🔔🔔حججی برای اتمام حجت🔔🔔
✍️در کلیپی که داعش برای دستگیری و شهادت #محسن_حججی منتشر کرده، گوینده با استناد به مفهوم مقدس #اثخان_کفار_حربی اعلام میکند که هدف از ذبح سبعانه شهید عزیزمان، ایجاد ترس در دل سایر رزمندههای جبهه مقاومت است. پس اگر شهید حججی، قبل از شهادت به عجز و لابه میافتاد، اگر با اشک و زاری درخواست عفو میکرد، اگر به امید کشته نشدن یا دیرتر کشته شدن نسبت به جبهه حق ابراز برائت میکرد آیا دلیلی بر عدم انتشار این تصاویر از طرف داعشیهایی که در بحبوحه یورش خود، دوربین از دستشان نیفتاده میماند؟
تصاویر لحظات دستگیری هم نشان از آرامش مثال زدنی شهید دارد. حال تصور کنید به مقرتان شبیخون زده باشند، دوستانتان را کشته باشند و شما را اسیر گرفته باشند...در آن لحظه چگونه میشود نترسید؟
جواب این سؤال به کرات در قرآن ذکر شده و در اینجا تنها به یک مورد استناد میکنم: «فتح۴: هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِينَةَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيزْدَادُواْ إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانهِم». آیه میفرماید مؤمن از خود ایمانی نشان میدهد و خداوند در لحظه حساس با انزال سکینه الهی، ایمانی به ایمان او «اضافه» میکند. پس حماسه محسن حججی اتفاقی نیست. که اصلاً شهادت اتفاقی نیست.
خدا رحمت کند نادر ابراهیمی را که در #سه_دیدار_با_مردی_که_از_فراسوی_باور_ما_می_آمد به زیبایی این مطلب را توضیح میدهد:
شهادت انتخاب نوعی زندگی است، نه انتخاب مرگ. شهادت، انتخاب گونهای زندگی آرمانی است که به اجبار، به مرگی آرمانی میانجامد؛ نه خویشتن را به دهانه مرگ پرتاب کردن و یا بی خبر از همه جا، ناگهان، به دست کافران و ظالمان کشته شدن. در شهادت دو اصل تردید ناپذیر وجود دارد: یکی سرسختانه و لجوجانه مبارزه کردن، دیگری پرهیختن از مرگ.
راستش را بخواهید خوف این را دارم که عاقبتم و عاقبتمان به مانند عاقبت مؤمنین مجاهدی باشد که به خاطر اسلام هجرت کردند و در حماسه بدر شمشیر زدند ولی در احد رسول خدا را ترک کردند تا جان ایشان به خطر بیفتد. آخر بدیل حمزه سید الشهدا، ابو سفیان نیست! بلکه همان مهاجر و مجاهد بدریست که در در احد رسول الله (ص) را ترک کرده.
این بعد بعید صرفاً حاصل یک اشتباه و لغزش در میدان نبرد نبوده که بعدش یکی علی بن ابی طالب(ع) بشود و دیگری فراری احد. «آلعمران : 155 إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا» کسانی که در احد پا پس کشیدند، شیطان آنها را به واسطه برخی از «کردارهای گذشتهشان» لغزانید!
حکایت من و امثال من، حکایت خجسته دلیست که در دوی ۱۱۰متر با مانع، به جای پریدن از روی موانعی که آزمونها و ابتلائات خداست، از کنار آنها عبور میکند و با یادمان ابتلائات الهی عکس سلفی میگیرد تا خداوند رزق لایکش را زیاد کند. تازه بعدش الحمدلله میگوید که زمین نخورده! خوشحال است که غلط املایی نداشته غافل از اینکه اصلاً در امتحان شرکت نکرده و نمرهاش صفر است!
