گاهی هم فکر میکنم صفر و صدیِ کلماتی که روزمره استفاده میکنیم و برنامه هامون رو میچینیم مشکل داره،نه دنیا که صفر و صدی و ایده آل نیست. یعنی تعریفمون از دنیا،مثل جهان مُثُل افلاطون میمونه که یکسری مفاهیم "کامل"ی هست،ولی ما نمیرسیم بهش؛ فقط برخلاف افلاطون،ما اون جهان رو به زمین آوردیم و خیال میکنیم که گمش کردیم. 'صداقت'،'اعتماد'،'آزادی'،'رفاه' و غیره.
شاید واقعا زبان حرف زدن و فکر کردنمون مشکل داره. شاید این یکی از چیزهایی باشه که باعث میشه گاهی بیشتر از هر چیزی تو این دنیا خودمون رو اذیت کنیم.
شاید واقعا زبان حرف زدن و فکر کردنمون مشکل داره. شاید این یکی از چیزهایی باشه که باعث میشه گاهی بیشتر از هر چیزی تو این دنیا خودمون رو اذیت کنیم.