توسط فوکو ابتنای پزشکی مدرن بر بیماری/مرگ است).
هر دپارتمان علمی-تکنیکی برای پیشبرد اهدافِ طولانیمدت و میانمدتِ خود نیاز به قسمی سازمانیافتگیِ سلسلهمراتبی دارد تا بتواند در یک ساختارِ منظم هرچه سریعتر، بهینهتر و دقیقتر به نتایج مد نظر خود برسد یا خدماتی که برایش تعریف شده را ارائه دهد.
برای رسیدن به این هدف، آنچه توسط فیلسوفانِ علم پیشنهاد شده است یک سلسلهمراتب مشخص متشکل از فیلسوف/مدیر، دانشمند علم، مهندس علم و تکنیسین علم است که به همین ترتیبی که گفته شد باید یک دپارتمان علمی ایجاد کرد بدینصورت که فیلسوف علم یا متخصص مدیریت در آن حوزهی خاص مثلا در حوزهی پزشکی متخصص مدیریتِ سلامت باید در رأس سلسلهمراتب قرار گیرد تا منطقِ اکتشافات علمی و نحوهی تولید علم را برای دانشمندان مشخص کند و بتواند با دانش مدیریتی خود یک سازمان را مدیریت کند و پس از آن دانشمندان علم قرار میگیرند که مادهی خامِ علمی را در اختیار تکنیسین ها قرار میدهند که در حوزهی پزشکی به دانشمندانِ فیزیولوژی، آناتومی، بیوشیمی، بیوفیزیک و ... میتوان اشاره کرد.
پس از دانشمندانِ علم، این مهندسانِ علم هستند که متناسب با دانش تولید شده توسط دانشمندان به تولیدِ ابزار پزشکی میپردازند با این هدف که انجام کارها برای تکنیسین را آسانتر و بهینهتر کنند و در نهایت تکنیسین های علم که از علم دانشمندان و ابزارِ مهندسان، تحت نظارت مدیران سلامت بهرهبرداری میکنند تا کار به مرحلهی نهایی برسد که پزشک یکی از همین تکنیسین ها است.
حالا در نظامِ سلامت ما چه اتفاقی افتاده و این سلسلهمراتب چگونه است؟
امیدوارم هرگز مجبور نباشید به بیمارستان مراجعه کنید اما حتماً حداقل یک بار متوجه سلسلهمراتب در بیمارستانهای ایران شدهاید که مدیر/مسئولِ نظام سلامت از بزرگترین واحد که وزارتخانهی وزارت بهداشت باشد تا کوچکترین واحدها یعنی درمانگاهها توسط پزشکان که تکنیسین های علم هستند اداره میشود.
قطعاً میتوانید تصور کنید که این وارونگی ساختاری چه فجایعی به بار میآورد که در حالی که تکنیسین/پزشک نه چیزی از منطقِ اکتشاف علمی میداند و نه چیزی از مدیریت سلامت به عنوان مدیر سلامت و بدتر این است که همزمان به عنوان تکنیسین علم مشغول کار باشد.
در چنین شرایطی است که نظام سلامت کشور درگیر انحصار میشود و چنین ظلمهایی در حق مردم و سایر اعضای کادر درمان(حتی پزشکان عمومی) میکند.
#امیرحسین_رشنودی
#مافیا_پزشکی
#فلسفه_علم
Taamoq | تَعَمُّق