Forward from: شعر حافظ
من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینه ام بگذارم و بمیرم
اما چنین نشد و نخواهد شد
هستی خسیس تر از اینهاست
بنگر به مرگ و زندگی " حافظ"
"حافظ " چگونه زیستنش نسبی ست
ما هیچگاه نمی فهمیم حافظ چگونه مرد
انگار مشت بسته ی مرگش را همچون فریضه ی مکتوبی با خویش برده ست..
خطاب به پروانه ها ص ۳۱
الا یا ایها الساقی ادرکاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتادمشکلها
مصرع اول را " سودی" به " یزید" بن معاویه " نسبت داده است ، " قزوینی" آن را رد کرده و غزلی از سعدی را اساس آن دانسته است . انجوی شیرازی، از زبان الکساندر میچلی" ، مستشرق ایتالیایی، آن را به " ابوالفضل بن احنف " شاعر معاصر " هارون الرشید" نسبت داده است ( " یا ایها الساقی ادرکاسنا و اکرر علینا سیدالاشربات ").
ترجمه ی ساده ی عربی حافظ این است : " ساقی پیاله را به گردش درآر و آن را به دست خود به ما بده ".
در بیت منسوب به یزید بن معاویه مصرع به این صورت است :
ادرکاساً وناولها الا یا ایها الساقی".
حافظ برای حفظ ردیف و قافیه جای کلمات را عوض کرده است .
امکان دارد حافظ به همه ی این منابع ، و منابع دیگری که محققان هنوز کشف نکرده اند دسترسی داشته است و یا امکان دارد فقط در جایی از کسی آنها را شنیده باشد..
همین قدر که که از یک مصراع همه ی ریشه ها ، خواه منسوب و خواه واقعی ، سر بر می آورند و خودی می نمایند ، معلوم می شود حافظ با ودایع موروثی الفاظ سرو کار داشته است ...
شیخ روزبهان در شرح شطحیات درباره ی منصور حلاج حرفی دارد که درباره ی حافظ هم صادق ، بلکه صادق تر است .
می گوید : " سخنش ورای وراست".
سخن #حافظ " ورای وراست". یعنی چه ؟
یعنی اول آسان می نماید و بعد مشکل ها پیش می آید ......
#دکتر_رضا_براهنی
بحران رهبری نقد ادبی ص ۲۶۲
@ShereHafez
اما چنین نشد و نخواهد شد
هستی خسیس تر از اینهاست
بنگر به مرگ و زندگی " حافظ"
"حافظ " چگونه زیستنش نسبی ست
ما هیچگاه نمی فهمیم حافظ چگونه مرد
انگار مشت بسته ی مرگش را همچون فریضه ی مکتوبی با خویش برده ست..
خطاب به پروانه ها ص ۳۱
الا یا ایها الساقی ادرکاساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتادمشکلها
مصرع اول را " سودی" به " یزید" بن معاویه " نسبت داده است ، " قزوینی" آن را رد کرده و غزلی از سعدی را اساس آن دانسته است . انجوی شیرازی، از زبان الکساندر میچلی" ، مستشرق ایتالیایی، آن را به " ابوالفضل بن احنف " شاعر معاصر " هارون الرشید" نسبت داده است ( " یا ایها الساقی ادرکاسنا و اکرر علینا سیدالاشربات ").
ترجمه ی ساده ی عربی حافظ این است : " ساقی پیاله را به گردش درآر و آن را به دست خود به ما بده ".
در بیت منسوب به یزید بن معاویه مصرع به این صورت است :
ادرکاساً وناولها الا یا ایها الساقی".
حافظ برای حفظ ردیف و قافیه جای کلمات را عوض کرده است .
امکان دارد حافظ به همه ی این منابع ، و منابع دیگری که محققان هنوز کشف نکرده اند دسترسی داشته است و یا امکان دارد فقط در جایی از کسی آنها را شنیده باشد..
همین قدر که که از یک مصراع همه ی ریشه ها ، خواه منسوب و خواه واقعی ، سر بر می آورند و خودی می نمایند ، معلوم می شود حافظ با ودایع موروثی الفاظ سرو کار داشته است ...
شیخ روزبهان در شرح شطحیات درباره ی منصور حلاج حرفی دارد که درباره ی حافظ هم صادق ، بلکه صادق تر است .
می گوید : " سخنش ورای وراست".
سخن #حافظ " ورای وراست". یعنی چه ؟
یعنی اول آسان می نماید و بعد مشکل ها پیش می آید ......
#دکتر_رضا_براهنی
بحران رهبری نقد ادبی ص ۲۶۲
@ShereHafez