راستش، مدتی است که از میلیون ها زندگیِ در حال نفس کشیدن فاصله گرفته ام، صدها آدم را از دست داده و تنها شده ام، چه روز ها که خودم به تنهایی نشسته و زانوهای زخمیم را درمان کردم، چه شب هایی که اشک هایم را با دستان خودم پاک کردم و چهره سرد خود را بر روی شما دوختم، شما آن چیزهایی را دیدید که خودم انتخابشان کرده بودم زیرا کنترل زندگی هرکس در دستان خودش است، شاید که اتفاقات ناگوار یا خوشایند از کنترل ما خارج باشند اما ما مسئول تمام آنچه هستیم که بعد از آن ها رخ میدهد.
تمام دوست داشتن ها مال خودتان،
تمام نِفرَت، شُهرَت، تحسین، بحث و جدل و کلیشه ها و تمام آنچه را که زندگی مینامید و خود را به آن ها محدود کرده اید مال خودتان، من نه نیازی به این سرخوشی ها دارم و نه میخواهم که تنها کار من نفس کشیدن باشد، دلم میخواهد کمی زندگی کنم.
— آزادی همانجایی بود که باید باشد،
آنائیل ۲۵ سپتامبر