«نخبگان»، یا به تعبیر گری آلن (که خود صاحب مدرک دکترای تاریخ و سابقهی دراز در خبرنگاری در آمریکاست و در فرآیند تحقیقاتی وسیع به مدارک فراوانی دست یافته است) «گروه محارم»، یک باند انحصارطلبی، توطئهگر است که دستش را در بسیاری از صحنههای خانمانبرانداز و آتشافروزیهای سیاسی میتوان مشاهده کرد. [۵۱]
در یکی از گزارشهای خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال»، به تاریخ ۲۷ دسامبر ۱۹۶۵م. پدر پدرو آروپه [۵۲] رئیس فرقهی «ژزوئیت» وابسته به کلیسای کاتولیک رم، ضمن گفتاری خطاب به «شورای جهانی کلیساها» اتهامات زیر را نسبت به این شبکهی توطئه وارد ساخته است:
این گروه ملحد… دستکم در سطوح بالای رهبری بهطرزی بهغایت کارا و مؤثر فعالیت دارد، این گروه کلیهی وسایل ممکن را در اختیار دارد، از امکانات علمی گرفته تا زمینههای فنّی و اجتماعی و اقتصادی، برای اهداف خود بهکار گرفته است. این گروه از یک استراتژی دقیق طراحیشده پیروی میکند و در سازمانهای بینالمللی، در محافل مالی و در زمینههای ارتباطات جمعی، نظیر مطبوعات، سینما، رادیو و تلویزیون تقریباً نفوذ کامل دارد. [۵۳]
این سخن در سراسر جهان، برای کلیهی روزنامهنگاران و محققان مبارز که عمر خود را صرف شناسایی و افشای استراتژی و عملکرد این توطئهگران جهانی کردهاند، قابل درک و حتی تجربه شده است که «گروه محارم»، در اولین فرصت مخالفان خود را به یکی از بلاها درگیر میسازند:
۱. در صورت امکان آنها را خریده و ساکت میکنند؛ ۲. به انواع آزارها و درگیریها (مالی، حقوقی، ضرب و شتم و تهمت و افترا و حتی آزار خانواده و منزویکردن در محافل) مبتلا میسازند تا مجال حرکت و عمل را از آنها سلب کنند؛ ۳. در صورت افاقهنکردن طرق قبلی، آنها را از سر راه برمیدارند.
خاطرات منتقدان
هولوکاست و مخالفان
فراماسونری جهانی خواندنیترین و در عین حال، دردناکترین بخش از تاریخ حیات انسانهای آزاده در جهان است.
اشرار بنیاسرائیل یا همان یهودیت صهیونیستی، برای مبارزه با منتقدان، از یک شبکهی گستردهی جهانی، موسوم به «
اتحادیه مبارزه با افترا» [۵۴] بهعنوان یک ابزار نیرومند استفاده میکنند تا مردم را متقاعد سازند که هرگونه اشاره به
بانکداران بینالمللی (روچیلدها) و همدستانشان، بهمنزلهی حمله به کلیهی یهودیان در سراسر جهان است!
لوگو اتحادیه ضد افترا
این عناصر یهودی بدینترتیب هرگونه تحقیق در خصوص عملکرد یهود یا صهیونیستها و بانکداران بینالمللی و سرانجام گروه نخبگان را در نطفه خفه میکنند و حتی طرح چنین مطالبی را در دانشگاهها بهصورت تابو و امر حرام درآوردهاند.
هر کتاب یا فردی که در این موارد به مطالعه و تفحّص بپردازد، بلافاصله از جانب صدها کمیتهی وابسته به «
اتحادیه ضد افترا» در سراسر آمریکا مورد حمله قرار میگیرد.
لکهدار کردن حیثیت دیگران، سادهترین تخصّص این گروه حرفهای است. آنچه بر سر امثال
رابرت فوریسون [۵۵]، استاد و محققی که با ارائهی مدارک و مستندات، هولوکاست را مورد نقد قرار داد و اصالت واقعه را به چالش کشید، نمونهی کوچکی از عکسالعمل این جماعت است.
«
بانکداران بینالمللی» که در تاریخ سیاسی جهان، نقش عمدهای را ایفا کردهاند، تنها بخشی از جماعت محارم یا همان نخبگان مورد بحث هستند.
روچیلدهای یهودی و
راکفلرها در کنار اشخاصی چون
جی پی مورگان را نمیتوان بهعنوان بانکدارانی ساده تصور کرد.
کاریکاتوری دربارهی جی پی مورگان
در توصیف خصوصیات
روچیلدها و دیگر
بانکداران بینالمللی دکتر کویگلی میگوید:
اینها از چند لحاظ با بانکداران معمولی تفاوت داشتند: ۱. بینالمللی بودند و در همهی پایتختها و شهرهای بزرگ حضور داشتند؛ ۲. به حکومتها نزدیک بودند و خصوصاً به دیون دولتی [۵۶]، از جمله به دیون خارجی دولتها علاقهی فراوان نشان میدادند؛ ۳. عملیات بانکی آنها طوری بود که بهعنوان «بانکداران بینالمللی» شهرت یافته بودند. [۵۷]
این
بانکداران صدها میلیارد دلار به حکومتهای سرتاسر جهان قرض میدهند؛ اما پرسش این است که حکومتها برای تضمین بازپرداخت بدهی خود، چه تضمینی به بانکها میپردازند؟! روش وصول بدهی از حکومتها و پادشاهان، موضوعی نیست که در دانشکدههای بازرگانی دانشگاههای ما تدریس شود. پرفسور استوارت کرین، استاد اقتصاد میگوید:
برای تضمین وامهای اعطایی به حکومتها و پادشاهان، طبق معمول دو راه وجود دارد. اولاً هر وقت یک مؤسسهی تجاری مبالغ کلانی وام بگیرد، بهعنوان تضمین بازپرداخت آن تا حدودی از حق حاکمیت خود به نفع وامدهنده چشمپوشی کند… اما بهعنوان راه دوم، برتری نهایی وامدهندگان نسبت به یک پادشاه یا رئیسجمهور این است که اگر حاکم مقروض در صدد گردنکشی برآمد بانکدار میتواند رقیب یا دشمن وی را با پول تقویت کند