زندگی میکشد آخر به کجا کارت را
باید از دور تماشا بکنی یارت را
روز دیدار خودت را به ندیدن بزنی
شب ولی دوره کنی لحظه ی دیدارت را
عاشقش باشی و تا عشق خریدارت شد
دور سازی خود از خویش خریدارت را
دوستش داشته باشی و نبیند هرگز
دوستت دارمِ در سینه گرفتارت را
بهترین پاسخ این درد سکوت است ، سکوت
نکند باز کنی مخزن الاسرارت را
رفتنی می رود و باز تو خواهی پرسید
از نسیمِ سحر ، آرامگهِ یارت را
باید از دور تماشا بکنی یارت را
روز دیدار خودت را به ندیدن بزنی
شب ولی دوره کنی لحظه ی دیدارت را
عاشقش باشی و تا عشق خریدارت شد
دور سازی خود از خویش خریدارت را
دوستش داشته باشی و نبیند هرگز
دوستت دارمِ در سینه گرفتارت را
بهترین پاسخ این درد سکوت است ، سکوت
نکند باز کنی مخزن الاسرارت را
رفتنی می رود و باز تو خواهی پرسید
از نسیمِ سحر ، آرامگهِ یارت را