انجام
برخی معتقدند انجام تنها بهمعنی «پایان» است و مثلاً انجام کار فقط بهمعنی «پایان کار» است و مثلاً بهجای «انجام این کار دشوار است» باید گفت «انجام دادن این کار دشوار است» و بهجای «انجام وظیفه» باید گفت «انجام دادن وظیفه».
پاسخ:
١. انجام دستخوش تغییر معنایی شدهاست. این واژه پیشتر بهمعنی «پایان» بودهاست و از آن فعلهای مرکّب انجام پذیرفتن و انجام یافتن و به انجام رساندن نیز ساخته شده بودهاست:
قرن ٥: در همه شغلها که دست برد / نیکش آغاز و نیکتر انجام (دیوان فرخی، ص ٢٢٥).
قرن ٥: نشاط من ز تو آرام یابد / غمان من ز تو انجام یابد (فخرالدین اسعد، ویس و رامین، ص ٢٠٧).
قرن ٨: سلطان ... کار زفاف به انجام رسانید (رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، تاریخ سلاطین خوارزم، ص ٤٤).
قرن ٨: سلطان ... فرمود که به شرط امر مصالحه انجام پذیرد (رشیدالدین فضلالله، فصلی از جامعالتواریخ، تاریخ اسماعیلیان، ص ٤١).
٢. امروزه انجام در معنی «پایان» ظاهراً فقط در فارسی ادیبانه بهکار میرود، ولی در برخی واحدهای واژگانی، مانند به انجام رساندن و سرانجام، بهجا ماندهاست.
٣. امروزه انجام، با بسامد بالا، هم در گفتار و هم نوشتار بینشان، بهمعنی «کردن» و «انجام دادن» بهکار میرود و معنی آن برای فارسیزبانان روشن است:
ـ من آنچه موظف به انجام آنم و ... با قوانین حرفهام مغایر نیست خواهم کرد (محمد قاضی، دنکیشوت، ج ۱، ص ۳۰۹).
ـ یک هنگ ... درحین انجام یک حرکت دورانی زیر آتش توپخانۀ خودی قرار گرفت (بهآذین، دن آرام، ج ۱، ص ٤۰۱).
ـ آذر گفته بود که برای انجام بعضی کارهای عقبمانده، روز سیزده به دکان خواهد رفت (محمدعلی اسلامی ندوشن، روزها، ج ۲، ص ۳۳۸).
٤. انجام بهمعنی «انجام دادن» و «کردن»، دستکم از سدۀ هفتم، در متنهای کهن بهکار رفتهاست:
قرن ٧: غوک گفت: ... کدام خدمت است که بهدست من برخواهد آمد تا در انجام آن کمر خدمت بندم؟ (عوفی، پانزده باب جوامعالحکایات، ص ١٥٠).
قرن ٩: نظامالملک ... آنچه مصلحت و بهبودی خلقالله بوده خالصاًلوجهالله در انجام آن اهتمام نموده و از مساهلت و مناسبت بهکلی مجتنب بوده (عقیلی، آثارالوزراء، ص ٣٥٣).
قرن ۱٣: خدمتی است شاهنشاه محول فرمودهاند، شما هم برای انجام آن دو ماه زحمت آمدورفت اینجا را کشیدهاید (نامههای قائممقام، ج ٢، ص ۱٣٥).
۵. در متنهای کهن، انجام نمودن در معنی «کردن» نیز بهکار رفتهاست:
قرن ٩: این دو پادشاه باهم مدتی به جنگوجدال مشغول بودند، عاقبت فیمابین صلح انجام نمودند که ورای جیحون و آب بلخ ... در اهتمام عمال شاه فیروز باشد (تاریخ طبرستان مرعشی، ص ٢٢).
۶. در فارسی میتوان از اسممصدر و همکرد فعل مرکّب ساخت، مانند شرح دادن و کمک کردن. روشن است که عنصرهای غیرفعلیِ این فعلهای مرکّب (در اینجا: شرح و کمک) بهتنهایی نیز بهکار میروند:
شرح واقعه.
سعادت هم فقط از راه کمک به دیگران بهدست میآید (نجف دریابندری، چنین کنند بزرگان، ص ۱۱٤).
فارسیزبانان به قیاس فعلهای مرکّبی که عنصر غیرفعلی آنها اسممصدر است و بدون همکرد نیز بهکار میروند، همکرد فعل مرکّبِ انجام دادن را حذف کردهاند و از آن صورت اسممصدریِ انجام را به همان معنی «انجام دادن» و «کردن» ساختهاند. یعنی:
انجام «پایان» > انجام دادن «کردن» > انجام «کردن؛ انجام دادن»
۷. انجام همراه با تغییر معنایی، تغییر مقوله نیز دادهاست و هویت دستوری آن، که در معنیِ «پایان» اسم است، در معنی «انجام دادن» تبدیل به اسممصدر شدهاست.
درنتیجه، بهکار بردن انجام در معنی اسممصدری درست است.
