همممم میرفتم یه پیتزای بزرگ میخوردم بعدش یه عالمه بستنی بعدش یه عالمه چیزای شکلاتی بعدش میرفتم اسب سواری بعد میرفتم از این صندلی ماساژور ها مینشستم بعدش یه عالمه چیزمیز میشکوندم و پاره میکردم و میسوزوندم بعدش آهنگ گوش میکردم بعدش برای بار هزارم فیلمای مورد علاقمو میدیدم بعدش میخوابیدم تا بمیرم