مِی زاده


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


: فرزندِ می . مِی پدر ، مُغلَق ، آویشن

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


کاش کسی بود که پول بگیرد و به جای ما صبر کند.
#آویشن


درون توست اگر خلوتی و انجمنی‌ست
برون ز خویش کجا می‌روی؟ جهان خالی‌ست

بیدل دهلوی


سرانجام روزی غیبش زد، مثل شبحی در طوفان.
کسی هم دیگر سراغش را نگرفت. من هم دیگر سراغی از او نگرفتم. حتی نمی‌خواستم بدانم کجا زندگی می‌کند. شکننده شده بودم و بر خلاف گذشته ها که کنجکاوی یکی از صفات بارزم بود،
دیگر کمتر به چیزی اعتنا می کردم.

روبرتو بولانیو


شفا از فراموشی حاصل نمی‌شود،
از یادآوری بدونِ احساسِ درد، حاصل می‌شود.
این یک فرآیند است.

زیگموند فروید


غمِ جا افتاده


می‌پرسی
که دوست دارم تنهایی را یا نه؟
از منی
که داخل چایش
دو قند می‌اندازد
برای حل شدن؟

سونای آکین


آگاهی من مثل اینکه باتری اش تمام شده باشد، ته می‌کشد و به خواب فرو می‌روم.

از کتاب کافکا در کرانه و شب هاتون بخیر♡


دلم می‌خواهد‌ گریه کنم، اما اگر هم بکنم کسی به نجات من نمی‌آید. هیچ کس.

کافکا در‌ کرانه
هاروکی موراکامی


کافکا در کرانه
هاروکی موراکامی


طبعاً من هیچ دوست و رفیقی ندارم. دیواری دورم کشیده‌ام و نمی‌گذارم کسی وارد آن شود و خودم هم سعی نمی‌کنم از آن بیرون بروم. کی همچو آدمی را دوست دارد؟ همه از دور مرا می‌پایند. شاید از من بدشان بیاید، یا حتی از من بترسند، اما خوشحالم که کسی مزاحمم نمی‌شود.

کافکا در کرانه
هاروکی موراکامی


هر لذتی که می پوشم
یا آستینش دراز است
یا کوتاه، یا گشاد به قد من!
هر غمی که می‌پوشم
دقیق، انگار برای من بافته شده
هر کجا که باشم!

شیرکو بیکس


دلهره از دست دادنت همیشه بود
و زمانِ از دست رفتنت نمی رسید.

بخاطر همین یک شب تصمیم گرفتم در دنیای خودم از دستت بدهم
تا صبح برایت به عزا نشستم
و زمان گرگ و میش تو را به خاک سپردم
و روی خاک قبرت خوابیدم

ترس از دست دادنت تمام شده بود
و من انگار که حالم خوب بود.


ز.صمدیان
#آویشن


گاهی تنها تکه‌ای از آسمان کافی‌ست تا بازگردد آرامش در دلِ نازک‌دلان!

آلبرکامو


در روزگار ما، امیدِ واقعی غالباً از یأس ِ صادقانه برمی‌خیزد.

مراد فرهادپور


این شراب آبی رنگ
که از کاغذ من سرازیر شده
خون الفبا‌ ست!
بگیرُ آن را
بنوشش... که جوهر،
شرابِ متانت است.

غاده السمان


به آدمی که روز و شب آرزوی رسیدن به کسی را دارد که روز و شب جلوی چشمش است چه احساسی دست می دهد؟

مارگارت اتوود


انقضایت سر رسیده بود
و تو را قورت دادم
تا تو را دور نریزند.
چشمان و دهانم را بهم دوختم
تا بوی تو بیرون نزند.
تو وارد رگ هایم شدی
و بنفش شدم
و رنگ بنفش را کسی دوست نداشت.

ز.صمدیان
#آویشن


امیدوارید؟
Poll
  •   نه
  •   آره
  •   نه، اما نا امید هم نیستم.
141 votes


اما ما با تحقیقات دقیقمان، بالاخره پی به دلیل این شجاعتِ غیر عادیِ انسان ها بردیم.
آن‌ها نوعی وسیله دفاعی بیولوژیک دارند
که نامش امید است.
چیزی که ما در مورد امید دستگیرمان شد، این است که یک جور سپر حفاظتی نامرئی‌ست، که باعث می شود آدم ضد ضربه شود،
و آدم ها را دچار این احساس می کند که در آینده همه چیز قرار است بهتر شود.
و یک جوری می شوند که در مقابل همه سختی ها مقاوم می شوند.
و اگر اتفاقا بدی بیافتد خوشحال می شوند که اتفاق بدتری نیافتاده.
مسئولین زمین هم که دلسوزانه برای آدم ها کار می کنند، بیشتر از اینکه به آن ها امکانات و کار و مسکن و این‌ها بدهند
امید می دهند...
که جواب می دهد و کم خرج و به صرفه است
و به نسبت مساوی بین همه تقسیم می شود...

و کسی سر آن با دیگری دعوا ندارد زیرا منابعش نامحدود است و سهمیه بندی و کارت و کوپن و این‌ها نمی خواهد...

سریال مسافران🎬


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
مسافران 🎬

20 last posts shown.

596

subscribers
Channel statistics