اگر قرار است در انتهای کوچه ای بن بست دل از زندگی ببری واز شدت غم به سیریِ تهوع آوری برسی و اسلحه را بالا بیاوری و به قلب پاکت شلیک کنی هم ..بازهم و بازهم من باید آن اسلحه را بر پیشانی ات بگذارم و ماشه باید میزبانِ مهمانیِ انگشتان من باشد
نه
من به قلبت شلیک نمیکنم
هرچقدر هم التماس کنی و اشکانت را برایم اقیانوسی پر از رمز و راز کنی من به قلبت شلیک نمیکنم
قلب تو پاک است و من توان به خون آلوده کردن این قلب پاک را ندارم ؛ قلب تو تندیسی بوسیدنی است و من تاب به آتش کشیدن تندیس زیبایم را ندارم الهه گناهکارِ من
شاید هیچوقت نتوانم به تو باختم را اعتراف کنم و حتی شاید کمی درمورد برنده شدنم در این بازیِ کثیف اغراق کنم ولی تو تا ابد پروانه ی زیبای من خواهی ماند که هیچگاه از پیله ی ابریشمی خانه ی من بیرون نخواهی آمد
نمیگذارم
نمی گذارم از پیله ی ابریشمی خانه ی من بیرون بیایی و بعد مرا به سمت مقصدی نامعلوم ترک کنی ؛ در آغوشت میگیرم ؛ در آغوشت میگیرم تا کوبش شدید قلبم را احساس کنی و اشکانم را باور کنی ؛ در آغوشت میگیرم تا از لرزش بال های زیبای از جنس حریرت بکاهم و مرهمی روی زخم های از خون خشک شده ات بگذارم ؛ در آغوشت میگیرم تا دستانم موج موهایت را پرستش کنند ؛ در آغوشت میگیرم تا برای لحظه ای معبود من باشی و آغوش کوچکم عبادت گاهی برای جسم گناه آلودم
نه
من به قلبت شلیک نمیکنم
هرچقدر هم التماس کنی و اشکانت را برایم اقیانوسی پر از رمز و راز کنی من به قلبت شلیک نمیکنم
قلب تو پاک است و من توان به خون آلوده کردن این قلب پاک را ندارم ؛ قلب تو تندیسی بوسیدنی است و من تاب به آتش کشیدن تندیس زیبایم را ندارم الهه گناهکارِ من
شاید هیچوقت نتوانم به تو باختم را اعتراف کنم و حتی شاید کمی درمورد برنده شدنم در این بازیِ کثیف اغراق کنم ولی تو تا ابد پروانه ی زیبای من خواهی ماند که هیچگاه از پیله ی ابریشمی خانه ی من بیرون نخواهی آمد
نمیگذارم
نمی گذارم از پیله ی ابریشمی خانه ی من بیرون بیایی و بعد مرا به سمت مقصدی نامعلوم ترک کنی ؛ در آغوشت میگیرم ؛ در آغوشت میگیرم تا کوبش شدید قلبم را احساس کنی و اشکانم را باور کنی ؛ در آغوشت میگیرم تا از لرزش بال های زیبای از جنس حریرت بکاهم و مرهمی روی زخم های از خون خشک شده ات بگذارم ؛ در آغوشت میگیرم تا دستانم موج موهایت را پرستش کنند ؛ در آغوشت میگیرم تا برای لحظه ای معبود من باشی و آغوش کوچکم عبادت گاهی برای جسم گناه آلودم