یه ترس یه صدا
ی ترس ی صدا از نگاه جامعه
یه حرفایی که آروم آروم شدن قاتلش
تقصیر اون چیه، که باید زن باشه
اون مثل ی عروسک نگاهش ثابته
آروم آروم صدا کرد عروسکشو
میخواست بیدارشه آره آره ضرورت خو
بیچاره خوابید دق کرد زبون بسته خوب
وقتی زدن تو سرش مرد از صبورت تو
من از زبون زد تو خستم
وقتی همه نگام میکنن مثل یه هرزم
هرچی راه میرم همه درا آره روم بستن
از ی جا اومدیم فقط جنس ماست کمتر؟!
ببین من اینجا حامیو و پشتیبانتم
دنبال فکرت زاده انقلابتم
هرکی اینجا بهت رسید خواست باشه راه سد
وقتی تنهاییات راوی التهابتن
باشه باشه اصلا تو خوبی تو درست میگی
ی جای من بودی طعم تلخشو چشیدی
یا فقط داری میبینیو حرف میزنی
ببین ترس تنهایی ترد شبامو کشیدی
اون از خونواده که باید هی زخم ببینم
اون جامعه ام خب نمیتونم تو درد بشینم
اینم از تو که هم جنست خیلی حریسه
وقتی هرجا باشم میشم شبیه وسیله
یه لحظه فک کن خب آره فرقمون چیه
اصلا خندم میگیره وقتی بحثمون میشه
تو قضاوت میکنی با طرز پوششم
یا از این میترسی تو خیابون خنده رو بشم
الان که همه ازم سیرنو من توی دردم سیرم
انقد کشیدم خندم میگیره توی گریم
یا زندگیم تکرار به روند پیشتر
هی بگو منم بیشتر هی بگو منم بیشتر
منم حرفام تموم شد این مدادو این کاغذ
بزار بمونه پیشت با خاطرات اهنگ
اگه حرفی باز داشتی بهم بگو ترجیحا
ببین بعضی حرفا فقط باید که بشن باور
حالا گوش کن بزار شعرشو ترجمش کنم
اون نگاه تو بردار با طرز برخوردم
الان قانون میگه بهت میگه مرد و مرد و زن
وقتی بغضم میگیره توی حرف مردمم
@EfraTigh