یکشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۹۶
منطق الشیخ؛ داستان جانشینی سِدَعلی!
حسین پویا
بر اساس آخرین اخبار روز
گفته ی بی بی سی و بلبل نیوز
همچنین اخبار سیمای نظام
گفته های مش رضا و شاغلام
سیدلی را ضعف عارض گشته بود
گفتمان مرگ بارز گشته بود
چون نبود او را به مذهب اعتماد
پس نمی کرد از دعا و نذر یاد
تا که زد بر دامن کفار دست
گفت ای یاران فرستید آنچه هست
دکتران از نزد پوتین آمدند
بر همه جای تنش سوزن زدند
آخرین اقلام دارو از فرنگ
قرص های قرمز و زرد و دو رنگ
لیک عاقا کاملا ترسیده بود
مرگ را از پشت عینک دیده بود
پس به فکر جانشین خویش بود
فکر شیخی با عبا و ریش بود
مثل شاهان فکر او بود اینچنین
تا کند فرزند خود را جانشین
گرچه بود او را رقیبانی قَدَر
شیخ هایی مثل عاقا حیله گر
قرمز و سبز و بنفش و چشمگیر
مفتخورهای جوان، شیخان پیر
گرگهایی جملگی گردن کلفت
بُرده از این گله تک تک، جفت جفت
لیک در بیت فقیه پابگور
شیخ و آدمکش بسی دارد حضور
قاتلانی چون رئیسی حاضرند
بهر عاقا خلق را سر می برند
پاسدار و شیخ و مزدورِ پلید
این چنین باندی "خدا هم نافرید"!
الغرض جنگی به راه افتاده است
سیدلی گویی کمی وا داده است
زین سبب گهگاه جفتک می زند
گاه هم از پشتِ سر، تَک می زند
تازگی فرمان آتش داده است
قصه برجام را کش داده است
گفتگویی کرده با اهل چماق
با بسیجی های بی مغز و الاغ
گفته با آنها که ای اهل بسیج
کرده این اوضاع ما را گیج و ویج
ای مریدان فقیه و رهبری
دشمن نادان به من گفته؛ خری!
بنده میدانم که این شیخ بنفش
بهر نابودی من پوشیده کفش
درد من از فتنه این شیخک است
حیله هایش بدتر از ده جفتک است
قصد آن دارد که بعد از فوت ما
رهبر کشور شود این بی حیا
من شما ها را نصیحت می کنم
سکه ها را نیز قسمت می کنم
بعد مرگم مدعی باشد بسی
نیست ارجح تر ز فرزندم کسی
واجب است از او همه طاعت کنید
بهر رهبر کردنش همت کنید.
تا شود او رهبر و حالی کند
عقده های مانده را خالی کند.