𝒓𝒆𝒗𝒆𝒓𝒊𝒆ꨄ︎


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


E pure Dio era girato di spalle mentre gli dicevo che stavo cadendo..
Respiro aria pulita che alimenta il fuoco dentro di me..
E lascio che mi uccida, io rinasco dalla mia cenere..!
intp/ginger/màneskin
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5596877004

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: •untold•
☆•Forward this message, and I'm gonna give you a music from Conan Gray's albums•☆


دیگه من پریود نیستم. پریود منه.


And if you go, I wanna go with you..
And if you die, I wanna die with you..
Lonely day


حتی فرشته ها هم گاهی از مرگ می‌ترسند.
Torna a casa


من فقط یک بلیت رفت می‌خواهم، بی برگشت، به سوی آغوش تو.


بیا. بیا که ز هجر آمدم به جان ای دوست.
همام تبریزی




Forward from: 𝙸𝚏 𝙸 𝚌𝚘𝚞𝚕𝚍 𝚏𝚕𝚢:)
Challenge

پیام رو فور کنید تا باتوجه به وایب و پیامای چنلتون یه سناریو براتون بنویسم
"این سناریوها هرچیزی میتونه باشه"

☆برای جوابا صبور باشید و اینجا رو چک کنید
☆اگه چنلتون پرایوته لینکتونو ناشناس بفرستید
limit : 350


Forward from: The girl of light
✶ Forward this message to yourself
I will give you the English text according to the vibe of your photos/I choose between the killer and the victim.


Forward from: 𝑴𝒐𝒏 𝒓𝒆𝒗𝒆
چالش سناریو نویسی داریم
تصور کنین به هزاران سال قبل برگشتیم توی دوران خاندان های سلطنتی و وایکینگ ها
این پیام رو فور کنین تا من:
_بهتون اسم و سن و مقام در اون دوره رو بدم
_ویژگی ظاهریتون رو توصیف کنم
_و براتون یک سناریو راجب زندگیتون توی اون دوره بنویسم.

☆ نوشتنش قطعا طول میکشه پس باید صبور باشین چند روز

مارو هم یکم بیشتر کنین از این عدد در بیایم✨

Limit:650


ایستاده مردن بسیار بهتر از زانو زده زیستن است.
آلبرکامو


که مرا طاقتِ نادیدنِ دیدارِ تو نیست.
سعدی


در ظاهر روی پاهایم ایستاده‌ام،
گاهی می‌خندم و گاهی گریه می‌کنم
اما حقیقت این است که خسته هستم،
می‌خواهم فرار کنم
می‌خواهم بروم و ناپدید شوم...
فروغ فرخزاد


خود خزانیم و‌ دم از شوقِ بهاران میزنیم…
مولوی




هرچه احساسات بیشتری را نشان دهی، راه های بیشتری برای آسیب زدن، به آنها یاد می‌دهی.
دلبرم، حتی اگر قرار است تمام راه های آسیب زدن به من را یاد بگیری؛ من باز هم از نشان دادن احساسات خود به تو، دریغ نمی‌کنم.
یادم نمیاد مال کی بود.


‌کاش می‌شد فکرم را برایت بفرستم که یک روزِ تمام پر از تو بوده است.
آلبرکامو




جلو جلو ذوق کنی نه تنها کنسل میشه، بلکه یه جوری از کونت میاد بیرون که خودت هم نمی‌فهمی.


Forward from: 282930
do u ever be like “it is what it is” but deep in ur heart wish it would be different.

20 last posts shown.

31

subscribers
Channel statistics