Forward from: کافر.
چطوره یکم حرف بزنیم از جنده ها؟
همونایی که بت میگن عاشقتم و خودشونم میدونن دروغه؛
فقط میکِشوننت سمتِ بلندترین برج خوشبختی و بعد از همون جا هُلِت میدن پایین؛
همونایی که شبا تا صبح قول میدادن تا تهش کنارتم و ابَدِشون زود سر میرسید؛
اونایی که یه روز باعث خندههای از ته دلت بودن و بعد میشن دلیل اشکای شبونه؛
همونا که پشتِ همهی لبخندا و ابراز علاقه هاشون، یه اشغالِ بی صفته که مترسک بودنو نشونهی بزرگی و خردمندی میدونن؛
همونایی که چص ناله ی انسانیت میکنن و از حیوون کمترن.
کارما میگرده و یه روز تو وامیستی جای من و میفهمی دنیا چقدر میتونه واسه مترسک بی مصرفی مثل تو هم بگایی باشه ♡
همونایی که بت میگن عاشقتم و خودشونم میدونن دروغه؛
فقط میکِشوننت سمتِ بلندترین برج خوشبختی و بعد از همون جا هُلِت میدن پایین؛
همونایی که شبا تا صبح قول میدادن تا تهش کنارتم و ابَدِشون زود سر میرسید؛
اونایی که یه روز باعث خندههای از ته دلت بودن و بعد میشن دلیل اشکای شبونه؛
همونا که پشتِ همهی لبخندا و ابراز علاقه هاشون، یه اشغالِ بی صفته که مترسک بودنو نشونهی بزرگی و خردمندی میدونن؛
همونایی که چص ناله ی انسانیت میکنن و از حیوون کمترن.
کارما میگرده و یه روز تو وامیستی جای من و میفهمی دنیا چقدر میتونه واسه مترسک بی مصرفی مثل تو هم بگایی باشه ♡