🔹پُرترهی بلوچستان
این پُرترهی مادر خدانور لجهای است ـ ای کاش نامش را میدانستم. از آن چهرههاست که یک بار دیدنش کافی است تا همهعمر در ذهنت بماند. مادر بیپسر، یتیمتر از پسر بیمادر است. اما با اشک ما دردی از او و بلوچستان دوا نمیشود. سیستان و بلوچستان اشک پوچ زیاد دیده.
پیش از انقلاب، بهمن نیرومند، از دانشجویان مارکسیست مخالف شاه، کتابی به آلمانی نوشت تا اثبات کند شیوهی توسعهی شاه نامتوازن است. نوشته بود مردم سیستان و بلوچستان از بیغذایی چیزی شبیه کاه می خورند! در سفر شاه به برلین، نیرومند دانشجویان چپ آلمانی را راضی کرد علیه شاه راهپیمایی کنند. شهر پر شد از شعارهای ضدشاه؛ درگیری شدیدی رخ داد و آن سفر به کام شاه تلخ شد. بهمن پس از انقلاب مدت کوتاهی به ایران آمد و وقتی اوضاع را نپسندید رفت که رفت! مشتاق انقلابی بود که حاضر نبود در آن زندگی کند. نیرومندِ مارکسیست دوباره برگشت به آلمان کاپیتالیست و همانجا ماند! پس اشکی که برای سیستان و بلوچستان ریخت چه شد؟
اصلا کسی میداند راه حل فقر سیستان و بلوچستان چیست؟ نفت؟ نه! اگر ایران روزی دو میلیون بشکه نفت ۸۰ دلاری صادر کند و درآمدش را ـ با کسر ۲۰٪ هزینههای تولید ـ بین مردم تقسیم کند، به هر ایرانی، از جمله به هر بلوچ، روزی ۴۰ هزار تومان می رسد (با دلار ۳۴ تومانی). یعنی فقط میتواند یک شیر و بیسکوئیت بگیرد. نه! چارهی ما فقط نفت نیست! البته نفت هم " بخشی از راه حل" است و کسانی که صنعت نفت را به این روز سیاه نشاندند، ثروت مردم را سوزاندند. اما چارهی سیستان و بلوچستان این نیست.
پس راه حل چیست؟ راه حل «آزادی» است: «آزادی اقتصادی». دو گروه خیانت بزرگی به توسعهی ایران کردند: یکی آنها که نیمقرن در گوش مردم خواندند بین منافع طبقهی متوسط و طبقهی کارگر تضاد است و با این شعار کمر به نابودی طبقهی متوسط بستند. و دیگری آنها که با این شعار که «ایران کشور ثروتمندی است» ایران را منزوی و از تجارت آزاد محروم کردند!
مشکلات اقتصادی بلوچ و تهرانی هر دو راه حل یکسانی دارد: ثروت سازی. ایران باید در اسرع وقت بهترین روش تولید ثروت را به کار گیرد که همان «آزادی اقتصادی» است. سیاست به انحای مختلف اقتصاد ایران را اسیر کرده است. شعارهای ایدئولوژیک، پروندهی هستهای و آمریکاستیزی اقتصاد ایران را به دریوزگی کشاند. درمان معضل اقتصادی از تجریش تهران تا شیرآباد زاهدان (محلهی خدانور) «حداکثر ثروتسازی» است که راهش «آزادی» است. بنیاد همهی آزادیها «آزادی اقتصادی» است و معنای اول «آزادی» «آزادی اقتصادی» است ـ هر چند آنها اصرار دارند آزادی یعنی لخت شدن!
✍مهدی تدینی
📍در سنگر آزادی
@InTheStrongholdOfLiberty
این پُرترهی مادر خدانور لجهای است ـ ای کاش نامش را میدانستم. از آن چهرههاست که یک بار دیدنش کافی است تا همهعمر در ذهنت بماند. مادر بیپسر، یتیمتر از پسر بیمادر است. اما با اشک ما دردی از او و بلوچستان دوا نمیشود. سیستان و بلوچستان اشک پوچ زیاد دیده.
پیش از انقلاب، بهمن نیرومند، از دانشجویان مارکسیست مخالف شاه، کتابی به آلمانی نوشت تا اثبات کند شیوهی توسعهی شاه نامتوازن است. نوشته بود مردم سیستان و بلوچستان از بیغذایی چیزی شبیه کاه می خورند! در سفر شاه به برلین، نیرومند دانشجویان چپ آلمانی را راضی کرد علیه شاه راهپیمایی کنند. شهر پر شد از شعارهای ضدشاه؛ درگیری شدیدی رخ داد و آن سفر به کام شاه تلخ شد. بهمن پس از انقلاب مدت کوتاهی به ایران آمد و وقتی اوضاع را نپسندید رفت که رفت! مشتاق انقلابی بود که حاضر نبود در آن زندگی کند. نیرومندِ مارکسیست دوباره برگشت به آلمان کاپیتالیست و همانجا ماند! پس اشکی که برای سیستان و بلوچستان ریخت چه شد؟
اصلا کسی میداند راه حل فقر سیستان و بلوچستان چیست؟ نفت؟ نه! اگر ایران روزی دو میلیون بشکه نفت ۸۰ دلاری صادر کند و درآمدش را ـ با کسر ۲۰٪ هزینههای تولید ـ بین مردم تقسیم کند، به هر ایرانی، از جمله به هر بلوچ، روزی ۴۰ هزار تومان می رسد (با دلار ۳۴ تومانی). یعنی فقط میتواند یک شیر و بیسکوئیت بگیرد. نه! چارهی ما فقط نفت نیست! البته نفت هم " بخشی از راه حل" است و کسانی که صنعت نفت را به این روز سیاه نشاندند، ثروت مردم را سوزاندند. اما چارهی سیستان و بلوچستان این نیست.
پس راه حل چیست؟ راه حل «آزادی» است: «آزادی اقتصادی». دو گروه خیانت بزرگی به توسعهی ایران کردند: یکی آنها که نیمقرن در گوش مردم خواندند بین منافع طبقهی متوسط و طبقهی کارگر تضاد است و با این شعار کمر به نابودی طبقهی متوسط بستند. و دیگری آنها که با این شعار که «ایران کشور ثروتمندی است» ایران را منزوی و از تجارت آزاد محروم کردند!
مشکلات اقتصادی بلوچ و تهرانی هر دو راه حل یکسانی دارد: ثروت سازی. ایران باید در اسرع وقت بهترین روش تولید ثروت را به کار گیرد که همان «آزادی اقتصادی» است. سیاست به انحای مختلف اقتصاد ایران را اسیر کرده است. شعارهای ایدئولوژیک، پروندهی هستهای و آمریکاستیزی اقتصاد ایران را به دریوزگی کشاند. درمان معضل اقتصادی از تجریش تهران تا شیرآباد زاهدان (محلهی خدانور) «حداکثر ثروتسازی» است که راهش «آزادی» است. بنیاد همهی آزادیها «آزادی اقتصادی» است و معنای اول «آزادی» «آزادی اقتصادی» است ـ هر چند آنها اصرار دارند آزادی یعنی لخت شدن!
✍مهدی تدینی
📍در سنگر آزادی
@InTheStrongholdOfLiberty