هر گامی که برمی دارم کفن می زنم
خالی کردن هر قولی
هر انگشتی را به سمت من نشانه می رود
مثل ساقی تعقیب کننده منتظر می ماند
چه کسی روی انگشت استراحت می کند
اکنون قتل ، مسیری که نامیده می شود باید منتظر بماند
فقط به خاطر اینکه پسر آمده است
عیسی ، سوت نمیزنی
چیزی جز گذشته و انجام شده؟
عیسی ، سوت نمیزنی
چیزی جز گذشته و انجام شده؟
چرا نمی توانیم هوشیار باشیم؟
من فقط می خواهم این کار را از نو شروع کنم
و چرا نمی توانیم برای همیشه بنوشیم؟
من فقط می خواهم این کار را از نو شروع کنم
من فقط یک دروغگوی بی ارزش هستم
من فقط یک بی عقل هستم
من فقط شما را پیچیده می کنم
به من اعتماد کن و زمین بخور
در تو مرکزی خواهم یافت
آن را جویده و می روم
من برای بالا بردن شما کار خواهم کرد
فقط به اندازه ای که شما را پایین بیاورد
مادر مریم ، زمزمه نمی کنی؟
چیزی جز آنچه گذشته و انجام شده است
مادر مریم ، زمزمه نمی کنی؟
چیزی جز گذشته و انجام شده
چرا نمی توانیم هوشیار باشیم؟
من فقط می خواهم این کار را از نو شروع کنم
و چرا نمی توانیم برای همیشه بخوابیم؟
من فقط می خواهم این کار را از نو شروع کنم
چرا؟
من فقط یک دروغگوی بی ارزش هستم
من فقط یک بی عقل هستم
من فقط شما را پیچیده می کنم
به من اعتماد کن و زمین بخور
در تو مرکزی خواهم یافت
آن را جویده و می روم
به من اعتماد کن
به من اعتماد کن
به من اعتماد کن
به من اعتماد کن
به من اعتماد کن
چرا نمی توانیم هوشیار باشیم؟
من فقط می خواهم کارها را از نو شروع کنم
و چرا نمی توانیم برای همیشه بخوابیم؟
من فقط می خواهم این کار را از نو شروع کنم
چرا؟
من آنچه را که می خواهم می خواهم
من آنچه را که می خواهم می خواهم
من آنچه را که می خواهم می خواهم
من آنچه را که می خواهم می خواهم
@Abyssofideas