"گاهی انقدر دل شکسته میشد که حس میکرد یکی از بندهای قلبش پاره شده و سیلی از خون چشمهاش رو پر کرده. اعتماد به آدمها بعد از یک دورهای به سختی راه رفتن روی یک بند باریکـه؛ نمیدونی کِی تعادلت رو از دست میدی، تلو تلو میخوری و سقوط میکنی. تلاش میکنی از تنهایی دور بشی اما هرچقدر که میگذره بیشتر و بیشتر به سمتش جذب میشی. شاید دردناک بود ولی آرامش بیشتری رو به همراه داشت، ذهنهای شلوغ و قلبهای شکسته هیچوقت نمیتونن به زندگی ادامه بدن." حرفهای روانشناس تموم شد و تمام افراد حاضر در سکوت به جملههای گفته شده فکر میکردن که یک نفر پرسید "دلیل مرگ شخصی که این حرفها رو راجع بهش گفتین چی بود؟" دکتر لحظهای سکوت کرد و گفت "استرس کاردیومیوپاتی یا سندروم قلب شکسته."
◜悲劇的な死 ✦ @Livprs◞
◜悲劇的な死 ✦ @Livprs◞