Video is unavailable for watching
Show in Telegram
و چون که امروز تولد محمود درویش بود
بشنویم که می گفت :
و همان دم که صبحانهات را آماده میکنی به دیگران هم بیندیش
فرامُش مکن غذای کبوتران را
وانگه که در جنگهایت غوطهور میشوی از یاد مبر آنانی را کز پیِ صلحاند
وگر قبض آب میپردازی از یاد مبر آنانی را که تنها از ابرها مینوشیدند
و یا آنگه که به خانهات میشوی یادآر آوارگان کمپها و خیمهها را،
و هنگامِ خواب و در دمِ شمردنِ ستارهها به دیگرانی بیندیش که جایی بهر بیتوته نیافتند
و آن دمی که با استعارهها به آزادی خودت برمیخیزی به آنانی بیندیش که حق حرف زدنشان هم نبود
در خود درنگی کن گر به خویشانِ دور و نزدیکت میاندیشی;
با خود بگو کاش شمعی بودم در این تیرگیها.
بشنویم که می گفت :
و همان دم که صبحانهات را آماده میکنی به دیگران هم بیندیش
فرامُش مکن غذای کبوتران را
وانگه که در جنگهایت غوطهور میشوی از یاد مبر آنانی را کز پیِ صلحاند
وگر قبض آب میپردازی از یاد مبر آنانی را که تنها از ابرها مینوشیدند
و یا آنگه که به خانهات میشوی یادآر آوارگان کمپها و خیمهها را،
و هنگامِ خواب و در دمِ شمردنِ ستارهها به دیگرانی بیندیش که جایی بهر بیتوته نیافتند
و آن دمی که با استعارهها به آزادی خودت برمیخیزی به آنانی بیندیش که حق حرف زدنشان هم نبود
در خود درنگی کن گر به خویشانِ دور و نزدیکت میاندیشی;
با خود بگو کاش شمعی بودم در این تیرگیها.