اکثر نظریه های کارآفرینی بر شناسایی فرصتها و تصمیم گیری برای بهرهبرداری از آنها تمرکز دارند. بر پایه تئوری سرریز دانش کارآفرینی، رفتار کارآفرینانه در پاسخ به فرصتهای سودآور که حاصل سرریز دانش هستند، بروز میکند. به عبارتی، افراد درصورتی میتوانند بنگاههای کارآفرینانه را تاسیس کنند که به سرریزهای دانش دسترسی داشته باشند.
این تئوری بر ویژگی های زمینه ای که افراد در آن زندگی و فعالیت دارند، بویژه ویژگی توان خلق دانش و ایده های جدید تاکید دارد. عدم تقارن در دانش افراد، موجب عدم تقارن فرصت ها (یا ارزش گذاری فرصت) برای آنها میشود و ممکن است فرصتی که در یک مکان خلق شده است (مثلا یک بنگاه بزرگ)، در همان مکان (مثلا در میان مدیران بنگاه) مورد توجه واقع نشود اما فرد دیگری (مثلا یکی از مهندسان همان بنگاه) فرصت را به خوبی درک کرده و اقدام به تاسیس بنگاه کارآفرینانه جدید کند (شرکت زایشی). این بنگاه جدید به نوبه خود در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رقابت پذیری جهانی نقش ایفا خواهد کرد.
مطابق با تئوری فوق، سطح کارآفرینی نه تنها به سرعت خلق دانش یا سطح دانش جدید، بلکه به "ظرفیت جذب کارآفرینانه " نیز بستگی دارد. منظور از ظرفیت جذب کارآفرینانه، توانمندی کارآفرین در درک دانش جدید، تشخیص ارزش آن و تجاری سازی آن از طریق ایجاد یک بنگاه است.
ظرفیت جذب کارآفرینانه در میان کارآفرینان بالقوه، متفاوت است و شامل دو بعد می شود. یک بعد آن دانش علمی کارآفرین است (زیرا باید بتواند درک کند چه چیزی واقعا یک اختراع جدید است و تا چه اندازه ارزشمند است)، و دیگری دانش بازار یا کسب و کار است که از طریق آن کارآفرین قادر به ایجاد و مدیریت بنگاه جدید می شود.
https://t.me/entrepreneurship_policy
این تئوری بر ویژگی های زمینه ای که افراد در آن زندگی و فعالیت دارند، بویژه ویژگی توان خلق دانش و ایده های جدید تاکید دارد. عدم تقارن در دانش افراد، موجب عدم تقارن فرصت ها (یا ارزش گذاری فرصت) برای آنها میشود و ممکن است فرصتی که در یک مکان خلق شده است (مثلا یک بنگاه بزرگ)، در همان مکان (مثلا در میان مدیران بنگاه) مورد توجه واقع نشود اما فرد دیگری (مثلا یکی از مهندسان همان بنگاه) فرصت را به خوبی درک کرده و اقدام به تاسیس بنگاه کارآفرینانه جدید کند (شرکت زایشی). این بنگاه جدید به نوبه خود در رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رقابت پذیری جهانی نقش ایفا خواهد کرد.
مطابق با تئوری فوق، سطح کارآفرینی نه تنها به سرعت خلق دانش یا سطح دانش جدید، بلکه به "ظرفیت جذب کارآفرینانه " نیز بستگی دارد. منظور از ظرفیت جذب کارآفرینانه، توانمندی کارآفرین در درک دانش جدید، تشخیص ارزش آن و تجاری سازی آن از طریق ایجاد یک بنگاه است.
ظرفیت جذب کارآفرینانه در میان کارآفرینان بالقوه، متفاوت است و شامل دو بعد می شود. یک بعد آن دانش علمی کارآفرین است (زیرا باید بتواند درک کند چه چیزی واقعا یک اختراع جدید است و تا چه اندازه ارزشمند است)، و دیگری دانش بازار یا کسب و کار است که از طریق آن کارآفرین قادر به ایجاد و مدیریت بنگاه جدید می شود.
https://t.me/entrepreneurship_policy