۰


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified



Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: ?دیـــونہ دوس داشــتـنـے?
وای رادوین به زور میبرش حموم مجبورش میکنه ریشهاشو بزنه🙊🙊🙊🙊😱😱😱😱😱
رمانی طنز و زیبا که لحظه لحظشو میخندی😂😂😂
رادوین پسری مغرور که اسیر دست یه دختر بچه میشه😂😂😂
بیا فقط بخون ببین چه بلایی دختره سرپسره میاره😂😂
https://t.me/joinchat/AAAAAExW_GwlCx_tim2kcA
http://t.me/agagirti http://t.me/agagirti

رمان طنز عاشقانه🙈❤️
مردی غیرتی😈
دختر بچه ای شیطون که ابهت مردانه
رادوین آب میکنه♨️


Forward from: @AxNegarBot
‍ ‍ ‍ ‍ از جلو در اتاقش رد شدم که صداشو
شنیدم.....گوش هامو تیز کردم...... داشت با تلفنش حرف میزد.....شنیدم که گفت میخواد بره حموم.....

با گفتن این حرفش تو فکر فرو رفتم چشم هامو چرخوندم باید حالشو بگیرم...ولی چطوری؟؟؟ یکم فکر کردم یه نقشه به ذهنم رسید لبخند خبیثانه ای زدم....

رفتم آشپزخونه روغن برداشتم..... به سمت حموم رفتم....شامپو شو خالی کردم بجاش روغن ریختم درش بستم....
سر جاش گذاشتم میخواستم بیام بیرون که....

نگاهم روی شیر ثابت موند شیر دوش حموم زدم بالا که اگه آب داغ یا سرد باز کرد بریزه روسرش....

لبخندی زدم بازم دلم نیومد راضی نشد یه مقدار روی زمین روغن ریختم...

از حموم پریدم بیرون.....رفتم اتاقم منتظر موندم...

لای در باز کردم دیدم داره میره حموم تو دلم عروسی بود.....

از خوشحالی سر پا نبودم....وقتی رفت داخل حموم پریدم بیرون..... جلوی در حموم وایسادم که صدای زمین خوردنش شنیدم کلی بهش خندیدم اخ جون....

منتظر موندم که صدای آخش بلند شد اخ جون اینم از مرحله دوم حالا نوبت مرحله سومه...

ممکن بود هر لحظه عصبانی بیرون بزن منتظر سومی نبودم رفتم داخل اتاقم
روی تختم دراز کشیدم کلی بهش خندیدم....

بعد چند دقیقه در باشدت باز شد....نگاهم سمت در رفت با دیدنش جا خوردم با اعصبانیت بدون لباس جلوم وایساده بود...

با دیدنش سریع دستهامو روی چشام گذاشتم جیغ بلندی کشیدم که با احساس کردن اینکه معلقم تو هوا چشامو باز کردم..... روی شونش منو گذاشته بود
با مشت به پشتش میزدم فایده نداشت بردم سمت حموم که.....

پسری #مذهبی #غیرتی عاشق دختری
#شیطون میشه که برای نگه داشتنش #مجبور به.....😱😈
غیرتی بازیاش بسی جذابه ... مغرور غیرتی که بدجوری میخواد دختر رو واسه خودش برداره😁😍😍

#ته‌خنده♨️💦😂
#طنز♨️😂💦 #میپاچی💦😂😂😂
https://t.me/joinchat/AAAAAExW_GwlCx_tim2kcA
http://t.me/agagirti http://t.me/agagirti


Forward from: بنرای عشق یهویی
با اشک و آه سحرناز پارچه رو به طرف خانوم جون گرفتم که فورا از دستم کشید و رو به خانمای فامیل بالا گرفت:
_ چشم خاندان روشن، عروسم دوشیزه بود اینم مدرک😳
https://t.me/joinchat/AAAAAFKPXSQAxBhXmmjUcQ

#شب_حجله_ی_دختر_ارباب 💦👆


Forward from: بنرای عشق یهویی
#پارت_۱۷

دستمال حجله رو زیرش پهن کردم، روش دراز کشید
خانوم جون شرط گذاشته بود که پارچه ی سفید رو باید بهش قرمز تحویل بدم 🔞😳

سحرناز از ترس و استرس چشاش خیس بود

روش دراز کشیدم و چند دقیقه ای بغلش کردم و زیر گوشش نجواهای عاشقونه گفتم تا کمی آروم شد

بدنش رو غرق بوسه های داغم کردم که بدنش کم کم سر شد و وا داد ..

