.📌
چطوریه که دلت برام تنگ نمیشه؟ نمی بینی منو. نمیخوای. نمی شناسی. این همه برف اومد، بارون اومد، یه بار صدام نکردی. ببین اسممو بلدی هنوز؟ یا نه اصن یادت رفته؟ اونقد که جا نبود منم بمونم گوشه ی دلت. چهار شب پیشا به پرستار گفتم دستامو نبنده به تخت. قول دادم پیشونمو دیگه با پیچ گوشتی زخم نکنم که مورچه ها بریزن بیرون. پرستار پیره مثه همه ی پیرا مهربونه. قبول کرد. اومدم نشستم تو محوطه با عکس تو و آتیش و صدای دور یه جغد بدبختی که خوابش نمی برد. عکستو انداختم تو آتیش، گفتم اصن بسوزی حالا که اینقد می سوزونی. دلم نیومد. عکستو از آتیش و خاکستر کشیدم بیرون. حالا نگا کن...کف دستم یه تاول بزرگه به نشونه ی اینکه هنوز می خوامت. هر چند دقیقه یه بار به تاول نگا میکنم که یادم نره هنوز اهلی تو ام...:)
📻 @blue_coldroom
چطوریه که دلت برام تنگ نمیشه؟ نمی بینی منو. نمیخوای. نمی شناسی. این همه برف اومد، بارون اومد، یه بار صدام نکردی. ببین اسممو بلدی هنوز؟ یا نه اصن یادت رفته؟ اونقد که جا نبود منم بمونم گوشه ی دلت. چهار شب پیشا به پرستار گفتم دستامو نبنده به تخت. قول دادم پیشونمو دیگه با پیچ گوشتی زخم نکنم که مورچه ها بریزن بیرون. پرستار پیره مثه همه ی پیرا مهربونه. قبول کرد. اومدم نشستم تو محوطه با عکس تو و آتیش و صدای دور یه جغد بدبختی که خوابش نمی برد. عکستو انداختم تو آتیش، گفتم اصن بسوزی حالا که اینقد می سوزونی. دلم نیومد. عکستو از آتیش و خاکستر کشیدم بیرون. حالا نگا کن...کف دستم یه تاول بزرگه به نشونه ی اینکه هنوز می خوامت. هر چند دقیقه یه بار به تاول نگا میکنم که یادم نره هنوز اهلی تو ام...:)
📻 @blue_coldroom