ولی محسن حججی...خدا میداند چند بار خواسته از این موانع بپرد و نتوانسته. خدا میداند چه تلاشهایی کرده تا روحش به چنین طهارتی برسد که یادآور سید الشهدا باشد. و خدا میداند که بین من و او صرفاً در مذهبی بودن اشتراک است. مثل اشتراک حمزه سید الشهدا با فراریان احد. و الا یک دنیا فاصله #واقعی بین من و او بوده. #حججی، حجت خدا بود برای اتمام حجت با ما تا فردای قیامت توقع همجواری با انبیاء و اولیاء را نداشته باشیم که خواجه راز فرمود:
حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار
عملت چیست که فردوس برین میخواهی
انتخاب رشته و دانشگاه، انتخاب شغل، انتخاب همسر و الباقی تصمیمات مهم زندگیمان خروجی الگوریتمهای سکولار هستند و بعد میخواهیم این کمبودهای بزرگ را که حاصلش میشود طفره رفتن از جهاد به اموال و انفس، با اعمال عبادی جبران کنیم؛ زهی خیال باطل!
برویم سراغ سرمایههای واقعی زندگیمان. اگر جوان هستیم به این فکر کنیم که آیا حاضریم موقعیتهای مادی آیندهمان را به خاطر اسلام به خطر بیاندازیم؟ و نه اینکه دنبال دنیا برویم و بعد با کمک به هیأت حس مصنوعی جهاد به اموال را در خود ایجاد کنیم.
و شما این معنای #زندگی_جهادی و پرداخت هزینه #واقعی برای اسلام را ببرید برای مرد جا افتاده و معتبرِ ۴۰ ساله؛ برای مادران، برای دختران و برای هر کس دیگر...به قول مرحوم دکتر شریعتی هر کس اسماعیلی دارد؛ آن را باید قربانی کرد! و الا میشویم مثل خانمهایی که ظرفهای کهنه خانهشان را نذر امام زاده میکنند تا هم ثوابی ببرند و هم در کابینتهایشان جا برای ظرفهای نو باز شود.
فرق حججی با من و امثال من در همین چیزهاست، و الا همه نماز میخوانیم و همه عاشق حسینیم...ولی بعضمان در عرشیم و بعضمان در فرش.
🕰اینک هنگامهی #درنگ است...
https://t.me/DerangPayami
✍️در کلیپی که داعش برای دستگیری و شهادت #محسن_حججی منتشر کرده، گوینده با استناد به مفهوم مقدس #اثخان_کفار_حربی اعلام میکند که هدف از ذبح سبعانه شهید عزیزمان، ایجاد ترس در دل سایر رزمندههای جبهه مقاومت است. پس اگر شهید حججی، قبل از شهادت به عجز و لابه میافتاد، اگر با اشک و زاری درخواست عفو میکرد، اگر به امید کشته نشدن یا دیرتر کشته شدن نسبت به جبهه حق ابراز برائت میکرد آیا دلیلی بر عدم انتشار این تصاویر از طرف داعشیهایی که در بحبوحه یورش خود، دوربین از دستشان نیفتاده میماند؟
تصاویر لحظات دستگیری هم نشان از آرامش مثال زدنی شهید دارد. حال تصور کنید به مقرتان شبیخون زده باشند، دوستانتان را کشته باشند و شما را اسیر گرفته باشند...در آن لحظه چگونه میشود نترسید؟
جواب این سؤال به کرات در قرآن ذکر شده و در اینجا تنها به یک مورد استناد میکنم: «فتح۴: هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّكِينَةَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيزْدَادُواْ إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانهِم». آیه میفرماید مؤمن از خود ایمانی نشان میدهد و خداوند در لحظه حساس با انزال سکینه الهی، ایمانی به ایمان او «اضافه» میکند. پس حماسه محسن حججی اتفاقی نیست. که اصلاً شهادت اتفاقی نیست.
خدا رحمت کند نادر ابراهیمی را که در #سه_دیدار_با_مردی_که_از_فراسوی_باور_ما_می_آمد به زیبایی این مطلب را توضیح میدهد:
شهادت انتخاب نوعی زندگی است، نه انتخاب مرگ. شهادت، انتخاب گونهای زندگی آرمانی است که به اجبار، به مرگی آرمانی میانجامد؛ نه خویشتن را به دهانه مرگ پرتاب کردن و یا بی خبر از همه جا، ناگهان، به دست کافران و ظالمان کشته شدن. در شهادت دو اصل تردید ناپذیر وجود دارد: یکی سرسختانه و لجوجانه مبارزه کردن، دیگری پرهیختن از مرگ.
