خداجونم
میدونم همیشه سر بزنگاه های زندگیم دقیقا روی لبه ی پرتگاه همیشه بغلم کردی و نذاشتی بیفتم..نذاشتی سقوط کنم..
الانم جز تو به هیچ چیزی امید ندارم..
خودت میدونی تو دلم چی هست و چی میخوام..
میدونم گاهی مجنوت ادواری میشم و بد خلقی میکنم ولی تو همیشه برام خدایی میکنی..
الانم ازت میخوام مثل همیشه،الان که روی لبه ی پرتگاهم،الان که بزنگاه زندگیمه،بازم برام خدایی کنی..
بنده ی ناخلف تو..
۷ آذر ۱۳۹۸
۰۰:۴۰
میدونم همیشه سر بزنگاه های زندگیم دقیقا روی لبه ی پرتگاه همیشه بغلم کردی و نذاشتی بیفتم..نذاشتی سقوط کنم..
الانم جز تو به هیچ چیزی امید ندارم..
خودت میدونی تو دلم چی هست و چی میخوام..
میدونم گاهی مجنوت ادواری میشم و بد خلقی میکنم ولی تو همیشه برام خدایی میکنی..
الانم ازت میخوام مثل همیشه،الان که روی لبه ی پرتگاهم،الان که بزنگاه زندگیمه،بازم برام خدایی کنی..
بنده ی ناخلف تو..
۷ آذر ۱۳۹۸
۰۰:۴۰