موقعیت رو مناسب دیدم بعد از عشق بازی مفصلمون لای پاهاش کاملا خیس بود.. 💦

سر کـ***و روش تنظیم کردم و آهسته و آروم واردش کردم که جیغ وحشتناکی کشید 😱

پشت بندش صدای دست و تبریک گفتن خاله ها و خانوم جون به گوش می رسید ... 💦🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFKPXSQAxBhXmmjUcQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFKPXSQAxBhXmmjUcQ

#شرح_کامل_شب_حجلـه 😳
#جوین_شو_ادامشو_بخون 🔞


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
تفاهمی است
میان من و تو و گل سرخ

رفاقتی است
میان من و تو و پاییز


آهای خورشیدک زیبا
در قلبم به روت بازه
بیا فقط تو این دنیا
دل من با تو میسازه
بیا آباد کن این قلبو
منو آزاد کن از غم ها
بیا قسم بخور هیچ وقت
دلمو نزاری تنها

تقدیم به دلیل نفس کشیدنم ❤️
@nabz_ehsasa


هر صبح🌞☀️

انگار کنارت عشق تلاوت می شود

و روزگار زندگی را❤️

با لبخند به نگاهم می‌چسباند

#صبح_بخیر_ زندگیممممم 💋

@nabz_ehsasa
منوعشقم❤️❤
🖤💜💙💚💛🧡


#پارت_واقعی_بیا_سرچ_کن
#پارت306 💦
فکر میکردم بوسه از لب های هرکس میتونه همونقدر لذت بخش باشه اما...انگار فقط وجود کاوه این خاصیت جادویی رو داشت که تا حد مرگ به من لذت بده

دستام بینمون گیر افتاده بود و سینه اش رو فشار میدادم تا کنار بره اما نیم سانت هم تکون نمیخورد

نفس هم نمیکشید...منم نمیکشیدم
اما اون از هیجان زیاد و من...از بند اومدن نفسم
بند اومدن نفسم بابت نبود کاوه...بابت اینکه حس میکردم بهش خیانت کردم...

حس مسخره ای بود.
من حتی نمیدونستم اون چندین بار بعد از من بهم خیانت کرده...چندین لب دیگه رو بوسیده...چندین تن دیگه رو لمس کرده.

اما حس عذاب وجدان مسخره ام اجازه نمیداد از بوسه ی گرم و نرم کارن لذت ببرم

پر از احساس بود...پر از بوی خوش...پر از نرمی و لطافتی که برای یک زن به خرج میداد اما...لب های من به کبود شدن عادت داشتن!

به میون دندون های کاوه فشرده شدن...به خون مرده شدن از شدت فشار بوسه ی خشنش.

بوسه ی شیرینی بود...به شیرینی یک چای بعد از ظهر داغ با قند.
اما من این بوسه رو نمیخواستم...اون لب هارو نمیخواستم...نمیخواستم دستاش تنم رو لمس کنن

با اخرین توانم هلش دادم و زمانی که یکم ازم فاصله گرفت با تمام زوری که توی دستای کوچیک و لرزونم بود بهش سیلی زدم..

https://t.me/joinchat/AAAAAE_REJ941DD7d2_9oQ

#عاشقانه_ای_پر_از_اتفاقات_قشنگ ⭕️
#به_قلم_بینظیر_ژیکال 💙


‍دستام رو بالای تخت بست و سیلی محکمی به صورتم زد ، اشک هام سرازیر شدن و هق هقم کل اتاقو گرفته بود .

-حالا برای من قرتی بازی در میاری؟

هاااا؟ حالا با اون پسره می ریزی رو هم . معلوم نیس تاحالا با چند نفر بودی .

با دستش دوطرف صورتم رو گرفت و فشار داد که احساس کردم فکم داره له میشه .
از زیر دندونای به هم قفل شدش گفت :
-میکشمت طناززززز میکشمت .
زار زار گریه می کردم و داد می زدم تا میتونست بهم سیلی میزد ، نالیدم .
-
د...دا...داروین ...ب..بخدا ...تو..اشتباه ...میکنییهو دراتاق باز شد و ارکیده ل..ت و بر...نه وارد اتاق شد و به سمت همایون اومد .
آخرین سیلی رو خوردم و هق هقم بالا رفت .
داروین نگاهی بهم انداخت و گفت :
-ببینم چشات بستست خودم میکشمت ، میخوام زجرت بدم باید عاشقا...ای منو ....رو ببینی .