راستش را بخواهید خوف این را دارم که عاقبتم و عاقبتمان به مانند عاقبت مؤمنین مجاهدی باشد که به خاطر اسلام هجرت کردند و در حماسه بدر شمشیر زدند ولی در احد رسول خدا را ترک کردند تا جان ایشان به خطر بیفتد. آخر بدیل حمزه سید الشهدا، ابو سفیان نیست! بلکه همان مهاجر و مجاهد بدریست که در در احد رسول الله (ص) را ترک کرده.
این بعد بعید صرفاً حاصل یک اشتباه و لغزش در میدان نبرد نبوده که بعدش یکی علی بن ابی طالب(ع) بشود و دیگری فراری احد. «آلعمران : 155 إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا» کسانی که در احد پا پس کشیدند، شیطان آنها را به واسطه برخی از «کردارهای گذشتهشان» لغزانید!
حکایت من و امثال من، حکایت خجسته دلیست که در دوی ۱۱۰متر با مانع، به جای پریدن از روی موانعی که آزمونها و ابتلائات خداست، از کنار آنها عبور میکند و با یادمان ابتلائات الهی عکس سلفی میگیرد تا خداوند رزق لایکش را زیاد کند. تازه بعدش الحمدلله میگوید که زمین نخورده! خوشحال است که غلط املایی نداشته غافل از اینکه اصلاً در امتحان شرکت نکرده و نمرهاش صفر است!
ولی محسن حججی...خدا میداند چند بار خواسته از این موانع بپرد و نتوانسته. خدا میداند چه تلاشهایی کرده تا روحش به چنین طهارتی برسد که یادآور سید الشهدا باشد. و خدا میداند که بین من و او صرفاً در مذهبی بودن اشتراک است. مثل اشتراک حمزه سید الشهدا با فراریان احد. و الا یک دنیا فاصله #واقعی بین من و او بوده. #حججی، حجت خدا بود برای اتمام حجت با ما تا فردای قیامت توقع همجواری با انبیاء و اولیاء را نداشته باشیم که خواجه راز فرمود:
حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار
عملت چیست که فردوس برین میخواهی
انتخاب رشته و دانشگاه، انتخاب شغل، انتخاب همسر و الباقی تصمیمات مهم زندگیمان خروجی الگوریتمهای سکولار هستند و بعد میخواهیم این کمبودهای بزرگ را که حاصلش میشود طفره رفتن از جهاد به اموال و انفس، با اعمال عبادی جبران کنیم؛ زهی خیال باطل!
برویم سراغ سرمایههای واقعی زندگیمان. اگر جوان هستیم به این فکر کنیم که آیا حاضریم موقعیتهای مادی آیندهمان را به خاطر اسلام به خطر بیاندازیم؟ و نه اینکه دنبال دنیا برویم و بعد با کمک به هیأت حس مصنوعی جهاد به اموال را در خود ایجاد کنیم.
و شما این معنای #زندگی_جهادی و پرداخت هزینه #واقعی برای اسلام را ببرید برای مرد جا افتاده و معتبرِ ۴۰ ساله؛ برای مادران، برای دختران و برای هر کس دیگر...به قول مرحوم دکتر شریعتی هر کس اسماعیلی دارد؛ آن را باید قربانی کرد! و الا میشویم مثل خانمهایی که ظرفهای کهنه خانهشان را نذر امام زاده میکنند تا هم ثوابی ببرند و هم در کابینتهایشان جا برای ظرفهای نو باز شود.
فرق حججی با من و امثال من در همین چیزهاست، و الا همه نماز میخوانیم و همه عاشق حسینیم...ولی بعضمان در عرشیم و بعضمان در فرش.
🕰اینک هنگامهی #درنگ است...
https://t.me/DerangPayami