زن ماهو که مدتی ساکت مانده بود، چنانکه از خوابی بیدار شده باشد گفت: باز کاشکی وعدههای کشیشا درست بود و فقیر و بیچارهها دستکم اون دنیا دستشون به جایی بند بود.
گفتهاش با قهقههی خندهای بریده شد. حتی بچهها شانه بالا میانداختند. این حرفها برای همه حکم باد را داشت. کسی به آنها اعتقادی نداشت. از ارواح معدن خوفی پنهان در دل داشتند اما آسمان برایشان خالی بود و ترسی در دلشان القا نمیکرد.
ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر میخوردن و بیشتر کار میکردن تا اون بالا جایی برا خودشون دست و پا کنن. نه باباجون، آدم وقتی مُرد دیگه مُرده!
ژرمینال اثر امیلزولا
🆔@JOIN3A
گفتهاش با قهقههی خندهای بریده شد. حتی بچهها شانه بالا میانداختند. این حرفها برای همه حکم باد را داشت. کسی به آنها اعتقادی نداشت. از ارواح معدن خوفی پنهان در دل داشتند اما آسمان برایشان خالی بود و ترسی در دلشان القا نمیکرد.
ماهو با غیظ گفت: اه، کشیشا! اگه خودشون به این حرفا اعتقادی داشتن کمتر میخوردن و بیشتر کار میکردن تا اون بالا جایی برا خودشون دست و پا کنن. نه باباجون، آدم وقتی مُرد دیگه مُرده!
ژرمینال اثر امیلزولا
🆔@JOIN3A