#جن_شناسی
#پارت_32
به همون اندازه اهمیت نداشت كه کال چطور اوناروبدست اورد.
میخواستیم بدونیم كه این دوباره اتفاق می افته .مسئلمون این بود كه از كی بپرسیم؟
لورن سوال کرد: دلیلی خاصی داشته با پدر (کوین) تماس گرفتین؟
دایدر گفت: "بله بهش اعتماد داریم اینجا تو کالج های جوون ، به لارا تدریس میکنه و ما هردو اونو میشناسیم
اد پرسید: به کاهن گفتی؟
دیدرر گفت: کل داستانو درباره آنابل و حرکتای خود به خودش
به ویژه درمورد کال اولش میترسیدیم که حرفامونو باور نکنه
اون مارو باور کرد. هر چند در اخر گفت که این روزا کم تر شده این نوع اتفاقات و نشنیده بوده
ههمون ترسیدیم و من ازش پرسیدم که فکر میکنه چه اتفاقی برای ما افتاده؟
اد پرسید: بهون چه جوابی داد؟
دیردر جواب داد: " گفت كه نمیخواد حدس و فکر بگه.
اما احساس
میکنه که این یه موضوع معنویه ، احتمالا موضوع مهمه ، و گفت قصد داره با شخصی بالاتر تو کلیسا تماس بگیره پدر ( اورت )
اد گفت: این همون کاریه که انجام داد
لارا با نگرانی از وارن ها پرسید: فکر میکنی چه چیزی رو سینه کال انجام داده
؟
اد جواب داد: بزارید یه دقیقه دربارش بحث کنیم اول، برای کامل شدن کار اجازه بدین فقط از شما چند تا سوال بپرسیم
این مورد تاحالا برای شما اتفاق افتاده برای هر کدوم از شما؟!
.
اونا به وارن ها گفتنن: نه
برای شما تو زندگی واقعی elle
قبل از وقوع این واقعه اسم آنابل یا خود آنابل
"معنی داشته؟
."آنها دوباره جواب دادن: نه
هر چند شما اصلا چیزیو از نظر روحی اینجا ندیدی
کال گفت که قبل از اینکه صدمه ببینه حضور کسیو تو اتاق احساس میکنه
چیزی اینجاست لارا بصورتی جدی و محکم میگه در واقع من حتی نمیتونم اینجا باشم. تصمیم گرفتیم یه آپارتمان جدید بگیریم. ما داریم میریم
اد با خشکی گفت: میترسم که این خیلی به شما کمک نکنه
دیرر با تعجب گفت: منظورت چیه؟"
به طور خلاصه بگم شما اونو ناخواسته وارد آپارتمان و به زندگی خودتون راه دادین
نمیتونین به راحتی ازش فاصله بگیرین
حرفای اد کاملا نگران کننده بود
اد و لورن ساکت موندن و به سه جوون اجازه
.دادنن تا افکارشونو جمع کنن
بعد از حدود یه دقیقه طولانی
اد دوباره حرف زد: ما میتونیم بهتون کمک کنیم از همین امروز اولین کاری که من میخوام انجام دهم اینه که با پدر( اورته ) تماس بگیرم به اینجا بیاورمش.
پس شما باید بدونین که چه چیزی داره اتفاق میوفته و به همین دلیله که کال این مارک پنجه زشت را روی سینش گرفت
میتونم از تلفنتون استفاده کنم؟
لورن به اتاق نشیمن رفت
#پارت_32
به همون اندازه اهمیت نداشت كه کال چطور اوناروبدست اورد.
میخواستیم بدونیم كه این دوباره اتفاق می افته .مسئلمون این بود كه از كی بپرسیم؟
لورن سوال کرد: دلیلی خاصی داشته با پدر (کوین) تماس گرفتین؟
دایدر گفت: "بله بهش اعتماد داریم اینجا تو کالج های جوون ، به لارا تدریس میکنه و ما هردو اونو میشناسیم
اد پرسید: به کاهن گفتی؟
دیدرر گفت: کل داستانو درباره آنابل و حرکتای خود به خودش
به ویژه درمورد کال اولش میترسیدیم که حرفامونو باور نکنه
اون مارو باور کرد. هر چند در اخر گفت که این روزا کم تر شده این نوع اتفاقات و نشنیده بوده
ههمون ترسیدیم و من ازش پرسیدم که فکر میکنه چه اتفاقی برای ما افتاده؟
اد پرسید: بهون چه جوابی داد؟
دیردر جواب داد: " گفت كه نمیخواد حدس و فکر بگه.
اما احساس
میکنه که این یه موضوع معنویه ، احتمالا موضوع مهمه ، و گفت قصد داره با شخصی بالاتر تو کلیسا تماس بگیره پدر ( اورت )
اد گفت: این همون کاریه که انجام داد
لارا با نگرانی از وارن ها پرسید: فکر میکنی چه چیزی رو سینه کال انجام داده
؟
اد جواب داد: بزارید یه دقیقه دربارش بحث کنیم اول، برای کامل شدن کار اجازه بدین فقط از شما چند تا سوال بپرسیم
این مورد تاحالا برای شما اتفاق افتاده برای هر کدوم از شما؟!
.
اونا به وارن ها گفتنن: نه
برای شما تو زندگی واقعی elle
قبل از وقوع این واقعه اسم آنابل یا خود آنابل
"معنی داشته؟
."آنها دوباره جواب دادن: نه
هر چند شما اصلا چیزیو از نظر روحی اینجا ندیدی
کال گفت که قبل از اینکه صدمه ببینه حضور کسیو تو اتاق احساس میکنه
چیزی اینجاست لارا بصورتی جدی و محکم میگه در واقع من حتی نمیتونم اینجا باشم. تصمیم گرفتیم یه آپارتمان جدید بگیریم. ما داریم میریم
اد با خشکی گفت: میترسم که این خیلی به شما کمک نکنه
دیرر با تعجب گفت: منظورت چیه؟"
به طور خلاصه بگم شما اونو ناخواسته وارد آپارتمان و به زندگی خودتون راه دادین
نمیتونین به راحتی ازش فاصله بگیرین
حرفای اد کاملا نگران کننده بود
اد و لورن ساکت موندن و به سه جوون اجازه
.دادنن تا افکارشونو جمع کنن
بعد از حدود یه دقیقه طولانی
اد دوباره حرف زد: ما میتونیم بهتون کمک کنیم از همین امروز اولین کاری که من میخوام انجام دهم اینه که با پدر( اورته ) تماس بگیرم به اینجا بیاورمش.
پس شما باید بدونین که چه چیزی داره اتفاق میوفته و به همین دلیله که کال این مارک پنجه زشت را روی سینش گرفت
میتونم از تلفنتون استفاده کنم؟
لورن به اتاق نشیمن رفت