عنوان کتاب: #پایی_که_جاماند
#عکس_شماره_۷
فرستنده: امیرحسین شریفی
رشته: مهندسی مکانیک
👇👇👇
ساعت حدود سه بعدازظهر بود که هواپیما در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست . وقتی چرخ های هواپیما باند فرودگاه مهرآباد را لمس کرد ، خیالم راحت شد. باورم شد آزاد شده ام . از پلکان هواپیما پیاده شدیم . اسرای مجروح عضوهای خود را به گوشه ای انداختند ، همه بر آسفالت فرودگاه مهرآباد بوسه زدیم .
برای اولین بار که چشمم به عکس امام افتاد ، دلم گرفت . زیر عکس امام نوشته شده بود :
(( اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم سلام مرا به آنها برسانید و بگوئید خمینی در فکرتان بود . ))
#عکس_نوشته
@Halekhosh_iust
#عکس_شماره_۷
فرستنده: امیرحسین شریفی
رشته: مهندسی مکانیک
👇👇👇
ساعت حدود سه بعدازظهر بود که هواپیما در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست . وقتی چرخ های هواپیما باند فرودگاه مهرآباد را لمس کرد ، خیالم راحت شد. باورم شد آزاد شده ام . از پلکان هواپیما پیاده شدیم . اسرای مجروح عضوهای خود را به گوشه ای انداختند ، همه بر آسفالت فرودگاه مهرآباد بوسه زدیم .
برای اولین بار که چشمم به عکس امام افتاد ، دلم گرفت . زیر عکس امام نوشته شده بود :
(( اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم سلام مرا به آنها برسانید و بگوئید خمینی در فکرتان بود . ))
#عکس_نوشته
@Halekhosh_iust