֎ طریق نیما: نیمائیسم
صورت استخوانی، شقیقههای فرورفته، و چشمخانههایی مثل لانهی پرندگان. محصص، رسام ارژنگی و هانیبال او را اینگونه کشیدند. اما بهترین پرتره از نیما را خود نیما ساخت وقتی گفت: «باید نیما یوشیج باشی که مثل بسیط زمان با دل گشاده تحویل بگیری همهی حرفها را. شاگرد جوان و خام تو به تو دستور بدهد که چنان باشی یا چنین نباشی. دوست شفیق تو که نیمساعت کمتر در خصوص وزن شعر کار کرده است به تو بگوید من سلیقهی شما را نمیپسندم... اگر تو مرد راه هستی راه تو جدا از این حماقتهاست.» حماقتها سلوک همان دوستانی بود که رودررویش یکجور بودند و پشت سرش با مخالفانش لبخند تسخر میزدند. به خیالشان هم دوست نیما بودند، هم دوستِ دشمنان نیما. و نیما اول از همه تکلیفش را با همانها مشخص کرد: «دورشدن». جز اندک کسانی اطرافش نبودند. گفته بود: «در تاریکی صداهایی خواهید شنید ولی باید راه خود را بروید.» خود او راهش را پیدا کرده بود... ﴿کلیک کنید: متن کامل﴾
❖ نویسنده: آیدا مرادی آهنی ❖ ستون: باغهای معلق
www.baru.wiki ❖ @baruwiki
صورت استخوانی، شقیقههای فرورفته، و چشمخانههایی مثل لانهی پرندگان. محصص، رسام ارژنگی و هانیبال او را اینگونه کشیدند. اما بهترین پرتره از نیما را خود نیما ساخت وقتی گفت: «باید نیما یوشیج باشی که مثل بسیط زمان با دل گشاده تحویل بگیری همهی حرفها را. شاگرد جوان و خام تو به تو دستور بدهد که چنان باشی یا چنین نباشی. دوست شفیق تو که نیمساعت کمتر در خصوص وزن شعر کار کرده است به تو بگوید من سلیقهی شما را نمیپسندم... اگر تو مرد راه هستی راه تو جدا از این حماقتهاست.» حماقتها سلوک همان دوستانی بود که رودررویش یکجور بودند و پشت سرش با مخالفانش لبخند تسخر میزدند. به خیالشان هم دوست نیما بودند، هم دوستِ دشمنان نیما. و نیما اول از همه تکلیفش را با همانها مشخص کرد: «دورشدن». جز اندک کسانی اطرافش نبودند. گفته بود: «در تاریکی صداهایی خواهید شنید ولی باید راه خود را بروید.» خود او راهش را پیدا کرده بود... ﴿کلیک کنید: متن کامل﴾
❖ نویسنده: آیدا مرادی آهنی ❖ ستون: باغهای معلق
www.baru.wiki ❖ @baruwiki