با حالی زار بهشون نگاه می کردم که چطور همدیگه رو.....ومن محکوم بودم به گناهی نکرده ....
#رمانی‌فوووولxxx #رمانی‌ها...‌س______
#شک‌داری‌جوین‌بده‌پارتو‌بخون‌شکت‌برطرف‌میشه‌....

https://t.me/joinchat/AAAAAD06NDfXj0OeqO2Wcw


لباس عروس سبز رنگموپاره کرد..با بغض نالیدم-من فقط ۱۲ سالمه توروخدا من هنوز حیض هم نشدم‌ توروخدا!
+بچه تو رو به من فروختن!باید اندازه پولی ک دادم بم حال بدی
https://t.me/joinchat/AAAAAEQww1v3zfLNc5c4NA


Forward from: ۰
♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️

"نفس" دختری که درد از دست دادن خانواده را به دوش می‌کشد، برای فرار از ازدواج اجباری با پسرعمویش، به خانه ای می‌رود که پدرش بدون اطلاع او، قبل از مرگ در شهر دیگه ای خریده میرود.
اما صاحب قبلی اون خونه شایان است...
شایانی که روحه و به دنبال جسمش می‌گردد تا بار دیگر بتواند طعم زندگی در دنیا را بچشد و نفس تنها کسی ست که می‌تواند شایان را ببیند. اتفاقات درحال رخ دادن اند که در این میان، عشق به خانه ی قلب نفس می‌آید و دلش را به شایان قصه می‌بازد...

♣..پیداے پنهان..♣

رمانی تخیلی، با چاشنیِ خوش آب و رنگ عشق❤️
به قلم:‌ F:M

https://t.me/joinchat/AAAAAEMw9HlmBK4ejLDO4Q
یعنی شایان هم دلش را به نفس قصه میده یا...؟❤


رادوین پسری #غیرتی #خشن که برای مراقبت از دختر عموش خونشون میره
چون رزا دختری آزاده و با هر لباسی تو خونه میگرده اونو وادار به صیغه میکنه ولی رزا.....
https://t.me/joinchat/AAAAAExW_GwlCx_tim2kcA
♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️♨️
اخطار این رمان بدون سانسور می باشد 🔞🔞🔞👆🤞🤞فقط ۱۰نفر جوین شه می پاکم👌👌ادمینش گفته تبادل ندارم😔


پسر مغرور بداخلاق
دختر لجباز زبون دراز
هردو طی یه ماموریت دریه ساختمون
قرار چه به سر هم بیارن...
#رمانی‌پرازشیطونی‌و‌......
#رمانی‌🙈🔞💦💦
https://t.me/joinchat/AAAAAExW_GwlCx_tim2kcA


_اقا رحم کنید اون هنوز بچست
_خفه صعیفه وقتی اومدی زیر خواب من شدی باید فکر این جاشم می کردی
_اما اقا
_خفه برو امادش کن می دونی که عصبی شم بد سگ می شم
https://t.me/joinchat/AAAAAD06NDfXj0OeqO2Wcw
#سسی




_اقا تو رو خدا رحم کنید این دختر هنوز بچست
_خفه صعیفه وقتی خوشی زد زیر دلت اومدی زیر خواب من شدی باید فکر این جاشم می کردی
_اما اقا اون...
_خفه شو برو امادش کن برا امشب می دونی که عصبی شم بد سگ می شم
https://t.me/joinchat/AAAAAD06NDfXj0OeqO2Wcw
#سسی


_اقا رحم کنید اون هنوز بچست
_خفه صعیفه وقتی اومدی زیر خواب من شدی باید فکر این جاشم می کردی
_اما اقا
_خفه برو امادش کن می دونی که عصبی شم بد سگ می شم
https://t.me/joinchat/AAAAAD06NDfXj0OeqO2Wcw
#سسی


_نکن کیان الان بهناز میاد
_نترس اون خوابه،با یه سکس چطوری ؟
نالیدم: کیان ....
بی توجه دست برد زیر پام و من رو برد سمت اتاق و پر ت کرد سر تخت و...

https://t.me/joinchat/AAAAAElhTqRsbzy7yhuyNw


مهرزاد با بزور خمم کرد زیر اسب با حس یه چیز کلفت و دراز جیغ بلند کشیدم جلو عقبم میکرد کیـ*ـر اسبه کرده بود تو کـ*ـونم داشتم از حال می....
https://t.me/joinchat/AAAAAE_REJ941DD7d2_9oQ


-بابای خیلی درد دارم درش بیااااار
-وقتی میای منو میزنی و میکنی خیلی درد دارم من فقط #یاردهه_سالمه
=خفه کوچولو من تو و مامانت رو خریدم برا زیر خوابی🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAD06NDfXj0OeqO2Wcw
#سسی

20 last posts shown.

2

subscribers
Channel statistics