اینم قولی که داده بودم واسه عید دو درصدی ها ..یعنی بیست و سوم بهمن که کلی از هموطنان مون و جوون هامون عفو میخورن و آزاد میشن برمیگردن پیش خانواده هاشون....به رسم هر سال من براشون یه آهنگ میخونم....
من صدام خوب نیست ،دستام لرزش ارثی داره و هنوز جای بخیه هاش درد داره ،پیانو و گیتار رو فقط در حد "صدا درآوردن" یاد گرفتم نه نوازندگی چون همش سر درس و شیفت و و بیمارستان بودم...ولی از ته دله ......کم منو زیاد حساب کنید ❤💚
چون ایمان دارم "قلب های رنج کشیده و دردمند " زبون همو از غم و حزن صداشون میفهمن !
ایمان دارم "آدمای زخمی میتونن زخم های همدیگه رو پانسمان کنن".
واسه کلی قلب شکسته که الان آزاد شده ....
روزهای عمر و جوونیشون پشت میله ها گذشته ....
"بهار های زیادی از دستشون پر زده رفته" ....
"جوونی و صدای "خیلیشدن رفته....
موهای خیلیشون سفید شده...
صورتشون چین افتاده صداشون بم تر و خش دار تر شده .....
آروم میگم "خیلیشون که اصلا واسه من و شما و حکم شرف اون تو بودن ".
حالا تازه "گل یخ " امید و زندگی دوباره توی قلبشون جوونه زده!
کم منو زیاد حساب کنید رفقا ....
عید من امروزه !
روزیکه شماها عفو خوردید و آزاد شدید.....
من قلبم رو فرش راه شما میکنم با همه کمبود هام با همه وجودم با قلمم و سرانگشتم شما رو میبوسم .....میدونم چقدر سخت گذشته هر ساعتش یک ماه گذشته ولی زندگی به شما سلامی دوباره داده ...
به امید روزیکه کسانی که آزاد شدن رو با آغوش باز بپذیریم و "سوپیشینه داشتن" انگ نباشه....
خیلیا به حکم شرف سو پیشینه دارن .....
شما اونقدر عزیز و بزرگید که من برای شما نه ایمنولوژیستم یه کارشناس حقوقم نه نویسنده ام ..واسه شما یه آوازه خوان دوره گرد بد صدا میشم که شما حالتون خوب باشه ❤💚🤍