لبخندو اشک و آه و غم و حال و قال و قیل
از تو چقدر خاطره دارم از این قبیل
حاجت رواترینِ خداوند می شوم
دستم به گردن تو ببندد اگر دخیل
افتاده بر دلم که به من رحم می کنی
افتادنم به پای دلت نیست بی دلیل...
کی دستت اشک های مرا پاک می کند؟
عمری ست بی عصای تو سرکرده است نیل..
ما در مسیر عشق به بن بست خورده ایم
مانند ضلع های موازیّ مستطیل...
#محمدامین_خلیلیان
از تو چقدر خاطره دارم از این قبیل
حاجت رواترینِ خداوند می شوم
دستم به گردن تو ببندد اگر دخیل
افتاده بر دلم که به من رحم می کنی
افتادنم به پای دلت نیست بی دلیل...
کی دستت اشک های مرا پاک می کند؟
عمری ست بی عصای تو سرکرده است نیل..
ما در مسیر عشق به بن بست خورده ایم
مانند ضلع های موازیّ مستطیل...
#محمدامین_خلیلیان