اعصابم چیزه، سر یه کار خیلی ساده اینقدر به خودم میگم نه بده نه نمیتونی نه ولش کن که تمومش میکنم.
اینقدر کمالگرایی منفی( تو بخون گیگرایی) مغزمو گرفته که هر غلطی میکنم میگم اشتباهه و میسپارمش به دیگری و از دستش میدم.
چون استرسش اینقدر زیاد میشه که به هیچ کاری نمیرسم.
میترسم شاید از سرزنش شدن.
شاید از بد بودن.
و هزاران چیز دیگه.
نمیخوام؛ این زندگی رو نمیخوام.
میخوام شبها راحت بخوابم.
میخوام جای بهتری زندگی کنم.
میخوام نترسم از حرف زدن و اشتباه کردن.
میخوام راحت نظرمو بدم.
راحت خواستهام رو بگم.
اینقدر استرس نداشته باشم که موقع یه کار ساده بلرزم و رهاش کنم.
میخوام برم پیش یه تراپیست خوب! یه روانشناس خوب! یکی که توی این شهر نیست.
میخوام بشینم جلوش و حرف بزنم.
اینقدر کمالگرایی منفی( تو بخون گیگرایی) مغزمو گرفته که هر غلطی میکنم میگم اشتباهه و میسپارمش به دیگری و از دستش میدم.
چون استرسش اینقدر زیاد میشه که به هیچ کاری نمیرسم.
میترسم شاید از سرزنش شدن.
شاید از بد بودن.
و هزاران چیز دیگه.
نمیخوام؛ این زندگی رو نمیخوام.
میخوام شبها راحت بخوابم.
میخوام جای بهتری زندگی کنم.
میخوام نترسم از حرف زدن و اشتباه کردن.
میخوام راحت نظرمو بدم.
راحت خواستهام رو بگم.
اینقدر استرس نداشته باشم که موقع یه کار ساده بلرزم و رهاش کنم.
میخوام برم پیش یه تراپیست خوب! یه روانشناس خوب! یکی که توی این شهر نیست.
میخوام بشینم جلوش و حرف بزنم.