پیکرههای زبانیِ استفادهشده در این پژوهش:
۱. پیکرهٔ گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به سرپرستی دکتر علیاشرف صادقی
۲. نرمافزار درج ۴، شرکت مهرارقام رایانه
فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
برخی معتقدند انجام تنها بهمعنی «پایان» است و مثلاً انجام کار فقط بهمعنی «پایان کار» است و مثلاً بهجای «انجام این کار دشوار است» باید گفت «انجام دادن این کار دشوار است» و بهجای «انجام وظیفه» باید گفت «انجام دادن وظیفه».
پاسخ:
١. انجام دستخوش تغییر معنایی شدهاست. این واژه پیشتر بهمعنی «پایان» بودهاست و از آن فعلهای مرکّب انجام پذیرفتن و انجام یافتن و به انجام رساندن نیز ساخته شده بودهاست:
قرن ٥: در همه شغلها که دست برد / نیکش آغاز و نیکتر انجام (دیوان فرخی، ص ٢٢٥).
قرن ٥: نشاط من ز تو آرام یابد / غمان من ز تو انجام یابد (فخرالدین اسعد، ویس و رامین، ص ٢٠٧).
قرن ٨: سلطان ... کار زفاف به انجام رسانید (رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، تاریخ سلاطین خوارزم، ص ٤٤).
قرن ٨: سلطان ... فرمود که به شرط امر مصالحه انجام پذیرد (رشیدالدین فضلالله، فصلی از جامعالتواریخ، تاریخ اسماعیلیان، ص ٤١).
٢. امروزه انجام در معنی «پایان» ظاهراً فقط در فارسی ادیبانه بهکار میرود، ولی در برخی واحدهای واژگانی، مانند به انجام رساندن و سرانجام، بهجا ماندهاست.
٣. امروزه انجام، با بسامد بالا، هم در گفتار و هم نوشتار بینشان، بهمعنی «کردن» و «انجام دادن» بهکار میرود و معنی آن برای فارسیزبانان روشن است:
ـ من آنچه موظف به انجام آنم و ... با قوانین حرفهام مغایر نیست خواهم کرد (محمد قاضی، دنکیشوت، ج ۱، ص ۳۰۹).
ـ یک هنگ ... درحین انجام یک حرکت دورانی زیر آتش توپخانۀ خودی قرار گرفت (بهآذین، دن آرام، ج ۱، ص ٤۰۱).
ـ آذر گفته بود که برای انجام بعضی کارهای عقبمانده، روز سیزده به دکان خواهد رفت (محمدعلی اسلامی ندوشن، روزها، ج ۲، ص ۳۳۸).
٤. انجام بهمعنی «انجام دادن» و «کردن»، دستکم از سدۀ هفتم، در متنهای کهن بهکار رفتهاست:
قرن ٧: غوک گفت: ... کدام خدمت است که بهدست من برخواهد آمد تا در انجام آن کمر خدمت بندم؟ (عوفی، پانزده باب جوامعالحکایات، ص ١٥٠).
قرن ٩: نظامالملک ... آنچه مصلحت و بهبودی خلقالله بوده خالصاًلوجهالله در انجام آن اهتمام نموده و از مساهلت و مناسبت بهکلی مجتنب بوده (عقیلی، آثارالوزراء، ص ٣٥٣).
قرن ۱٣: خدمتی است شاهنشاه محول فرمودهاند، شما هم برای انجام آن دو ماه زحمت آمدورفت اینجا را کشیدهاید (نامههای قائممقام، ج ٢، ص ۱٣٥).
۵. در متنهای کهن، انجام نمودن در معنی «کردن» نیز بهکار رفتهاست:
قرن ٩: این دو پادشاه باهم مدتی به جنگوجدال مشغول بودند، عاقبت فیمابین صلح انجام نمودند که ورای جیحون و آب بلخ ... در اهتمام عمال شاه فیروز باشد (تاریخ طبرستان مرعشی، ص ٢٢).
۶. در فارسی میتوان از اسممصدر و همکرد فعل مرکّب ساخت، مانند شرح دادن و کمک کردن. روشن است که عنصرهای غیرفعلیِ این فعلهای مرکّب (در اینجا: شرح و کمک) بهتنهایی نیز بهکار میروند:
شرح واقعه.
سعادت هم فقط از راه کمک به دیگران بهدست میآید (نجف دریابندری، چنین کنند بزرگان، ص ۱۱٤).
فارسیزبانان به قیاس فعلهای مرکّبی که عنصر غیرفعلی آنها اسممصدر است و بدون همکرد نیز بهکار میروند، همکرد فعل مرکّبِ انجام دادن را حذف کردهاند و از آن صورت اسممصدریِ انجام را به همان معنی «انجام دادن» و «کردن» ساختهاند. یعنی:
انجام «پایان» > انجام دادن «کردن» > انجام «کردن؛ انجام دادن»
۷. انجام همراه با تغییر معنایی، تغییر مقوله نیز دادهاست و هویت دستوری آن، که در معنیِ «پایان» اسم است، در معنی «انجام دادن» تبدیل به اسممصدر شدهاست.
درنتیجه، بهکار بردن انجام در معنی اسممصدری درست است.
پیکرههای زبانیِ استفادهشده در این پژوهش:
۱. پیکرهٔ گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به سرپرستی دکتر علیاشرف صادقی
۲. نرمافزار درج ۴، شرکت مهرارقام رایانه
فرهاد قربانزاده
@azvirayesh