پیشکش به شاعر گرامی افغان:
نجیب بارور
همسایه ی جان، حرف و حدیث تو بهانه است
مهمان که بیاید نرود، صاحب خانه است
همچون نفسی آمده ای باز روان شو
آیی نروی خلق خدا را چه گمانه است
خالو، خله را از پس بابای کلانت
تا چند بر این خانه امید روانه است
چون دادرسی دست توی خسته گرفتم
آن روز و کنون عذر و بهانه ت بچگانه است
«الجار و سپس دار» علی (ع) رستم دستان
می گفت و مرا کینه شغادان شبانه است
طفلان تو را طفل خودم دیدم و آخر
از نای جنون آتش خشمت چه روانه است
نان و نمکت دادم و گفتم که «نجیبی»
ای «باور» کینه عجب فهم ترانه است
تو زخمی جنگی و منم زخمی تحریم
هشدار که شیطان بزرگی به کرانه است
بشناس نمک حرمت این سفره نگه دار!
ایران همه جا خانه ی امید جهان است
#علی_مظفر
@alimozafar1349
نجیب بارور
همسایه ی جان، حرف و حدیث تو بهانه است
مهمان که بیاید نرود، صاحب خانه است
همچون نفسی آمده ای باز روان شو
آیی نروی خلق خدا را چه گمانه است
خالو، خله را از پس بابای کلانت
تا چند بر این خانه امید روانه است
چون دادرسی دست توی خسته گرفتم
آن روز و کنون عذر و بهانه ت بچگانه است
«الجار و سپس دار» علی (ع) رستم دستان
می گفت و مرا کینه شغادان شبانه است
طفلان تو را طفل خودم دیدم و آخر
از نای جنون آتش خشمت چه روانه است
نان و نمکت دادم و گفتم که «نجیبی»
ای «باور» کینه عجب فهم ترانه است
تو زخمی جنگی و منم زخمی تحریم
هشدار که شیطان بزرگی به کرانه است
بشناس نمک حرمت این سفره نگه دار!
ایران همه جا خانه ی امید جهان است
#علی_مظفر
@alimozafar1349